عبادت در اسلام

فهرست کتاب

وظیفۀ دست و پا

وظیفۀ دست و پا

احکام پنجگانۀ مذکور، در مورد فعالیت با دست و پا و قدم نیز صادق بوده نمونه‌هایش از کسی پوشیده نیست.

الف) کوشش ممکن برای تأمین خود و خانواده واجب است اما وجوب آن برای پرداخت بدهی، مورد اختلاف است. کار برای دادن زکات نیز واجب نیست. دربارۀ وجوب کار برای حج نیز عقیده‌ای وجود دارد ولی آنچه بیشتر ثابت است، وجوب حج به هنگام استطاعت و توانائی برای انجام مناسب آن است و نظریۀ معروف، عدم وجوب آن می‌باشد.

از دیگر فعالیت‌های واجب، یاری گرفتار و سنگ زدن به جمرات و اقدام برای وضو و تیمم می‌باشد.

ب) کارهای حرام: کشتن کسی که خداوند، قتلش را تحریم نموده است، تصرف دارایی فرد بی‌گناه و زدن کسی که زدنش روا نیست و از این قبیل. همچنین کارهایی مانند بازیهای حرام از قبیل نرد یا شطرنج که حرمتش نزد اهل مدینه بیشتر است و بازیهای دیگر بنا بر عقیدۀ فقهایی همچون احمد و دیگران [۵۷].

همینطور نوشتن بدعتهای مخالف سنت، خواه به صورت تصنیف باشد خواه نسخه‌برداری، مگر آن که همراه با رد و ابطال باشد و نوشتن دروغ و افترا و فرمان حکومت جائز و اتهام زدن یا مدح زنهای نامحرم و نیز نوشتن چیزی که به زیان دین یا دنیای مسلمان است، بخصوص در صورتی که برای این کار، مزدی گرفته شود، حرام است.

﴿فَوَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَوَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا يَكۡسِبُونَ ٧٩[البقرة: ۷۹].

«پس وای بر آنها از چیزی که دستهای‌شان نوشت و وای بر آنها از چیزی که به دست آوردند».

همچنین نوشتن فتوایی که مخالف حکم خدا و رسولصباشد، مگر آن که نویسنده مجتهد باشد که در این صورت گناه از او ساقط است.

ج) کارهای مکروه، عبارتند از کارهای بیهوده و بازیهایی که حرام نیستند و نوشتن چیزی که سود و فایده‌ای در دنیا و آخرت ندارد.

د) کارهای مستحب، نوشتن آنچه که نفعی به دین یا مصلحتی برای مسلمین دارد و نیکی با دست، از طریق کمک به پیشرفت یا انجام کار فردی نابلد و یا ریختن آبی از دلو خود به دلو کسی که خواستار آب است، یا گذاشتن بار کسی بر پشت چارپا و یا نگاهداشتن چارپا برای بار کردن، و یا احسان در زمینۀ مورد احتیاج کسی و اینگونه کارها. از این جمله است لمس نمودن رکن با دست در حین طواف. اما راجع به بوسیدن آن اختلاف ‌نظر وجود دارد.

هـ) کار مباح، هر آنچه است که انجامش ضرری ندارد و ثوابی هم بر آن مترتب نباشد، را در بر می‌گیرد.

[۵۷] الحلال والحرام، ص ۲۹۱-۲۹۰.