اعمال حج
حج با میقات [که مکان معینی برای احرام است] آغاز میشود. احرام عبارت است از نیت حج و برکندن لباس معمولی که عامل خودنمایی و تفاخر و آرایش مردم است و اکتفا به لباس سفید رنگ سادهای که هیچ کار و تفننی در آن به کارنرفته و خیلی شبیه به کفن مردگان مسلمانان است و بازگشت به پاکی و سادگی طبیعی را که فلاسفهای همچون «روسو» مبلغ آن بودند و نتوانستند عملی سازند، تحقق میبخشد.
پس از اینکار، حاجیان صدای خود را با این شعاری که سرود عمومی تمام حجاج در طول ایام حج میباشد، بلند میکنند: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاَ شَرِيْكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إِنَّ الْحَمْدَ، وَالنِّعْمَةَ، لَكَ وَالْمُلْكَ، لاَ شَرِيْكَ لَكَ»«گوش بفرمانم، اى الله، گوش بفرمانم، تو شریکى ندارى، گوش بفرمانم، همانا ستایش و نعمت و سلطنت از آنِ تو است، و تو شریکى ندارى»
گوئی با این شعار به ندای الهی قدیمی که خداوند، ابراهیم را مأمور اعلام و فریاد آن در میان مردم قرار داده است، پاسخ میدهند:
﴿وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِيمَ مَكَانَ ٱلۡبَيۡتِ أَن لَّا تُشۡرِكۡ بِي شَيۡٔٗا وَطَهِّرۡ بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡقَآئِمِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ ٢٦ وَأَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ يَأۡتُوكَ رِجَالٗا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ ٢٧﴾[الحج: ۲۶- ۲۷].
«و هنگامی که جایگاه خانه را برای ابراهیم آماده کردیم، که به من چیزی شریک نگیر و خانهام را برای طواف کنندگان و قائمان و رکوعگزاران و سجدهکنندگان پاکیزه کن، و در میان مردم به حج فراخوان تا پیاده و سوار بر مرکبهای لاغر از فاصلههای دوردست به سویت بشتابند».
مهمترین اعمال حج پس از احرام، طواف کعبه، سعی میان صفا و مروه و توقف روز نهم ذیحجه در عرفه میباشند.
بعد از این کارها از نظر اهمیت، رمی جمرات و شب زندهداری در منی و قربانی قرار دارند به علاوۀ سنتها و مستحبات دیگر.
بسیاری از این اعمال، در حج دوران جاهلیت نیز وجود داشت که از آیین ابراهیم به ارث مانده بود. اما آنها (بت پرستان) حق و باطل و درست و نادرست را در هم آمیخته و در نتیجه حج را از مسیر خود منحرف نموده، کعبه [خانۀ توحید] را پر از بتها و مجسمهها کردند و آنها را در کنار خدا، معبود خویش قرار داده و به منظور نزدیکی جستن به خدا پرستش نمودند، نذرها و قربانیها را نثار آنها نموده گفتند: این مال خداوند، و این هم مال شریکان ما! سپس روشها و آدابی در حج پدید آوردند از جمله این که، به صورت برهنه به گرد خانۀ خدا طواف میکردند، با این خیال که طواف با لباسهای آلوده به گناه، سزاوار خانۀ خدا نیست! همچنین برخی از نعمتهای پاک خدا از قبیل چربی و غیره را برخود حرام کردند.
اسلام آمد و حج را از انحرافات جاهلی و آلودگیهای شرک پیراست و آن را تماماً و خالص، در جهت بندگی خدا قرار داد و بر آن برهنگی زشت و تحریم خودسرانۀ نعمتهای خدا حمله نمود.
و این سخن خدا، در چنین زمینهای نازل شد:
﴿۞يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ٣١ قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ﴾[الأعراف:۳۱- ۳۲].
«ای آدمیان، در هر فرصت و مکان عبادتی، زیور خود را برگیرید و بخورید و بیاشامید و زیادهروی نکنید که او [خدا] اسرافکاران را دوست ندارد. بگو: چه کسی زینتهای خدایی و روزیهای پاکیزه را که برای بندگان خود پدید آورده، حرام کرده است؟».