مبنای پذیرش، اخلاص است
سومین اصلی که اسلام در مورد عبادت مقرر نموده اینست که: اساس و مبنای پذیرش هر عبادتی، اخلاص دلها برای خدای تعالی میباشد. بنابراین حقیقت عبادت یک شکل ظاهری یا نمایشبدنی نیست، بلکه یک پدیدۀ درونی مربوط به قلب و اخلاص جوشیده از روح میباشد.
اگر قلب مسلمان، در عبادتش اخلاص نداشت و در فرمانبرداری از خدا یکرنگی و خلوص نشان ندهد و آن را همچون الفاظ بیمعنی که یک احمق بر زبان میراند، به صورت آدابی خالی از محتوا انجام دهد، خداوند به خودش باز پس میدهد، چنانکه صراف سکههای باطل و قلابی را پس میدهد!
به این سخنان خداوند توجه کنید:
﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ﴾[البینة: ۵].
«جز این دستور نداشتند که خدا را با اخلاص دین، بپرستند و حنیف باشند».
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ ٢﴾[الزمر: ۲].
«ما کتاب را بر حق به سوی تو نازل کردیم، پس خدا را با اخلاص دین نسبت به او عبادت کن».
﴿قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ ١١﴾[الزمر: ۱۱].
«بگو: من فرمان یافتهام که خدا را بپرستم و دین را برای او خالص گردانم».
﴿قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِينِي ١٤﴾[الزمر: ۱۴].
«بگو: من خدا را میپرستم و دینم را برای او خالص میگردانم».
بعضی از مبلغان و خاورشناسان به اسلام برچسب زدهاند که در عبادات، جز به تشریفات و شکلها اهمیت نداده و به قلب و نیت و درون آدمی توجه نمیکند!
پاسخ این اتهام را بعضی دیگر از همان خاورشناسان با این که مسلمان نبودهاند، فقط برای این که چنین دروغ زشت و جهل آشکاری را روا ندانستهاند، دادهاند.
گولدزیهر، در کتاب خود راجع به عقیده و شریعت اسلامی گفته است:
«جای تردید نیست که اسلام یک شریعت است و گروندگان خود را به انجام شعائر و آیینهای خاصی وا میدارد، با وجود این... قرآن که اولین منبع و مرجع تعالیم اسلامی است، با صراحت بیان میدارد که پایۀ اعمال، نیت است و نیت و هدف را معیار ارزشیابی دینی محسوب میدارد و بیانگر آنست که اگر التزام کامل شریعت با کارهای خیر و رحمت همراه نباشد، بسیار کم ارزش خواهد بود.
﴿۞لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّۧنَ وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَٱلسَّآئِلِينَ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلۡمُوفُونَ بِعَهۡدِهِمۡ إِذَا عَٰهَدُواْۖ وَٱلصَّٰبِرِينَ فِي ٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَحِينَ ٱلۡبَأۡسِۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ ١٧٧﴾[البقرة: ۱۷۷].
«نیکوکاری بدان نیست که روی به جانب مشرق و یا مغرب نمائید و لیکن نیکوکار کسی است که به خدا و روز آخرت و فرشتگان و کتاب و پیامبران ایمان آورد. و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و مسکینان و راه گذران و سائلین و بردگان بدهد. و نماز برپا دارد و زکات را ادا کند (هم چنان نیکوکاران کسانیاند که) هر گاه عهد بستند به آن وفا کنندگانند، و صابرانند در فقر و بینوایی و سختی و در حین کارزار، و فقط آنانند راستگو و پرهیزکار».
در مورد آیین حج نیز که از میان روشها و سنتهای اعراب بتپرست فراهم آمده است [۹۹]به دلیل این سخن خدا که:
﴿ وَلِكُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَكٗا لِّيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم﴾[الحج: ۳۴].
«برای هر امتی آیینی قرار دادیم تا نام خدا را بر آنچه روزیشان کرده است یاد کنند».
