عیانات - نقدی بر کتاب تیجانی آنگاه هدایت شدم

فهرست کتاب

برترى بعضى از اصحاب نسبت به بعضى دیگر:

برترى بعضى از اصحاب نسبت به بعضى دیگر:

و در آخر باید گفت که ما نیز قبول داریم که فضایل و درجات بعضى از اصحاب نسبت به برخى دیگر، بیشتر و بالاتر است که خود خداوند، این تفاوت را نیز برایمان بیان فرموده است، امّا در نهایت - على‏رغم گوناگونى درجات بینشان - همه‏شان را به وعده نیکى و مغفرتش مأجور فرموده است:

﴿لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡقَٰعِدُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ غَيۡرُ أُوْلِي ٱلضَّرَرِ وَٱلۡمُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡۚ فَضَّلَ ٱللَّهُ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ عَلَى ٱلۡقَٰعِدِينَ دَرَجَةٗۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ[النساء: ٩٥].

«آن مؤمنانى که (به جهاد نمى‏روند و در خانه‏هاى خود) مى‏نشینند، غیر از کسانى که داراى عذر هستند (و مثلاً مریض و ناقص العضو هستند و توانایى رفتن به جنگ را ندارند)، با آن مؤمنانى که با مال و جانشان در راه خدا جهاد مى‏کنند. خداوند مرتبه والایى را نصیب مجاهدان کرده است که بالاتر از خانه‏نشینان است و خداوند به همه‏شان از آنان، منزلت نیکو وعده داده است».

چنانچه در این آیات مى‏بینیم، بعد از این که گروهى از مؤمنین را برتر از گروه دیگر مى‏داند، ولى نهایتاً تمام آنها را - به طور عموم - براى رفع تنقیص و توهّم ناروا در شأن و تجلیل همگى‏شان، در کلامى بسیار واضح و صریح قرار مى‏دهد و مى‏فرماید: ﴿وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ.

یا در آیه دیگرى مى‏فرماید:

﴿لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ[الحديد: ١٠].

«کسانى از شما که پیش از فتح (مکه ایمان آورده‏اند و در راه خدا، از مال خود) بخشیده‏اند و جنگیده‏اند، (با دیگران) برابر نیستند. آنان درجه و مقامشان برتر و فراتر از کسانى است که بعداز فتح (مکه ایمان آورده و در راه خدا) انفاق کرده و جنگیده‏اند. امّا به هر حال، خداوند به همه‏شان وعده نیکو داده‌است».

چنانچه پیداست، مقام مهاجرین و انصار که قبل از فتح مکه - در سال هشتم هجرى - ایمان آورده و به یارى دین خدا و رسولش شتافتند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، از کسانى که بعد از صلح حدیبیه و فتح مکه ایمان آوردند و سپس به جرگه مسلمانان پیوستند و در راه خدا جهاد و انفاق کردند، بالاتر و برتر است، امّا نهایتاً خداوند، به همه آنها وعده بهشت داده است.. که تیجانى از تمام آنها، یعنى از همان پیشگامان نخستین و آن افرادى که بعد از صلح حدیبیه و فتح مکه ایمان آورده‏اند، به طور جملگى، بارها وبارها بدگویى مى‏کند؛ چنانچه مى‏گوید: «و اگر این اصحاب (یعنى مهاجرین و انصار که در ایمان از همه مقدّمتر بودند) به قول اهل‏سنّت و جماعت، بهترین مردم بودند... پس نباید ملامت کرد متأخّرین از میانه‏روهاى قریش را که در سال هفتم از هجرت (منظورش افرادى همچون خالدبن‏ولید و عمروعاص است که بعد از صلح حدیبیه ایمان آوردند) و پس از فتح مکه (منظورش افرادى همچون معاویه و عکرمه و... است)، اسلام آوردند!».. (ص ۱۶۹).

پس انسان هرچقدر هم متعصّب باشد، نمى‏تواند مهاجرین و انصار را در ردیف منافقین درآورد؛ زیرا آنها در قرآن، همچون نور و ظلمت، ایمان و کفر، بهشت و جهنّم، حقّ و باطل، در مقابل هم قرار گرفته‏اند [۲۱۳]، مگر این که عقاید آباء و اجداد و تعصّب و کینه‏توزى و غرض‏ورزى، قلبش را آبیارى کرده و چشم بصیرتش را تار و تیره کرده باشد!!.

بجاست به تیجانى و همفکرانش بگوییم:

﴿تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱللَّهِ نَتۡلُوهَا عَلَيۡكَ بِٱلۡحَقِّۖ فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَ ٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ يُؤۡمِنُونَ ٦ وَيۡلٞ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ ٧ يَسۡمَعُ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسۡتَكۡبِرٗا كَأَن لَّمۡ يَسۡمَعۡهَاۖ فَبَشِّرۡهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٖ ٨ وَإِذَا عَلِمَ مِنۡ ءَايَٰتِنَا شَيۡ‍ًٔا ٱتَّخَذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٩ مِّن وَرَآئِهِمۡ جَهَنَّمُۖ وَلَا يُغۡنِي عَنۡهُم مَّا كَسَبُواْ شَيۡ‍ٔٗا وَلَا مَا ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٌ ١٠[الجاثية: ٦-١٠].

«اینها آیات خداست که به حق بر تو مى‏خوانیم. با این حال، اگر به سخنان و آیات خدا ایمان نیاورند، پس به چه سخنى ایمان مى‏آورند؟! واى بر هر کسى که دروغگو و بزهکار باشد! آن کسى که پیوسته آیات خدا را مى‏شنود که بر او خوانده مى‏شود، امّا پس از آن، از روى تکبّر (به مخالفت با آن) اصرار مى‏ورزد. انگار آیات خدا را نشنیده است! هنگامى که چیزى از آیات ما را بداند، با بى‏اعتنایى از آن مى‏گذرد و به تمسخر مى‏گیرد. این چنین کسانى عذاب بزرگ و خوارکننده‏اى دارند. رویاروى آنان، جهنّم است!».

بنابراین، ما فقط آن دسته از گزارشهاى تاریخى و روایات را پیرامون اصحاب پیامبرصقبول مى‏کنیم که با این آیات - و دیگر آیات قرآن که فراوانند - موافق باشد و هر روایتى که شخصیت مهاجرین و انصار را که محمود و مغفور خداوند هستند، زیر سؤال ببرد، هرگز نمى‏پذیریم.. و این یک قاعده است.

* * *

[۲۱۳] در سرتاسر قرآن، هرگاه از کافران و منافقان سخن به میان آمده، بلافاصله از اصحاب پیامبر صیاد کرده و برعکس.