عیانات - نقدی بر کتاب تیجانی آنگاه هدایت شدم

فهرست کتاب

فرق شيعه پس از محمّد باقر/:

فرق شيعه پس از محمّد باقر/:

پس از وفات امام باقر/پیروانش به دو دسته تقسیم شدند: گروهى به امامت «محمّدبن عبداللّه‏بن حسن‏بن حسن‏المجتبى» معروف به «نفس زکیه» گرویدند.. او در مدینه علیه «منصور» خلیفه عبّاسى قیام کرد و در همانجا شهید شد.. امّا این گروه معتقدند که او همان «مهدى قائم» است و مرگش را منکر شدند و گفتند: او زنده و مقیم کوهى در راه مکه است و به زودى خروج خواهد کرد!.

گروهى دیگر به امامت «أبوعبداللّه جعفربن محمّد» معروف به «جعفر صادق» معتقدشدند و بر این عقیده باقى بودند تا اینکه او، فرزندش اسماعیل را به عنوان امام پس از خود معرّفى کرد، امّا اسماعیل در زمان حیات پدرش دار فانى را وداع گفت! و امام پس از مرگ فرزندش گفت: همانا در مورد امامت اسماعیل براى خداوند «بدا» حاصل شده است! از این رو عدّه‏اى از پیروانش از اعتقاد به امامتش عدول کرده و مسأله «بدا» را نیز نپذیرفتند و گفتند: أبوعبداللّه به ما سخن نادرست گفته و معلوم مى‏شود که وى امام نبوده و به فرقه «بتریه» پیوسته و سخن «سلیمان‏بن جریر» را در مورد شیعیان پذیرفتند.. «سلیمان‏بن جریر» مى‏گفت: شیعیان در مورد ائمه خود دو عقیده وضع کرده‏اند که با این دو عقیده، هیچ وقت کذب و خطاى امامشان آشکار نمى‏شود.. این دو عقیده عبارتند از: «بدا» و «تقیه».

مسأله «بدا»: چون ائمه شیعه از نظر پیروانشان در امر توضیح و تبیین احکام و معارف دین، همچون انبیاء داراى منصبى الهى هستند و در علم به آنچه بوده و خواهد بود و در خبردادن از آینده، گویى قائم‏مقام انبیاء هستند! پس اگر چیزى که گفته‏اند، واقع شد، مى‏گویند: آیا از قبل نگفتیم که چنین خواهد شد؟! زیرا ما از جانب خدا تعلیم گرفته‏ایم! و اگر چیزى که گفته‏اند واقع نشد، مى‏گویند: براى خدا «بدا» حاصل شده و آنچه را گفتیم، محقّق نفرمود!!.

مسأله «تقیه»: چون سؤالات شیعیان از ائمه درباره احکام شرع و حلال و حرام دین بسیار شد و آنان نیز به این سؤالات پاسخ گفتند، پیروانشان این جوابها را نوشته و تدوین کردند و ائمه نیز این پاسخها را به سبب طول زمان و تفاوت اوقات حفظ نکردند؛ زیرا این مسائل در یک زمان واحد گفته نشده بود، بلکه در سالهاى متعدّد و ماهها و اوقات گوناگون بیان گردیده بود؛ در نتیجه در یک مسأله چندین جواب مختلف و متباین گرد آمد و شیعیان در مورد این اختلاف و تخلیط در پاسخها، از ائمه سؤال کردند و این کار را نادرست شمردند، امّا ائمه پاسخ دادند که ما این جوابها را به عنوان «تقیه» گفته‏ایم و ماییم که باید پاسخ بگوییم؛ زیرا پاسخگویى بر عهده ماست و ما به مصلحت و اینکه براى بقاى ما و شما و محافظت خودمان و شما از دشمن، چه باید کرد، آگاهتریم!! [۹۰۰].

بدین ترتیب، چگونه خطایشان آشکار مى‏شود و چگونه مى‏توان درست را از نادرست تشخیص داد؟!.

این سخنان «سلیمان‏بن جریر» را عدّه‏اى از شیعیان پذیرفتند و از قول به امامت «امام صادق» عدول کردند!.

[۹۰۰] البته باید توجّه داشت که این کتب شیعه است که چنین بر ائمه افترا مى‏بندند؛ زیرا ائمه متّفقاً مسلمانان را از پذیرش اخبار ناموافق با قرآن نهى کرده‏اند.. علاوه بر این، بسیارى از روایات منسوب به خاندان پیامبر صرا، آنها ابداً نگفته‏اند بلکه دیگران مطالب مورد علاقه خود را از زبانشان جعل کرده و در بسیارى موارد نیز پاسخهاى آنان را که مورد پسندشان نبوده، به ناحق به «تقیه» نسبت داده‏اند!!.