عیانات - نقدی بر کتاب تیجانی آنگاه هدایت شدم

فهرست کتاب

تشيّع و سبئيه:

تشيّع و سبئيه:

به راستى ظهور تشیع در اسلام، بسیار شبیه با تحریف مسیحیت از جانب «پولس» یهودى بوده است.. او از یهودیان مغرض و منافقى بود که دشمن سرسخت مسیح ÷و مسیحیت بود، و با تظاهر به مسیحیت تا جایى پیش رفت که یکى از سردمداران و بزرگان مسیحیت به حساب آمد و از همانجا توانست نیت خبیث خود را عملى سازد و مسیحیت را از آنى که بود، تغییر داد و با بدعتها و خرافاتش، انتقام خود را از آن گرفت! و عقایدى همچون تثلیث، رهبانیت، نجات‏بخشى، اداى نذر براى مسیح، برپایى معابد و مقبره‏ها، روشن‏کردن شمع، سرود و آواز، ساختن مجسّمه و سایر آداب بت‏پرستى را به تعالیم مسیحیت اضافه نمود و موجب شد که مسیحیت از جایگاه حقیقى‏اش جدا شود! [۸۱۵]

زمانى که اسلام در جزیرةالعرب ظهور کرد، از همان روز نخست، کینه و دشمنى مشرکین و بالأخص یهودیان جزیرةالعرب و بلاد مجاور آن و مجوسیان ایران، و توطئه‏ها و مکرهایشان نسبت به اسلام و اهل آن نیز، به قصد جلوگیرى از موج سهمگین دعوتش و خاموش‏نمودن نور آن، آغاز گردید؛ غافل از آن که:

﴿يُرِيدُونَ لِيُطۡفِ‍ُٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٨[الصف: ٨].

«مى‏خواهند که نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند، و خداوند نور خود را (با کمال روشنایى) تمام مى‏کند، هر چند که کافران دوست نداشته باشند».

امّا على‏رغم شکستهاى مکرّر، باز هم این حقد و دشمنى‏شان نسبت به اسلام و اهلش ادامه یافت و پیوسته ادامه دارد و ادامه خواهد داشت!.

همانگونه که مى‏دانیم، اسلام در جزیرةالعرب - تقریباً - در همان عهد پیامبر صگسترش یافت و نه مشرکین و نه اهل کتاب نتوانستند با آن مقابله کنند و مانع دعوتش شوند و در این دوران پربرکت، هیچگونه اختلافى - چه سیاسى و چه نظرى و عقیدتى - بین اصحاب پیامبر صروى نداد که مایه بازیچه دشمنان شود.. پس از رحلت پیامبر صمسلمانان با أبوبکر سبیعت کردند و جز در مورد سقیفه بنى‏ساعده که تنها یک اختلاف سیاسى بود، بینشان هیچگونه اختلافى پیش نیامد که آن هم با پیوستن علی سبه جرگه بیعت‏کنندگان در همان روز، کاملاً برطرف شد. نیرو و قدرت مسلمانان در عهد أبوبکر س- با اینکه دوران کوتاهى بود - بیشتر شد و سلسله فتوحات خارج از مرزهاى جزیرةالعرب شروع شد.. در عهد عمر سنیز همینطور؛ دامنه گسترش این فتوحات و سرعت آن، زیادتر شد و سرزمینهاى زیادى - به ویژه مناطق عظیمى از دو امپراطورى وقت، یعنى ایران و روم - به جرگه اسلام پیوستند و تحت سلطه مسلمانان درآمدند.. زمانى که عمر سبه شهادت رسید، این فتوحات اسلامى در عهد عثمان ستا چندى همچنان ادامه یافت.. و مسلمانان تا شش سال اوّل خلافتش، همچنان از لحاظ سیاسى و اعتقادى یکى بودند و در این مدّت توانسته بودند با جنگهاى خارجى، ایرانیان و رومیان و مصریان را تحت سلطه خود درآورند.. امّا در سال هفتم خلافتش در خود جزیرةالعرب، فتنه از کمینگاه سر درآورد و به تدریج راه افتاد و مایه اختلافات سیاسى بین مسلمانان گردید!.

* * *

[۸۱۵] براى تفصیل این موضوع، رجوع شود به فصل «عقاید دینى مسیحیت» از کتاب «اسلام و توهّمات»، تألیف دیگر مؤلّف.