عبادت در اسلام

فهرست کتاب

آسانی و گشایش

آسانی و گشایش

ششمین اصلی که اسلام در موضوع عبادت مورد توجه قرار داده است، راحتی و رفع تنگی و دشواری و زدودن سختیها و گشودن بندها و برداشتن بارهای سنگین از گردن مکلفین است، بارهای گرانی که در بعضی ادیان گذشته، مانند یهودیت به چشم می‌خورند. از این رو به مؤمنین یاد داده است که در دعای خود بگویند:

﴿رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ[البقرة: ۲۸۶].

«پروردگارا، بار سنگین را بدانگونه که بر افراد قبل از ما تحمیل نمودی، بر دوش ما نگذار».

مراد از «اصر» بار سنگین است و این واژه، ترسیم کنندۀ تکالیف سختی است که در آیین پیشینیان وجود داشت که از جملۀ این موارد، مراسم عیدهای مذهبی یهود، یعنی «عید فطیر» و «عید برداشت» و «عید مظال» و عید شنبه می‌باشند که در آن کوچکترین کاری نباید انجام گیرد و هر کس روز شنبه کار کند، کیفرش مرگ است. همینطور شنبۀ مزارع، که در هر هفت سال، یکسال به عنوان شنبۀ زمین محسوب گشته و در آن سال چیزی کاشته نمی‌شود و میوۀ باغها چیده نمی‌شوند، زمین بی‌استفاده می‌ماند و محصول باغها را تهی‌دستان و جانداران بیابان می‌خورند، و نیز تکالیف عجیبی از قبیل تحریم طبخ بزغالۀ شیرخوار را می‌توان برشمرد و اینکه وقتی یک گاو، زن یا مردی را می‌زد و می‌کشت، آن را سنگباران می‌کردند و گوشتش را نمی‌خوردند و از این نمونه‌ها فراوان است.

چنین سختگیری و زحمت آفرینی تنها در آیین یهود نبوده و بر اغلب آیینهای پیش از اسلام اگر نگوییم بر همه، حکم‌فرما بوده است.

علامه سلیمان الندوی می‌گوید: [۱۱۹]«هیچ دینی خالی از عبادت خدا نیست، اما پیروان ادیان باستانی چنین می‌پنداشتند که دین، خواستار آزار و شکنجۀ بدنهای آنهاست و مقصود از عبادت، رنج دادن به اندامها می‌باشد و افزایش رنج و محنت بدن، پاگیزگی روح و پیراستگی درونی بوجود می‌آورد.

انزواگزینی هندیان قدیم و رهبانیت مسیحیان هم از این عقیده سرچشمه گرفته و انواع ریاضتهای جسمانی شگفت‌انگیزی ابداع نموده‌اند که هر کدام برای بدن دشوارتر باشد، در نظر آنها برتر و باعث نزدیکی بیشتر به خداوند می‌باشد. برخی از آنها سوگند می‌خوردند که در طول عمر شستشو نکنند و بعضی دیگر، جز لباس خشن و پلاسین نمی‌پوشیدند و بعضی هم قسم می‌خوردند که برهنه زندگی کنند و فقط خود را با یک خرقه بپوشانند، هر چند که دائماً گرفتار شدت حرارت تابستان و سرمای زمستان بوده باشند.

بعضی از آنها در غاری مکان گزیده هرگز از آن خارج نمی‌شدند و بعضی خود را ملزم به گذران همۀ عمر در گرمای آفتاب می‌ساختند و یا عهد می‌کردند که جز برگ درختان، چیزی نخورند. برخی مجرد می‌ماندند و ازدواج نمی‌کردند، عده‌ای جلوگیری از تولید مثل را عبادت می‌شمردند و کسانی هم بودند که یک دست خود را بالا گرفته همۀ عمر بدان حال نگاه می‌داشتند تا خشک شود! و بعضی‌ها نیز تا آنجا که می‌توانستند خود را محبوس می‌کردند و این را نوع عبادت می‌انگاشتند و هنوز در هند کسانی هستند که خود را واژگونه و سرازیر، از درختی می‌آویزند!

همۀ این موارد و نظایر آن را پیروان ادیان مختلف پیش از بعثت محمدصبا تصور و خیال اینکه وسائل نزدیکی به خدا و بهترین عوامل تزکیۀ نفوس و پاکسازی روح می‌باشند، انجام می‌دادند.

از دیگر طرقی که در نظر گذشتگان، وسیلۀ تقرب جستن به خداوند محسوب می‌گردید، خودکشی بود. بدین‌جهت برای خدایان خویش قربانیان بشری نذر کرده و برای جلب خشنودی آنها سر می‌بریدند وخون انسان قربانی شده را بر بتها می‌مالیدند و چه بسا که گوشت او را می‌سوزاندند و به وسیلۀ آن، بتها را دود و بخار می‌دادند. برای همین بود که یهودیان گوشت قربانیان را می‌سوزانیدند.

[۱۱۹] از کتاب «الرسالة المحمدیة» سخنرانی هشتم، ص ۲۴۱ به بعد، چاپ دوم، دمشق. این کتاب در زبان اردو، به نام «خطبات مدارس» معروف است.