عیانات - نقدی بر کتاب تیجانی آنگاه هدایت شدم

فهرست کتاب

رسول خداصو ازدواج با زینب دختر عمّه خود:

رسول خداصو ازدواج با زینب دختر عمّه خود:

همچنین در جریان ازدواجش با دختر عمّه خود، زینب‏بنت جحش لنیز مورد عتاب خداوند قرار مى‏گیرد؛ چنانکه آورده‏اند:

زیدبن حارثه سپسرخوانده پیامبر صبه علّت ناسازگارى با همسرش «زینب» دختر عمّه پیامبر صمجبور به طلاق شد که خداوند در آن هنگام از طریق وحى به پیامبرش خبر داد که زید - غلام آزادشده و پسرخوانده‏ات - زینب همسرش را طلاق مى‏دهد و تو باید او را به همسرى بگیرى! پیامبر صاین خبر را مدّتى در دل پنهان داشت و از آشکارکردن آن به خاطر ترس از حرف مردم - از این که بگویند: پیامبر، زن پسرخوانده‏اش را طلاق داد تا خودش با او ازدواج کند؛ آن هم عروسش را!! - خوددارى کرد.. از این رو به زیدسگفت: «همسر خود را نگه‏دار و طلاق مده و با هم بسازید!»، و بدین صورت امر خدا را آشکار نکرد.. [۷۳۸]خداوند با نزول این آیات، پیامبرش را چنین‏ سرزنش مى‏کند:

﴿وَإِذۡ تَقُولُ لِلَّذِيٓ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَأَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِ أَمۡسِكۡ عَلَيۡكَ زَوۡجَكَ وَٱتَّقِ ٱللَّهَ وَتُخۡفِي فِي نَفۡسِكَ مَا ٱللَّهُ مُبۡدِيهِ وَتَخۡشَى ٱلنَّاسَ وَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَىٰهُۖ فَلَمَّا قَضَىٰ زَيۡدٞ مِّنۡهَا وَطَرٗا زَوَّجۡنَٰكَهَا لِكَيۡ لَا يَكُونَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ حَرَجٞ فِيٓ أَزۡوَٰجِ أَدۡعِيَآئِهِمۡ إِذَا قَضَوۡاْ مِنۡهُنَّ وَطَرٗاۚ وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولٗا ٣٧ [الأحزاب: ٣٧].

«و زمانى که به کسى (به نام زید) که خداوند (با هدایت‏دادنش به اسلام) بدو نعمت داده و تو نیز (با آزادنمودنش از بردگى و قبولش به پسرخواندگى) بدو لطف کرده بودى، مى‏گفتى: (اى زید!) همسرت (زینب) را نگه دار و از خدا بترس! در حالیکه تو چیزى را در دل پنهان مى‏داشتى که خداوند آن را (اکنون) آشکار مى‏کند و از مردم ترسیدى، در حالیکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسى. پس هنگامى که زید نیاز خود را از او به پایان برد (و بر اثر سنگدلى و ناسازگارى زینب، مجبور به طلاق گردید و وى را رها کرد)، ما او را به همسرى تو درآوردیم تا مشکلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخواندگان (و غلامان آزادشده) خود نباشد، زمانى که نیاز خود را نسبت به آنان به پایان ببرند (و طلاقشان دهند) و فرمان خدا باید اجرا شود».

در این آیه، خداوند به پیامبرش گوشزد مى‏کند که امر خدا - بى‏چون و چرا - بایستى اجرا شود و خداوند - چه آن را پنهان کنى و چه نکنى - آشکار مى‏سازد! و اراده خود را از این کار به پیامبر ص- و سایر مردم - چنین مى‏فهماند که پیامبرصبایستى او را به همسرى بگیرد تا دو سنّت جاهلیت شکسته شوند: یکى اینکه در جاهلیت، ازدواج با همسر مطلّقه پسرخوانده - برابر عرف محیط - حرام بود.. دوم اینکه ازدواج با همسر مطلّقه یک غلام و برده آزادشده، کسر شأن به حساب مى‏آمد! از این رو در جاهلیت، همسران پسرخوانده‏ها بعد از طلاق نمى‏توانستند با پدرخوانده‏ها و افراد سرشناس ازدواج کنند.. پس از اینکه پیامبر صبا زینب ازدواج کرد - همانطور که پیامبر صفکر مى‏کرد - منافقین شروع به طعنه‏زدن نمودند و گفتند: آیا همسر پسرت را به زنى گرفته‏اى؟! و به او نسبت گناه دادند که خداوند با نزول آیاتى دیگر - که بعد از همین آیه قرار دارند - جواب کوبنده‏اى به آنها مى‏دهد و از پیامبرش چنین دفاع مى‏کند:

﴿مَّا كَانَ عَلَى ٱلنَّبِيِّ مِنۡ حَرَجٖ فِيمَا فَرَضَ ٱللَّهُ لَهُۥۖ سُنَّةَ ٱللَّهِ فِي ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلُۚ وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قَدَرٗا مَّقۡدُورًا ٣٨ ٱلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَٰلَٰتِ ٱللَّهِ وَيَخۡشَوۡنَهُۥ وَلَا يَخۡشَوۡنَ أَحَدًا إِلَّا ٱللَّهَۗ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِيبٗا ٣٩ مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِكُمۡ وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا ٤٠[الأحزاب: ٣٨ - ٤٠].

«هیچگونه گناه و تقصیرى بر پیامبر در انجام چیزى که خدا بر او واجب کرده نیست. این سنّت الهى است که در مورد پیامبران پیشین نیز جارى بوده است و فرمان خدا همواره روى حساب و برنامه دقیق است و باید اجرا شود. کسانى که رسالات خدا را (به مردم) ابلاغ مى‏کنند و تنها از خدا مى‏ترسند و از هیچ کسى غیر از او نمى‏هراسند، و همین بس که خدا حسابگر (همه‏شان) است. محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما (نه زید و نه دیگرى) نبوده (تا ازدواج با زینب یا زنان دیگر بر او حرام باشد) و بلکه فرستاده خدا و آخرین پیامبران است».

و البته همزمان با دفاع از او، مجدّداً به او گوشزد مى‏کند که امر خدا باید - بى‏گفتگو - اجرا شود و تو باید همچون سایر پیامبران که امر خدا را بدون ترس از مردم و تنها با ترس از خدا ابلاغ کردند، ابلاغ کنى و از هیچ کس جز خدا نترسى و در اجراى امر خدا، هیچ تأمّلى ننمایى!.

* * *

[۷۳۸] امّا ببینید که شیعیان چگونه روایت کرده‏اند: إبن‏بابویه از امام رضا روایت مى‏کند که: «امام رضا در تفسیر این آیه، یعنى ﴿وَإِذۡ تَقُولُ لِلَّذِيٓ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَچنین مى‏گوید: رسول خدا صقصد خانه زیدبن‏حارثه در امرى که مى‏خواست، نمود که در آن هنگام چشمش به زینب همسر زید افتاد، پس به او گفت: «سبحان الذي خلقك»!! (عیون أخبار الرضا، أبوجعفر الصدوق إبن‏بابویه، ص‏۱۱۳).. سلمان رشدى نیز، همین روایت خبیث را مستمسک خود قرار داده و در کتابش - اضافه بر آن - آورده که در آن هنگام بدن و موهاى زینب، کاملاً نمایان بوده است!!.