نیکی دنیا و نیکی آخرت
قرآن کریم در جریان حج نیز برای ما تصویری واضح [هر چند مختصر و کوتاه] از دو گروه مردم که خدا را میخوانند و در چنین مکانها و موقعیتهایی از او درخواست میکنند، ارائه میدهد: یک گروه که افق دیدشان تنگ و تیره است و تمام توجهشان به دنیاست و بنابراین جز به دنیا رو نمیکنند و غیر از آن حرف از چیز دیگری نمیزنند.
گروه دیگر، افق فکری گسترده و بینشی روشن دارند، دلشان دنیا و آخرت را فرا میگیرد و از خداوند، نیکی در هر دو جهان را میطلبند. در این باره از قول خدای تعالی چنین میخوانیم:
﴿فَإِذَا قَضَيۡتُم مَّنَٰسِكَكُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَذِكۡرِكُمۡ ءَابَآءَكُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِكۡرٗاۗ فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا وَمَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖ ٢٠٠ وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ٢٠١ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ نَصِيبٞ مِّمَّا كَسَبُواْۚ وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٢٠٢﴾[البقرة: ۲۰۰- ۲۰۲].
«پس چون مناسک [حج] خود را به جا آوردید، خداوند را همچون یاد کرد پدرانتان بلکه به یاد کردى [بهتر و] بیشتر، یاد کنید. از مردمان کسانى هستند که مىگویند: پروردگارا، به ما در دنیا [از نعمتهاى خویش] بده. و او را در آخرت بهرهاى نیست، و کسانى از آنان هستند که مىگویند: پروردگارا، به ما در دنیا نیکى و در آخرت [هم] نیکى عطا کن و ما را از عذاب آتش [جهنّم] ایمن بدار، اینانند کسانى که از آنچه به دست آوردهاند بهرهاى دارند، و خداوند زود شمار است».
قرآن، فقط دو گروه را ذکر میکند: جویندگان دنیا، که بهرهای در آخرت ندارند و آنها همان گروهی هستند که خداوند در آیۀ دیگری به آنها نوید میدهد که:
﴿مَّن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعَاجِلَةَ عَجَّلۡنَا لَهُۥ فِيهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلۡنَا لَهُۥ جَهَنَّمَ يَصۡلَىٰهَا مَذۡمُومٗا مَّدۡحُورٗا ١٨﴾[الإسراء: ۱۸].
«هر کس جویا و خواهان چیزهای زودگذر و نزدیک باشد، آنچه بخواهیم در همین کوتاهمدت به او میدهیم و سپس جهنمی قرار میدهیم که به صورت نفرتانگیز و مطرود در آن داخل میشود»
وگروه دوم: جویندگان دنیا و آخرت که نیکی و خوشبختی هر دو جهان را میخواهند و دعایشان اینست که: «پروردگارا نیکی دنیا و نیکی آخرت را نصیب ما قرار ده» هرچیزی را که خواسته باشی میتوانی مصداق و معنی حسنه (نیکی) بگیری، از جمله تندرستی، زن خوب و صالح، فرزندان نیکوکار، دانش سودمند، روزی فراخ، محبت مردم یا چیزی از این گونه، همۀ اینها تحقق عینی حسنۀ دنیا هستند.
قرآن دستلأ سومی که [برحسب تقسیم عقلی] عبارتند از گروهی که نه نیکی آخرت را میطلبند و نه هوس چیزی در دنیا دارند، را ذکر ننموده است. گویا میخواهد بگوید که: چنین گروهی در میان مردم یافت نمیشود. بدینسان، زندگی به همۀ رنجها و ضروریات گوناگونش، جویندۀ آخرت را وا میدارد که راه دنیا را برایش آسان ساخته و در به جای آوردن حقوق آن و تأمین لوازم و مقتضیاتش آن را یاری داده، سختیهایش را سبکتر گرداند.
بعد از آن خاطر نشان میکند که فروگذاری دنیا و بیهوده تلقی شدن آن در حساب جویندۀ آخرت، پدیدهای مذموم و خارج از روش فطرت و طریقۀ دین است.
به همین سبب، رسول خداصاندیشۀ بریدن از دنیا برای میل به آخرت و گوشهگیری مطلق برای عبادت خدا را نمیپسندد و هر گاه در میان یارانش آثاری از گرایش به چنین رفتاری که در برخی از مذاهب دیگر وجود دارد، ملاحظه مینمود، کج فکریهایشان را اصلاح و به روشی صحیحتر و استوارتر هدایتشان میداشت که «برای ما (در دین ما) رهبانیت مقرر نشده است» تا آگاه باشند که اسلام، دین گوشهگیری و دوری از خلق نیست، بلکه دین زندگی و پیشرفت و آبادانی است.