عبادت در اسلام

فهرست کتاب

من با دین حنیف و آسان برانگیخته شده‌ام

من با دین حنیف و آسان برانگیخته شده‌ام

شریعت اسلامی آمد تا این بارهای سنگین را بردارد و در کتابهای پیشین بدین ویژگی‌های بارز شناخته شده بود:

﴿يَأۡمُرُهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَىٰهُمۡ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ وَيَضَعُ عَنۡهُمۡ إِصۡرَهُمۡ وَٱلۡأَغۡلَٰلَ ٱلَّتِي كَانَتۡ عَلَيۡهِمۡۚ[الأعراف: ۱۵۷].

«آنها را به نیکی فرا می‌خواند و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را حلال وچیزهای آلوده را حرام می‌کند و بارهای گران و زنجیرهای آنها را برمی‌دارد و باز می‌کند».

خداوند با فرستادن پیامبرش بر مردم منت نهاده و می‌فرماید:

﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨[التوبة: ۱۲۸].

«بى‏گمان رسولى از خودتان به سوى شما آمد، رنجتان بر او دشوار، بر شما حریص [و] به مؤمنان رئوف مهربان است».

و خود پیامبرصدر معرفی رسالتش فرموده است: «من دین حنیف و آسان را آورده‌ام» [۱۲۰]، یعنی از نظر عقیده، حنیف (استوار و بی‌انحراف) و در زمینۀ احکام و مسئولیتهای عمل، آسانگیر و بلندنظر (با گذشت) است.

خداوند، این دین را آسان و راحت و بی‌تنگنا قرار داده است، زیرا که می‌خواست رسالتی برای همۀ بشریت و تمام جوامع و قرون مختلف باشد و دینی که دارای چنین عمومیت و جاودانگی است، می‌باید از سوی خداوند حکیم متضمن ویژگیهای آسانی و تخفیف و مهربانی سازگار با گروههای مختلف و دورانهای گوناگون و نقاط متعدد باشد.

این نکته در شریعت اسلام به طور عموم و در عبادات، بطور خاصی قابل مشاهده است. خداوند متعال در بیان رسالت فرد مسلمان در زندگی می‌گوید:

﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱرۡكَعُواْ وَٱسۡجُدُواْۤ وَٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمۡ وَٱفۡعَلُواْ ٱلۡخَيۡرَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ۩ ٧٧ وَجَٰهِدُواْ فِي ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِۦۚ هُوَ ٱجۡتَبَىٰكُمۡ وَمَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖۚ...[الحج: ۷۷- ۷۸].

«اى مؤمنان، رکوع کنید و سجده برید و پروردگارتان را پرستش کنید و کار نیک انجام دهید، باشد که رستگار شوید. و در [راه‏] خدا چنان که سزاوار جهاد کردن [در راه‏] اوست، جهاد کنید. او شما را برگزیده است و در دین براى شما هیچ محظورى قرار نداده است».

و در پایان آیۀ طهارت در سورۀ مائده می‌فرماید:

﴿مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ وَلِيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٦[المائدة: ۶].

«خداوند نمی‌خواهد شما را گرفتار سختی و مشقت سازد بلکه می‌خواهد پاکتان کند و نعمت خویش را بر شما تمام گرداند تا شکرگزار باشید».

و در پایان آیۀ روزه نیز می‌فرماید:

﴿...يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ...[البقرة: ۱۸۵].

«خداوند آسانی را برای شما می‌خواهد، نه سختی را».

و به دنبال یادآوری موارد حلال و حرام ازدواج می‌فرماید:

﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمۡۚ وَخُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ ضَعِيفٗا ٢٨[النساء: ۲۸].

«خداوند می‌خواهد بر شما آسان بگیرد (بارتان را سبک سازد) و انسان ضعیف آفریده شده است».

پیامبرص، معاذ و ابوموسی اشعری را به فرمانداری یمن فرستاد و از جمله سفارشهای آن حضرت به ایشان این بود که: «آسان بگیرید و دشواری ایجاد نکنید، بشارت دهنده باشید و تنفر نیانگیزید، بپذیرید و اختلاف نکنید» [۱۲۱]. و از ویژگیهای آن حضرت این بود که «هرگز میان دو کار، دست به گزینش نزد مگر آنکه چیزی را که آسانتر بود، تا وقتی که منجر به گناهی نمی‌شد، برمی‌گزیند» [۱۲۲].

