از گذشتهای مربوط به جهاد
خداوند برای مواقع جهاد نماز جنگ را مقرر داشته و آن را برای ستایش مجاهدین و کمک آنان در برابر دشمن، در نماز چهار رکعتی، به یک رکعت تقلیل داده است. ابن عباس میگوید: «خداوند نماز را از زبان پیامبرتانصبر مسافر دو رکعت، بر مقیم چهار رکعت و در حال خطر یک رکعت قرار داده است» [۱۴۰]. و به هنگام درگیری نیروها، هر مقدار نمازی که در توان و امکان پیکارگران باشد را پذیرفته است:
﴿فَإِنۡ خِفۡتُمۡ فَرِجَالًا أَوۡ رُكۡبَانٗاۖ﴾[البقرة: ۲۳۹].
«و اگر [از دشمن] ترسان بودید، در حال راه رفتن یا سواره [نماز را به جاى آورید]».
پیامبرصو یارانش میان نماز و جهاد فرقی نمیگذاشتند، زیرا که این یکی ستون اسلام و آن دیگری مظهر اوج و عظمتش میباشد، فرد نمازگزار خویشتن را در میان جهاد میانگارد و مجاهد خود را در محراب نماز تصور میکند.
خداوند بر مجاهدین واجب کرده است که اسلحه و نیروهای دفاعی خود را بردارند و در برابر او نیز خاضع باشند و با پروردگارشان نیایش و مناجات کنند:
﴿وَإِذَا كُنتَ فِيهِمۡ فَأَقَمۡتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلۡتَقُمۡ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُم مَّعَكَ وَلۡيَأۡخُذُوٓاْ أَسۡلِحَتَهُمۡۖ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلۡيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمۡ وَلۡتَأۡتِ طَآئِفَةٌ أُخۡرَىٰ لَمۡ يُصَلُّواْ فَلۡيُصَلُّواْ مَعَكَ وَلۡيَأۡخُذُواْ حِذۡرَهُمۡ وَأَسۡلِحَتَهُمۡۗ وَدَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡ تَغۡفُلُونَ عَنۡ أَسۡلِحَتِكُمۡ وَأَمۡتِعَتِكُمۡ فَيَمِيلُونَ عَلَيۡكُم مَّيۡلَةٗ وَٰحِدَةٗۚ﴾[النساء: ۱۰۲].
«وقتی که در میانشان بودی و برایشان نماز میخواندی باید گروهی با تو بایستند و سلاحهایشان را داشته باشند. وقتی که آنها سجده کردند، عقب بروند و گروه دیگری که نماز نخواندهاند، نماز بگزارند. و همچنان آمادگی و سلاح خود را حفظ کنند، کافران میخواهند که شما از اسلحه و آذوقۀ خود غافل شوید تا یکباره بر شما بتازند و کارتان را تمام کنند..».
پیامبرصجلودارانی از سواران خود را برای کسب آگاهی و اطلاع از وضع دشمن فرستاد و خود به نماز صبح ایستاد و در حال نماز، با وجود اینکه خودش از رو برگردانیدن (درنماز) نهی کرده بود، به سوی درهای برمیگشت که سواران مزبور از آنجا میآمدند. با آنکه نماز، نور چشم و آرامش جانش بود.
از حضرت عمرسنقل شده است که فرمود: من در حالی که به نماز مشغول هستم، به تجهیز ارتش خود میپردازم.
[۱۴۰] به روایت مسلم.