عبادت در اسلام

فهرست کتاب

پیش از هجرت

پیش از هجرت

از آغاز طلوع اسلام در مکه و روزگاری که مسلمانان افراد معدودی بوده و آیین خود را پنهان می‌داشتند و در سرزمین خود گرفتار آزار و شکنجه بودند، این جنبۀ انسانی و اجتماعی، مورد عنایت کامل قرآن عزیز قرار گرفت. به همین جهت گردنه‌‌ای که هر انسانی می‌باید برای نیل به خشنودی خدا و بهشت، از آن گذر کند، در شکل نیکی به مردم، نجات بردگان و تغذیۀ بیچارگان و یتیمان جلوه‌گر شده است:

﴿وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ ١٢ فَكُّ رَقَبَةٍ ١٣ أَوۡ إِطۡعَٰمٞ فِي يَوۡمٖ ذِي مَسۡغَبَةٖ ١٤ يَتِيمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ ١٥ أَوۡ مِسۡكِينٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ ١٦ ثُمَّ كَانَ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡمَرۡحَمَةِ ١٧ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ ١٨[البلد: ۱۲- ۱۸].

«چه می‌دانی که گردنه چیست؟ آزاده‌ای برده است! و یا غذا دادن در روز گرسنگی به یتیمی نزدیک یا درمانده‌ای خاکسار، سپس (بعد از اینها) از کسانی می‌شود که ایمان آورده و به استقامت و بزرگواری سفارش می‌کنند واین گروه مورد رضایتند (توافق متقابل)».

در سورۀ الضحی نیز که از نخستین بخشهای نازل شده قرآن است می‌فرماید:

﴿فَأَمَّا ٱلۡيَتِيمَ فَلَا تَقۡهَرۡ ٩ وَأَمَّا ٱلسَّآئِلَ فَلَا تَنۡهَرۡ ١٠[الضحی: ۹- ۱۰].

«پس یتیم را مورد خشم قرار مده و درخواست کننده را مران».

و در سورۀ مدثر، اعتراف گناهکاران در میان آتش را خاطرنشان می‌سازد:

﴿قَالُواْ لَمۡ نَكُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّينَ ٤٣ وَلَمۡ نَكُ نُطۡعِمُ ٱلۡمِسۡكِينَ ٤٤[المدثر: ۴۳- ۴۴].

«گویند از نمازگزاران نبودیم و به درمانده غذا نمی‌دادیم».

همچنین در سوره ذاریات، ضمن توصیف تقواپیشگان فرموده است:

﴿ وَفِيٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ ١٩[الذاریات: ۱۹].

در سوره معارج می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ فِيٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ مَّعۡلُومٞ ٢٤ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ ٢٥[المعارج: ۲۴- ۲۵].

«در اموالشان حق معین و شناخته شده‌ای برای سائل و محروم وجود دارد»

در سورۀ قلم نیز حکایت باغدارانی را که تصمیم گرفتند میوه‌ها را هنگام شب بچینند تا بیچارگان از آن بی‌نصیب بمانند، شرح داده و فرموده است:

﴿فَطَافَ عَلَيۡهَا طَآئِفٞ مِّن رَّبِّكَ وَهُمۡ نَآئِمُونَ ١٩ فَأَصۡبَحَتۡ كَٱلصَّرِيمِ ٢٠[القم: ۱۹- ۲۰].

«هنگامی که هنوز در خواب بودند، حادثه‌ای برای باغ روی داد، آن گاه مانند کشت درو شده شد».

و در سورۀ ماعون می‌فرماید:

﴿أَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي يُكَذِّبُ بِٱلدِّينِ ١ فَذَٰلِكَ ٱلَّذِي يَدُعُّ ٱلۡيَتِيمَ ٢ وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ ٣[الماعون: ۱- ۳].

«آیا دیدی کسی را که دین را تکذیب می‌کند؟ این، همان کسی است که یتیم را می‌راند و اطعام مسکین را مورد تشویق قرار نمی‌دهد!».

در سورۀ حاقّه نیز کیفر کسی را که در جهنم می‌سوزد و با زنجیرها و بندها کشانده می‌شود، چنین تعلیل شده است:

﴿إِنَّهُۥ كَانَ لَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِيمِ ٣٣ وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ ٣٤[الحاقة: ۳۳- ۳۴].

«او به خدای بزرگ ایمان نمی‌آورد و به غذای مسکین (غذا دادن به او) ترغیب نمی‌کرد».

در سورۀ فصلت، مشرکان را هشدار داده و امتناع از دادن زکات را از ویژگیهای مخصوص آنان برشمرده است.

﴿...وَوَيۡلٞ لِّلۡمُشۡرِكِينَ ٦ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ كَٰفِرُونَ ٧[فصلت: ۶- ۷].

«وای بر مشرکان، آنها که زکات نمی‌دهند و به آخرت کفر می‌ورزند».

در سورۀ شوری، جامعۀ مؤمن را می‌ستاید و می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَيۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٣٨[الشوری: ۳۸].

«و کسانی هستند که ندای پروردگارشان را اجابت کرده، نماز برپا می‌دارند و کارشان را از طریق شورای میان همۀ افراد خودشان انجام می‌دهند و از آنچه که روزیشان داده‌ایم، انفاق می‌نمایند».

در سورۀ انعام نیز می‌فرماید:

﴿كُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثۡمَرَ وَءَاتُواْ حَقَّهُۥ يَوۡمَ حَصَادِهِۦ...[الأنعام: ۱۴۱].

«از محصولش بخورید و روز برداشت، حقش را بپردازید».

و در سورۀ مزمل می‌فرماید:

﴿...وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗاۚ...[المزمل: ۲۰].

«نماز را برپا کنید و زکات را بدهید و بدهی خوبی پیش خدا برای خود قرار دهید».

اینها قسمتی از توجه و اصرار قرآن به نیکی و رعایت حال بیچارگان و پرداختن حق فقیر و محروم است.