و از جمله سخنانش این است که «دین، آسانی است و هیچکس در رابطه با آن سختگیری نمی‌کند مگر آنکه مغلوب شود، پس درستکار باشید و میانه‌روی کنید و اهل بشارت باشید» [۱۲۳].

حال که هدف و منظور اسلام، آسانگیری است، هر مسلمانی که دنبال سختگیری و به زحمت انداختن خود باشد، با روح اسلام جنگیده و مخالفت نموده است. رسول اکرمصدر برابر افراد سختگیر و زحمت آفرین ایستاد و هلاکت و خسران ایشان را اعلام نموده فرمود:

«أَلاَ هَلَكَ الْمُتَنَطِّعُونَ، أَلاَ هَلَكَ الْمُتَنَطِّعُونَ، أَلاَ هَلَكَ الْمُتَنَطِّعُونَ» [۱۲۴].

تکرار سه بارۀ جمله، جز برای نشان دادن بزرگی و اهمیت مضمونش نمی‌باشد.

برخی از صحابه علاقه داشتند که شب و روز را به دنبال هم روزه‌دار باشند و افطار نکنند تا پاداش افزونتری به دست آورند، اما پروردگار صاز این کار بازشان داشت و چون دست برنداشتند، سه روز پشت سرهم را به هم پیوست. (یعنی نگذاشت افطار کنند) تا آنکه هلال (عیدفطر) را دیدند. آن حضرتصفرمود: «اگرماه تمام نمی‌شد، همچنان برطول روزه‌تان می‌افزودم! و برای تنبیه کسانی که از عادت خویش دست نکشیده بودند. فرمود: «اگر ماه ادامه می‌داشت، چنان شب و روز را به هم وصل می‌کردم تا زیاده‌طلبان، از کار خود دست بردارند» و همۀ اینها نمایانگر ناپسندی، سختگیری در نظر پیامبرصو تنبیه سختگیران و افراطیان می‌باشد.

ابن عباس، بطور مرفوع، از آن حضرتصنقل کرده است که: «از غلو بپرهیزید، زیرا غلو و زیاده‌روی، باعث هلاکت کسانی که قبل از شما بودند، گردید» [۱۲۵].

این همان غلوی است که قرآن، اهل کتاب را به ترک آن فراخوانده و مورد نکوهش قرار داده است:

﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوٓاْ أَهۡوَآءَ قَوۡمٖ قَدۡ ضَلُّواْ مِن قَبۡلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرٗا وَضَلُّواْ عَن سَوَآءِ ٱلسَّبِيلِ ٧٧[المائدة: ۷۷].

«بگو: اى اهل کتاب، در دینتان به ناحقّ غلوّ نکنید و از خواسته‏هاى [نفسانى‏] قومى که از پیش گمراه شدند و بسیارى [از مردمان را نیز] به گمراهى کشاندند و از راه راست، به بیراهه رفتند، پیروى نکنید».

ابوداود از سهیل بن ابی امامه روایت کرده است که او با پدرش در زمان عمربن عبدالعزیز بر انس بن مالک که امیر بود و نماز را خیلی کوتاه و شبیه نماز مسافر می‌خواند، وارد شدند. وقتی که سلام داد، به او گفتم: خدایت رحمت کند آیا این را نماز واجب محسوب می‌کنی یا مستحبی بود؟ گفت: نماز واجب بود و مانند نماز رسول خداصمی‌باشد و من اشتباه نکرده‌ام. شما از یک چیز غفلت ورزیده‌ای، رسول خداصمی‌فرمود: «بر خودتان سخت نگیرید تا بر شما سخت گرفته نشود، زیرا کسانی که بر خود سخت گرفتند، خداوند هم بر آنان سخت گرفت و اینک آثارشان در صومعه‌ها و دیرها موجود است».

﴿وَرَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ[الحدید: ۲۷].

«رهبانیتی که خود پدید آوردند و ما بر آنها ننوشته بودیم».

