عیانات - نقدی بر کتاب تیجانی آنگاه هدایت شدم

فهرست کتاب

رسول خداصو حادثه «رجیع» و «بئر معونة»:

رسول خداصو حادثه «رجیع» و «بئر معونة»:

یا در حادثه «رجیع» و «بئر معونه» - که در تمام تواریخ آمده - مگر گروهى او را فریب ندادند و اشتباهش منجر به کشته‏شدن تعداد زیادى از صحابه‏اش نشد؟! چنانچه آمده است:

قبیله هذیل به انتقام خون «سفیان» به تحریک مشرکین مکه دست به توطئه ناجوانمردانه‏اى زدند. نمایندگان عضل و قاره پیش پیامبر صآمدند و گفتند که ما اسلام آورده‏ایم! پس کسانى را از یاران خود با ما بفرست تا قرآن را به ما تعلیم دهد.. پیامبر صکه دائماً در ایمان‏آوردن افراد حریص و علاقه‏مند بود، بدون اینکه صحّت و سقم سخنانشان را بسنجد، شش نفر از یارانش را به ریاست «مرثدبن أبى‏مرثد غنوى»سهمراهشان فرستاد.. زمانى که بر سر آب «رجیع» که متعلّق به قبیله هذیل بود، رسیدند، ناگهان گروهى شمشیر به دست، مسلمانان را محاصره کرده و سه نفر از آنها را به شهادت رساندند و سه نفر دیگر را به مکه بردند تا بفروشند! در بین راه، یکى دیگر را نیز به شهادت رساندند و دو نفر دیگر را به مکه رساندند که «صفوان‏بن أمیه» آنها را به انتقام پدرش «أمیه بن خلف» - که در جنگ بدر کشته شد - خرید و در حضور قریش، هر دو را به طور فجیعانه به شهادت رسانید.

پیامبر صاز این حیله طایفه هذیل سخت خشمگین و غمناک گردید و بیم داشت که این قبیل حوادث تکرار شود و ابهّت مسلمانان را از بین ببرد.. در همان روزها، «أبوبراءبن مالک» - که مرد پرنفوذ و رشیدى بود - به مدینه نزد پیامبر صآمد. پیامبر صاو را به اسلام خواند، آن را نپذیرفت، ولى با آن اظهار دشمنى نکرد و گفت: «اگر گروهى از یاران خود را پیش مردم نجد بفرستى، به احتمال زیاد دعوت تو را بپذیرند»، پیامبر صبه خاطر تجربه تلخ حادثه «رجیع» - که چهارده روز از آن مى‏گذشت - نپذیرفت، ولى أبوبراء گفت: «من آنها را پناه مى‏دهم، پس آنها را بفرست!».. بدین ترتیب پیامبر صچهل نفر - و بنا به روایتى هفتاد نفر - را به سرپرستى «منذربن عمرو» سبه سوى نجد فرستاد.. هیأت به «بئر معونه» - چاهى میان سرزمین بنى‏عامر و بنى‏سلیم - رسیدند.. مسلمانان «حرام‏بن ملحان» سرا با نامه‏اى نزد «عامربن طفیل» -بزرگ بنى‏عامر - فرستادند، امّا هنوز نامه‏اش را نخوانده، او را کشت! بنى‏عامر از او اطاعت نکردند و گفتند: «ما عهد أبوبراء را نقض نمى‏کنیم!»، امّا قبایل بنى‏سلیم همراه او آمدند و بر مسلمانان تاختند و آنان نیز مردانه دفاع کردند تا همگى جز «کعب‏بن زید» سبه شهادت رسیدند.. کعب‏ که رمقى داشت، از میان کشتگان، خود را نجات داد و به مدینه برگشت و بعدها در غزوه خندق - احزاب - شهید گردید.. پیامبر صاز این حادثه که در آن چهل یا هفتاد تن از بهترین یارانش را از دست داده بود، به شدّت اندوهگین شد و به درد نالید که: «این کار را أبوبراء کرد! من اصلاً دوست نداشتم و از عواقب آن مى‏ترسیدم!» [۷۵۸].

همانگونه که مى‏بینیم، پیامبر خدا هم - همچون تمام انسانها - به حکم بشریت فریب مى‏خورد و تاوان فریبش را - آنگونه که دیدیم - مى‏پردازد!!.

اکنون به «جواب نامه‏ها» که به همین موضوع اختصاص دارد، مى‏پردازیم:

* * *

[۷۵۸] اسلام‏شناسى، شریعتى، ص‏۱۹۴-۱۹۲.