محمدصاهمیت بزرگی برای نیت و تقوا که لازمۀ این سنت میباشد، قائل گردیده و فرموده است:
﴿لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا وَلَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنكُمۡۚ﴾[الحج: ۳۷].
«[هرگز] گوشتهاى آن [قربانیها] و نیز خونهایش به خداوند نمىرسد بلکه پرهیزگاریتان به او مىرسد».
چنان که در سورۀ غافر فرموده:
﴿فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ...﴾[غافر: ۱۴].
«پس خدا را بخوانید در حالی که مخلصانه تسلیم او هستید».
و در سوره حج فرمود:
﴿ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقۡوَى ٱلۡقُلُوبِ ٣٢﴾[الحج: ۳۲].
«اینست هر کس شعایر دین خدا را بزرگ و محترم دارد این صفت دلهای باتقواست».
و در سورۀ شعراء فرمود:
﴿يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَلَا بَنُونَ ٨٨ إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ ٨٩﴾[الشعراء: ۸۸- ۸۹].
«روزی که نه مال و نه اولاد سودی را نمیرسانند، مگر کسی که با قلب سلیم در پیشگاه خداوند حاضر گردد».
این، طرز نگرشی است که بر ارزیابی امتیاز دینی مؤمن، حاکم است و از آن به برکت آموزشهای بازمانده از سنت، که تمام جوانب زندگی دینی و اعتقادی را فرا گرفته است و نیز اصل معیار قرار دادن نیت و قصد و روحی که منبع الهام کارها میباشد و ملاک ارزش اعمال مذهبی را تشکیل میدهد؛ رشد یافته و در نتیجه، هر نمونهای از انگیزههای خودبینی با خودنمایی، عمل نیک را بیارزش میسازد» [۱۰۰].
بنابراین، تکیهگاه اساسی در اسلام و محل نظر و توجه خدای متعال و ملاک قبول و رستگاری در آخرت، قلب میباشد. پیامبرصدر این باره میفرماید: «خداوند به پیکرهها و قیافههای شما نمینگرد ... بلکه به دلهای شما نگاه میکند» [۱۰۱].
«بدانید که در بدن، تکه گوشتی است که اگر اصلاح شود، همۀ بدن اصلاح میگردد و اگر فاسد شود، همۀ بدن به تباهی میگراید و آن قلب است» [۱۰۲].
قرآن نیز میگوید:
﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ غَيۡرَ بَعِيدٍ ٣١ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٖ ٣٢ مَّنۡ خَشِيَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَيۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِيبٍ ٣٣ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ ٣٤﴾[ق:۳۱- ۳۴].
«و بهشت براى پرهیزگاران نزدیک داشته مىشود نه دور. [مىگوییم:] این است آنچه وعده داده مىشدید که خاصّ هر توبه کار [حدّ] نگاهدار است، [براى] کسى که در نهان از [خداوند] رحمان بترسد و با دلى توبه کار پیش آید. [فرمان مىدهیم:] به سلامتى به آن در آیید. این است روز جاودانگى».
[۹۹] نویسنده در این جا به خطا رفته است. اسلام، شعائر حج را از عادتهای بتپرستی عربی دور داشته و فقط آن بخشی را که از آیین ابراهیم به جا مانده و به شرک آلوده نشده بود نگه داشته است. [۱۰۰] العقیدة والشریعة، ص ۳۰ و ۳۱ ط دوم با مختصر دگرگونی. [۱۰۱] «إِنَّ اللَّهَ لاَ يَنْظُرُ إِلَى صُوَرِكُمْ وَأَمْوَالِكُمْ وَلَكِنْ يَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِكُمْ وَأَعْمَالِكُمْ»به نقل از مسلم. [۱۰۲] «أَلَا وَإِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إذَا صَلُحَتْ صَلُحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ، وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ كُلُّهُ، أَلَا وَهِيَ الْقَلْبُ»مورد اتفاق.