آزادی
کدام آزادی از آزادی نمازگزار مسجد بالاتر است؟ او از هر بندگی جز بندگی خدا آزاد است و تتها برای او رکوع و سجود میکند و فقط در برابر او تواضع و خشوع نشان میدهد. اما انسانها هر قدر هم بزرگ باشند، بندهای مانند او هستند که سلطهای بر او ندارند:
﴿ثُمَّ يُعِيدُكُمۡ فِيهَا وَيُخۡرِجُكُمۡ إِخۡرَاجٗا ١٨﴾[الجن: ۱۸].
«مساجد به خدا تعلق دارد پس با خدا هیچکس دیگر را نخوانید (یعنی در مسجد یا در بندگی)».
این همان آزادی وجدان انسانی و بالاترین و راسخترین آزادیها میباشد.
اما دربارۀ آزادی عقیده و ارزیابی و انتقاد، همین بس که هرگاه امام در گفتار یا کرداری در ضمن نماز اشتباه کند، نمازگزارانی که پشت سر او هستند، موظف به اصلاح خطا و راهنمایی او میباشند و این مورد برای پیر و جوان و مرد و زن یکسان است. این قرائتش را تصحیح میکند، آن یکی سبحانالله میگوید و دیگری بر دستش میزند... تا به حق و درستی باز گردد.
همینطور وقتی که ناطق بر منبر میرود، نمیتواند همچون دیکتاتوری نظریات خود را بر مردم تحمیل نماید بلکه مردم نیز در مسئولیت او سهیمند و در صورت غفلت میباید تذکرش بدهند و اگر فراموش کرد، بخاطرش بیاورند و در صورت انحراف از راه راست، هدایتش کنند، هر چند که ناطق مزبور خلیفۀ مسلمین باشد.
امیرالمؤمنین عمرستصمیم گرفت که حدی برای مهریه قرار دهد و این موضوع را در مسجد اعلام نمود، زنی به محافظت برخاست و گفت: «چطور اینکار را میکنی درحالی که خداوند فرموده است:
﴿وَإِنۡ أَرَدتُّمُ ٱسۡتِبۡدَالَ زَوۡجٖ مَّكَانَ زَوۡجٖ وَءَاتَيۡتُمۡ إِحۡدَىٰهُنَّ قِنطَارٗا فَلَا تَأۡخُذُواْ مِنۡهُ شَيًۡٔاۚ أَتَأۡخُذُونَهُۥ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا ٢٠﴾[النساء: ۲۰].
«و اگر خواستید، به جاى زنى، زن [دیگرى] جایگزین کنید و به یکى از آنها مال هنگفتى داده باشید، چیزى از آن مال را باز پس مگیرید. آیا آن را به بهتان و گناه آشکار [باز پس] مىگیرید؟».
خلیفه، واکنشی جز انصراف از عقیده خویش نشان نداد و با صراحت گفت: «این زن درست گفت و عمر اشتباه کرد»!