نماز به عنوان یک نیروی اخلاقی
در این نیرو، یک امداد و آن هم چه نیکو امدادی، برای ضمیر شخص مؤمن وجود دارد که آن (وجدان یا ضمیر) را در جهت عمل به خیر و ترک شر و دوری از آن یاری مینماید.
این نیرو، توجه به خدا و رعایت حدود وی و حس وقتشناسی و دقت در وعدهها و استقامت در برابر سستی و هواپرستی و نقاط ضعف انسانی را در دل استوار میکند. قرآن کریم در این باره چنین میفرماید:
﴿۞إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا ١٩ إِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ جَزُوعٗا ٢٠ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلۡخَيۡرُ مَنُوعًا ٢١ إِلَّا ٱلۡمُصَلِّينَ ٢٢ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَاتِهِمۡ دَآئِمُونَ ٢٣﴾[المعارج: ۱۹- ۲۳].
«انسان حریص آفریده شده است وقتی که شری به او میرسد، بیتابی میکند و چون خیر به او رسد، بخل میورزد، مگر نمازگزارانی که نمازشان را ادامه میدهند».
﴿...وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِۗ﴾[العنکبوت: ۴۵].
«نماز را بپای دار که نماز، از بدی و زشتی باز میدارد».
اگز نمازگزارانی را میبینیم که اخلاقشان به انحطاط گرائیده و یا رفتار انحرافی دارند، دلیلش آن است که نماز آنها، قالبی فاقد محتوا و حرکاتی بدون حضور اندیشه و خشوع قلب میباشد و؛
﴿ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢﴾[المؤمنون: ۲].
«(رستگاری، از آن مؤمنانی است) که در نمازشان خشوع دارند».
کسانی که به ظاهر نماز میگزارند و از رقت قلب و گشایش و پذیرائی سینه برای خیر و نیکی بیبهرهاند، شایستۀ این وعدۀ خدا هستند که میفرماید:
﴿فَوَيۡلٞ لِّلۡمُصَلِّينَ ٤ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ ٥ ٱلَّذِينَ هُمۡ يُرَآءُونَ ٦ وَيَمۡنَعُونَ ٱلۡمَاعُونَ ٧﴾[الماعون: ۴- ۷].
«پس وای بر نمازگزارانی که از نماز خود غافلند و تظاهر میکنند و دیگران را از وسایل ضرورى زندگى منع مىنمایند. (یعنی مواد و ابزارهای اصلی را در انحصار خویش نگاه میدارند)».