چرا انسان آفریده شده؟
اما سومین سؤالی که انسان باید آن را از خود بپرسد [پس از دریافتن این که او مخلوق و پروردۀ آفریدگار و پروردگاری است] بطور ساده این است که:
ـ برای چه در این دنیا آفریده شدهام؟ و چرا از پدیدههای دیگر ممتاز گردیدهام؟ و در پهنۀ زمین، چه مأموریتی دارم؟
پاسخ سؤال فوق از نظر مؤمنان آماده و آسان است: هر سازندهای، راز صنعت خویش و انگیزۀ دادن شکل خاصی به آفریدۀ خویش را بخوبی میداند، خداوند تعالی سازندۀ انسان و آفریننده و گردانندۀ کار اوست. پس باید از او بپرسیم که: پروردگارا، این انسان را برای چه آفریدی؟ آیا او را صرفاً برای خوردن و آشامیدن پدیده آوردهای؟ آیا برای بازی و بیهودهگری؟ آیا هدف از خلقت او آن بوده است که فقط روی زمین راه برود و از نتایج خاک بخورد و دوباره به خاک برگردد و قضیه تمام شود؟ آیا برای این آفریدی که فاصلۀ کوتاه میان تولد و مرگ را با رنج و سختی بگذراند؟ در این صورت حکمت ویژگیها و نیروهای عقلی، ارادی و روانی که به انسان بخشیدهای چیست؟
خداوند در کتاب جاودان خود در پاسخ به سؤال ما بیان میفرماید که انسان را برای جانشینی در زمین آفریده است. این از وضیعت آدم و آرزویی که فرشتگان نسبت به منزلت وی داشتند، آشکار میباشد:
﴿وَإِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ خَلِيفَةٗۖ قَالُوٓاْ أَتَجۡعَلُ فِيهَا مَن يُفۡسِدُ فِيهَا وَيَسۡفِكُ ٱلدِّمَآءَ وَنَحۡنُ نُسَبِّحُ بِحَمۡدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَۖ قَالَ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٣٠﴾[البقرة:۳۰].
«و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: در زمین جانشینی قرار میدهم، گفتند: آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد میکند و خون میریزد؟ در حالی که ما با ستایش تو تسبیح میکنیم و تقدیست مینماییم؟ گفت: من چیزی را میدانم که شما نمیدانید».
اولین مسأله در این جانشینی آن است که انسان پروردگار خویش را بطوری بایسته و شایسته بشناسد و عبادت کند. خداوند در آخرین آیۀ سورۀ طلاق میفرماید:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ يَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنَهُنَّ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا ١٢﴾[الطلاق: ۱۲].
«خداوند کسی است که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز امثال آنها را و فرمان را میان آنها نازل کرد تا بدانید که خداوند بر هر چیزی قدرت و احاطۀ علمی دارد».
در این آیه شناخت خدا، مقصود آفرینش آسمانها و زمین قرار داده شده است.
همچنین میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَمَآ أُرِيدُ أَن يُطۡعِمُونِ ٥٧ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ ٥٨﴾[الذاریات: ۵- ۵۷].
«جن و انسان را جز برای عبادت خودم نیافریدم، از آنان هیچ روزىاى نمىخواهم و نمىخواهم که به من خوراک بدهند، خداوند است که روزى دهنده است [همان] توانمند استوار».
و در احادیث قدسی آمده است:
«يا عبادي! إني ما خلقتكم لأستأنس بكم من وحشة ولا لأستكثر بكم من قلة ولا لأستعين بكم من وحدة على أمر عجزت عنه ولا لجلب منفعة ولا لدفع مضرة وإنما خلقتكم لتعبدوني طويلا وتذكروني كثيرا وتسبحوني بكرة وأصيلا».
«بندگان من، من شما را برای این نیافریدم که بوسیلۀ شما از وحشت تنهائی خارج شوم یا کمبودی را از خود برطرف سازم و یا در کاری که در آن فروماندهام، یاری بجویم یا سودی را جلب و زیانی را دور سازم، تنها برای این آفریدم تا مرا عبادت بسیار و ذکر فراوان و تسبیح هر صبح و شام کنید». [۱]
کسی که هستی پیرامون ما را به دقت بررسی کند میبیند که هر چیزی برای چیز دیگری زندگی و فعالیت میکند، ما مشاهده میکنیم که آب بخاطر زمین است و زمین برای گیاه، گیاه برای جانور (حیوان) و حیوان برای انسان، اما سؤال این است که انسان برای کیست؟
پاسخی که فطرت بدان میخواند و همۀ پدیدهها در سطوح مختلف هستی بیانگر آن میباشند، این است که: انسان برای خداست... برای معرفت او، عبادت او... برای قیام به حق او، شایسته نیست که انسان از آن چیز دیگری از پدیدههای زمین یا آسمانها و در خدمت آن باشد، زیرا که همۀ دنیاهای بالا و پایین، همانگونه که خود شاهد است تسلیم او بوده، در خدمت وی عمل میکنند و چگونه میشود انسان، در اختیار و خدمت آنها قرار گیرد؟
بدین سبب، عبادت انسان برای نیروها و مظاهر کوچک و بزرگ و پست و عالی طبیعت مانند، خورشید ماه، ستارگان، رودخانهها، گاوها، درختان و غیره برخلاف جریان طبیعی بوده سقوط بزرگی برای او محسوب میگردد!
پس، آدمی بنابر حکم فطرت و منطق آفرینش فقط به خدا تعلق دارد و نه غیر او، و برای پرستش انحصاری او پدید آمده است نه پرستش انسان، سنگ، گاو، درخت، خورشید یا ماه و هر عبادتی برای غیر خدا صرفاً از فریب شیطانی که دشمن انسان است ناشی میشود.
[۱] این حدیث در مصادر معتبر حدیثی پیدا نشد.