پیامبرصدر این حدیث به چیزی اشاره کرده است که قرآن، راجع به رهبانیت ابداعی مسیحیان، در سورۀ حدید بیان داشته و می‌فرماید:

﴿وَقَفَّيۡنَا بِعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَ وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡإِنجِيلَۖ وَجَعَلۡنَا فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ رَأۡفَةٗ وَرَحۡمَةٗۚ وَرَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ رِضۡوَٰنِ ٱللَّهِ فَمَا رَعَوۡهَا حَقَّ رِعَايَتِهَاۖ[الحدید: ۲۷].

«سپس به دنبال آنان رسولانمان را فرستادیم و عیسى بن مریم را در پى آنان آوردیم و به او انجیل دادیم و در دلهاى کسانى که از او پیروى کردند مهربانى و بخشایش قرار دادیم و رهبانیتى که خود آن را پدید آوردند. [ما] آن را بر آنان مقرر نکرده بودیم. بلکه آنان براى به دست آوردن خشنودى خداوند [آن را برساختند] آن گاه چنان که باید [حقش را] رعایت نکردند».

این آیۀ کریمه شرح می‌دهد که رهبانیت از بدعتهای مسیحیان بوده، از طرف خدا، مقرر و تشریع نگردیده است و آنها از پیش خود، بدان روی آورده‌اند تا به خیال خود، به رضوان خشنودی خدا نایل گردند [۱۲۶]و آنگونه که می‌بایست، رعایتش نکردند.

حافظ ابن کثیر، گفته است: «این سرزنشی است که از دو جهت متوجۀ آنان می‌باشد: یکی بدعت در دین و پدیدآوردن چیزی که خداوند بدان دستور نداده و نخواسته است، و دیگر از نظر بجا نیاوردن کامل همان چیزی که بدان ملتزم گردیده بودند و بخیالشان باعث تقرّب و نزدیکی به خدای عزوجل می‌باشد.

در این سخن پیامبرصکه می‌فرماید: «بر خود سخت نگیرید تا بر شما سخت گرفته نشود» نظر به این است که فشار و تشدید انسان بر خویشتن، موجب سختگیری و تشدید خدا بر او می‌شود، سختگیری خدا هم یا تشریعی است و یا تکوینی و تقدیری و متناسب با نظام علت و معلولی خداوند. نمونۀ سختگیری از طریق شرع، الزام وفا به نذر را می‌توان یادآور شد که انسان بر دوش می‌گیرد و باید انجامش دهد. سختگیری از راه تقدیر، مانند نتیجۀ کار اشخاص وسواسی و تکلف پیشه است که بر خود سخت می گیرند و تقدیر نیز بر آنان سخت می‌گیرد و این ویژگی در آنها استحکام یافته و لازمۀ وجودشان می‌گردد. این به معنی ظلم خدا نسبت به آنها نمی‌باشد بلکه خودشان بر خویشتن ظلم کرده‌اند.

[۱۲۰] «بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّمْحَةِ»به روایت احمد. [۱۲۱] يَسِّرَا وَلاَ تُعَسِّرَا، وَبَشِّرَا وَلاَ تُنَفِّرَا، وَتَطَاوَعَا وَلاَ تَخْتَلِفَا. روایت از بخاری. [۱۲۲] «مَا خُيِّرَ رَسُولُ اللَّهِصبَيْنَ أَمْرَيْنِ أَحَدُهُمَا أَيْسَرُ مِنَ الآخَرِ إِلاَّ اخْتَارَ أَيْسَرَهُمَا مَا لَمْ يَكُنْ إِثْمًا»روایت از بخاری. [۱۲۳] روایت از بخاری. [۱۲۴] روایت احمد و مسلم و ابوداود از قول ابن مسعود. [۱۲۵] «إِيَّاكُمْ وَالْغُلُوَّ، فَإِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِالْغُلُوِّ فِي الدِّينِ»روایت از مسلم. [۱۲۶] این یکی از اقوال در تفسیر ﴿إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ رِضۡوَٰنِ ٱللَّهِاست و بنا بر قول دیگر، معنی آن چنین می‌شود: ما این را بر آنها ننوشتیم و فقط ابتغاء رضوان خدا، همچنانکه در تفسیر ابن کثیر آمده است ولی راجح معنی اول است.