برترى بعضى از اصحاب نسبت به بعضى دیگر:
و در آخر باید گفت که ما نیز قبول داریم که فضایل و درجات بعضى از اصحاب نسبت به برخى دیگر، بیشتر و بالاتر است که خود خداوند، این تفاوت را نیز برایمان بیان فرموده است، امّا در نهایت - علىرغم گوناگونى درجات بینشان - همهشان را به وعده نیکى و مغفرتش مأجور فرموده است:
﴿لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡقَٰعِدُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ غَيۡرُ أُوْلِي ٱلضَّرَرِ وَٱلۡمُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۚ فَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِينَ دَرَجَةٗۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾[النساء: ٩٥].
«آن مؤمنانى که (به جهاد نمىروند و در خانههاى خود) مىنشینند، غیر از کسانى که داراى عذر هستند (و مثلاً مریض و ناقص العضو هستند و توانایى رفتن به جنگ را ندارند)، با آن مؤمنانى که با مال و جانشان در راه خدا جهاد مىکنند. خداوند مرتبه والایى را نصیب مجاهدان کرده است که بالاتر از خانهنشینان است و خداوند به همهشان از آنان، منزلت نیکو وعده داده است».
چنانچه در این آیات مىبینیم، بعد از این که گروهى از مؤمنین را برتر از گروه دیگر مىداند، ولى نهایتاً تمام آنها را - به طور عموم - براى رفع تنقیص و توهّم ناروا در شأن و تجلیل همگىشان، در کلامى بسیار واضح و صریح قرار مىدهد و مىفرماید: ﴿وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ﴾.
یا در آیه دیگرى مىفرماید:
﴿لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾[الحديد: ١٠].
«کسانى از شما که پیش از فتح (مکه ایمان آوردهاند و در راه خدا، از مال خود) بخشیدهاند و جنگیدهاند، (با دیگران) برابر نیستند. آنان درجه و مقامشان برتر و فراتر از کسانى است که بعداز فتح (مکه ایمان آورده و در راه خدا) انفاق کرده و جنگیدهاند. امّا به هر حال، خداوند به همهشان وعده نیکو دادهاست».
چنانچه پیداست، مقام مهاجرین و انصار که قبل از فتح مکه - در سال هشتم هجرى - ایمان آورده و به یارى دین خدا و رسولش شتافتند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، از کسانى که بعد از صلح حدیبیه و فتح مکه ایمان آوردند و سپس به جرگه مسلمانان پیوستند و در راه خدا جهاد و انفاق کردند، بالاتر و برتر است، امّا نهایتاً خداوند، به همه آنها وعده بهشت داده است.. که تیجانى از تمام آنها، یعنى از همان پیشگامان نخستین و آن افرادى که بعد از صلح حدیبیه و فتح مکه ایمان آوردهاند، به طور جملگى، بارها وبارها بدگویى مىکند؛ چنانچه مىگوید: «و اگر این اصحاب (یعنى مهاجرین و انصار که در ایمان از همه مقدّمتر بودند) به قول اهلسنّت و جماعت، بهترین مردم بودند... پس نباید ملامت کرد متأخّرین از میانهروهاى قریش را که در سال هفتم از هجرت (منظورش افرادى همچون خالدبنولید و عمروعاص است که بعد از صلح حدیبیه ایمان آوردند) و پس از فتح مکه (منظورش افرادى همچون معاویه و عکرمه و... است)، اسلام آوردند!».. (ص ۱۶۹).
پس انسان هرچقدر هم متعصّب باشد، نمىتواند مهاجرین و انصار را در ردیف منافقین درآورد؛ زیرا آنها در قرآن، همچون نور و ظلمت، ایمان و کفر، بهشت و جهنّم، حقّ و باطل، در مقابل هم قرار گرفتهاند [۲۱۳]، مگر این که عقاید آباء و اجداد و تعصّب و کینهتوزى و غرضورزى، قلبش را آبیارى کرده و چشم بصیرتش را تار و تیره کرده باشد!!.
بجاست به تیجانى و همفکرانش بگوییم:
﴿تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱللَّهِ نَتۡلُوهَا عَلَيۡكَ بِٱلۡحَقِّۖ فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَ ٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ يُؤۡمِنُونَ ٦ وَيۡلٞ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ ٧ يَسۡمَعُ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسۡتَكۡبِرٗا كَأَن لَّمۡ يَسۡمَعۡهَاۖ فَبَشِّرۡهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٖ ٨ وَإِذَا عَلِمَ مِنۡ ءَايَٰتِنَا شَيًۡٔا ٱتَّخَذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٩ مِّن وَرَآئِهِمۡ جَهَنَّمُۖ وَلَا يُغۡنِي عَنۡهُم مَّا كَسَبُواْ شَيۡٔٗا وَلَا مَا ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٌ ١٠﴾[الجاثية: ٦-١٠].
«اینها آیات خداست که به حق بر تو مىخوانیم. با این حال، اگر به سخنان و آیات خدا ایمان نیاورند، پس به چه سخنى ایمان مىآورند؟! واى بر هر کسى که دروغگو و بزهکار باشد! آن کسى که پیوسته آیات خدا را مىشنود که بر او خوانده مىشود، امّا پس از آن، از روى تکبّر (به مخالفت با آن) اصرار مىورزد. انگار آیات خدا را نشنیده است! هنگامى که چیزى از آیات ما را بداند، با بىاعتنایى از آن مىگذرد و به تمسخر مىگیرد. این چنین کسانى عذاب بزرگ و خوارکنندهاى دارند. رویاروى آنان، جهنّم است!».
بنابراین، ما فقط آن دسته از گزارشهاى تاریخى و روایات را پیرامون اصحاب پیامبرصقبول مىکنیم که با این آیات - و دیگر آیات قرآن که فراوانند - موافق باشد و هر روایتى که شخصیت مهاجرین و انصار را که محمود و مغفور خداوند هستند، زیر سؤال ببرد، هرگز نمىپذیریم.. و این یک قاعده است.
* * *
[۲۱۳] در سرتاسر قرآن، هرگاه از کافران و منافقان سخن به میان آمده، بلافاصله از اصحاب پیامبر صیاد کرده و برعکس.