عبادت در اسلام

فهرست کتاب

علت تکرار نماز در طول روز

علت تکرار نماز در طول روز

خداوند، نماز را بر مؤمنان وظیفۀ زمانبندی شده‌ای قرار داده و به انجام آن در هنگام عصر و صبح و شامگاه و نیمروز، فرا خوانده است و در هر شبانه‌روز، پنج‌بار تکرارش نموده است تا حمام معنوی و روانی فرد مسلمان باشد و او را از غفلتهای قلبی و آلودگیهای گناه پاک سازد.

پیامبرصبرای تجسم این مفهوم فرموده است: «آیا اگر جوی آبی کنار خانۀ هر یک از شما باشد و هر روز پنج بار در آن شستشو کنید، چرکی بر بدنتان باقی می‌ماند؟ ... گفتند: نه، فرمود: نمازهای پنجگانه هم چنین وضعی دارند و خداوند به وسیلۀ آن، اشتباهات و انحرافات را از بین می‌برد» [۱۵۷]. و کدام انسان است که روزی را بدون اشتباه و لغزش سپری کرده باشد؟

انسان به گونۀ عجیبی آفریده شده است، در وجود او هم معنویت فرشتگان قرار داده شده است و هم شهوت جانوران و تعصب درندگان! و بسیار می‌شود که شهوت بر او چیره می‌شود و یا خشم او را از جا بر می‌کند و یا به خاک زمینی که از آن ساخته شده است گرایش و چسبندگی! پیدا می‌کند. در نتیجه به لغزش می‌افتد و اشتباه می‌رود و اشتباه انسان عجیب نیست! چرا که همۀ آدمیان اشتباه‌کارند. اما عجیب آنست که انسان به اشتباه خود همچنان ادامه دهد و در انحطاط و سقوط پیش برود تا آنجا که شبیه حیوانات و یا گمراهتر از آنها گردد.

نمازهای پنجگانه هر روز، فرصتهایی هستند که فرد خطاکار، به راه رشد خویش بازگردد و از غرور و خواب غفلت به درآید و به سوی پروردگارش باز گردد و این شرارۀ مادی که به وسیلۀ شهوتها و هوسها و فراموشی خدا و آخرت برافروخته‌ شده است خاموش گردد.

پیامبرصدر اشاره به همین حقیقت می‌فرماید: «خداوند، فرشته‌ای دارد که هنگام هر نمازی ندا می‌دهد: ای آدمیان برخیزید و آتشی را که خود برافروخته‌اید خاموش کنید» [۱۵۸].

شهوات مادی آتش فروزانی هستند که دلها و اندیشه‌ها را فرا گرفته می‌سوزانند و نماز، همچون تلمبۀ آتش‌نشانی است که این آتش را فرو می‌نشاند و دود سیاه آن را برطرف نموده آثارش را از وجود انسان می‌زداید. ابن مسعود در بیان این موضوع می‌گوید: «می‌سوزید و می‌سوزید و چون نماز صبح می‌گزارید، اثرش را می‌شوید. باز می‌سوزید و می‌سوزید تا اینکه با نماز ظهر، آثارش از بین می‌رود، باز می‌سوزید و می‌سوزید تا نماز عصر که با خواندن نماز، خود را شستشو می‌دهید. باز می‌سوزید تا وقتی که نماز مغرب را می‌خوانید و اثرش را محو می‌کند. باز می‌سوزید و می‌سوزید تا هنگام عشاء که شما را شستشو می‌کند و سپس می‌خوابید وتا هنگامی که بیدار شوید، چیزی بر شما نوشته نمی‌شود» [۱۵۹].

پیامبر اکرمصبا تمام وسایل توضیح، نقش نماز در محو لغزشهای صبح و شام انسان را برای اصحاب خود مجسم نموده است. سلمان فارسی نقل می‌کند که با پیامبرص زیر درختی نشسته بوده است. پیامبرصشاخۀ تری برکند و آنقدر تکانش داد که برگ‌هایش جدا شد، سپس فرمود: سلمان، نمی‌پرسی که چرا چنین می‌کنم؟ سلمان می‌گوید گفتم: چرا چنین می‌کنی؟ فرمود: وقتی که فرد مسلمان وضو می‌گیرد و نمازهای پنجگانه را به جا می‌آورد، گناهان و لغزشهایش مثل این برگها زدوده می‌شوند، سپس این آیۀ کریمه را تلاوت نمود:

﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَيِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِۚ إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِۚ[هود: ۱۴].

