شروع نزول وحی به پیامبر ج
پیامبر جدر غار «حراء» عبادت میکرد و با خدایش به راز و نیاز میپرداخت که جبرئیل همراه آیاتی وارد غار شد و او را به سینهی خود چسپاند و فشرد و رهایش کرد. این کار را سه بار تکرار نمود و هر بار میگفت: «بخوان». و پیامبر جدر جواب میفرمود: «خواندن بلد نیستم». سرانجام بار سوم، جبرئیل÷این آیات را تلاوت کرد: ﴿ ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ ١ ﴾[العلق: ١].
«(ای محمّد! بخوان چیزی را که به تو وحی میشود. آن را بیاغاز و) بخوان به نام پروردگارت. آن که (همه جهان را) آفریده است».
این سرآغاز وحی و نزول قرآن گردید.