«نماز را در دو طرف روز (اول و آخر) و در بخش نزدیک شب بپای‌دار که نیکی‌ها، بدیها را می‌برند، این تذکری برای یادآوران است» [۱۶۰].

آثار نماز، به همین جنبۀ زدودن آلودگیها و پوشانیدن لغزشها و دور ساختن بدیها محدود نمی‌شود، بلکه دارای نقش مثبت دیگری نیز می‌باشد. نماز لحظه پربار و مبارکی است. پنج نوبتی که آدمی به طور روزانه به هنگام آن، وجود خویش را از دنیای خاکی و آلوده، دنیای کینه‌ها و درگیریها و میدان تنازع بقاء یا تنازع فناء بیرون می‌کشد تا چند لحظه‌ای در برابر معبود و مولای خویش به حالت خشوع بایستد و خود را از غوغای زندگی و فشار کل و مادۀ متراکم بر دل و روان خویش بیاساید و سبکبار سازد.

نماز، عامل تغذیۀ الهی و فرازین هستی انسان است، آن بخش از هستی انسان که خداوند درباره‌اش می‌فرماید:

﴿...وَنَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي...[الحجر: ۲۹].

«از روح خودم در او (آدم) نهادم».

این پدیدۀ معنوی که در کنار سایر جنبه‌های وجود انسان قرار گرفته است، از طریق علم دانشمندان و فلسفۀ فیلسوفان قابل تغذیه و ارضاء نمی‌باشد و آن را چیزی جز شناخت خدا و ارتباط با وی سیراب نمی‌سازد. و همانگونه که وعده‌های غذایی روزانه، معده را سیر می‌کنند، نمازهای پنجگانه هم نوبتهای تغذیۀ روزانۀ روح می‌باشند.

مناجات بنده با پروردگارش در حال نماز، یک بارگیری معنوی است که باعث روشنایی دل و گشایش سینه‌اش گردیده، دستش را می‌گیرد و به آسمان پر می‌کشد و بدون وجود پرده و دری، در حضور خدا قرارش می‌دهد تا به گفتگوی بی‌واسطه با او بپردازد و از نزدیک راز و نیاز کند و استعانت نماید و هر آنچه می‌خواهد، از او بطلبد و در جهت سلامتی روح و صفای درون، پیش برود. به این حدیث از قول خدا گوش فرا دهید که می‌فرماید: «نماز را میان خود و بنده‌ام تقسیم کرده و بنده‌ام هر چه بخواهد، به دست می‌آورد.چون بنده گوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢خداوند گوید: بنده‌ام ستایشم نمود و چون می‌گوید: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣خدا گوید: مرا ثنا گفت. و چون گوید: ﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤خدا گوید: بنده‌ام مرا بزرگ داشت و چون گوید: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥خدا گوید: این، میان من و بنده‌ام مشترک است و خواستۀ بنده‌ام رواست. و چون گوید: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧خداوند گوید: این مال بندۀ من است و مرادش داده خواهد شد [۱۶۱].

پیامبر اکرمصدر تعبیر استحکام رابطۀ بنده و پروردگارش به هنگام نماز، می‌گوید: «هنگامی که شخص به نماز مشغول می‌شود، خداوند توجه کاملی نسبت به او پیدا می‌کند و از او منصرف نمی‌شود تا وقتی که از نماز دست بکشد یا نمازش به هم بخورد» [۱۶۲].

[۱۵۷] مورد اتفاق. [۱۵۸] به روایت طبرانی در «الأوسط» و «الصغیر» و افراد سلسلهء سندش در «صحیح» و «الترغیب» مورد احتجاج می‌باشند. «إن لله ملكاً ينادي عند كل صلاةٍ: يا بني آدم! قوموا إلى نيرانكم التي أوقدتموها فأطفئوها». شیخ آلبانی در سلسله ضعیفه گفته است: ضعیف است. [مصحح] [۱۵۹] روایت از طبرانی در الاوسط و الصغیر بطور مرفوع و با سند حسن. در الکبیر نیز به طور موقوف روایت شده و شبیه روایت منذری در الترغیب است. [۱۶۰] حدیث را احمد و نسائی و طبرانی روایت نموده‌اند و راویان احمد، در صحیح، مورد احتجاج هستند مگر علی بن زید چنانکه در الترغیب آمده است. [۱۶۱] روایت از مسلم. [۱۶۲] روایت از ابن ماجه، البوصیری در الزوائد گفته است که: راویانش مورد اعتمادند.