نماز
نماز عبادتی است دارای گفتار و کرداری مخصوص که با تکبیر شروع میشود و با سلام پایان مییابد.
و این روش نماز پیامبر جمیباشد [۲۹]که آن را به هر زن و مرد مسلمانی تقدیم مینماییم تا هرکس که از روش نماز پیامبر جآگاهی یابد سعی نماید که به او اقتدا نماید، زیرا پیامبر جفرمود:
«صلوا كما رأیتمونی أصلی» [۳۰].
«به گونهای نماز بخوانید که من نماز میخوانم».
و اینک توضیح روش نماز پیامبر ج:
(۱) وضوی کامل: یعنی اینکه طبق دستور خداوندﻷوضو را بگیرد، آنجا که میفرماید:
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِكُمۡ وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِۚ ﴾[المائدة: ٦].
«ای مؤمنان! هنگامی که برای نماز به پا خاستید (و وضو نداشتید)، صورتها و دستهای خود را همراه با آرنجها بشوئید، و سرهای خود (همه یا قسمتی از آنه) را مسح کنید، و پاهای خود را همراه با قوزکهای آنها بشوئید».
و به فرمودهی پیامبر جعمل نماید که میفرماید:
«لا یقبل الله صلاة بغیر طهور» [۳۱].
«خداوند هیچ نمازی را بدون وجود طهارت نمیپذیرد».
(۲) در هر کجا که باشد باید تمام بدنش را متوجه قبله (کعبه) نماید.
(۳) از ته قلب نیت داشته باشد که میخواهد نماز فرض و یا سنت را انجام میدهد.
نباید با زبان نیت را بگوید؛ زیرا نیت با زبان غیرمشروع و بدعت است، با توجه به اینکه پیامبر جو اصحاب بزرگوارش به زبان نیت را نمیآوردند.
اگر به عنوان امام و یا اینکه به تنهایی نماز گذارد، باید «سُترهای» [۳۲]را جلو خود بگذارد.
(۴) استقبال قبله در نماز شرط اساسی میباشد، مگر در مسایلی استثنا شده که در کتابهای اهل علم توضیح داده شدهاند.
(۵) تکبیر احرام را گفته و در حالی که به محل سجده نگاه میکند «اللهاکبر» را بر زبان جاری مینماید.
(۶) در هنگام گفتن تکبیر دستانش را تا مقابل شانهها و نزدیک لاله گوشهایش بلند مینماید.
دستانش را روی سینهاش میگذارد؛ دست راست را روی کف، مچ و بازوی دست چپ میگذارد، زیرا پیامبر جدستانش را چنین میگذاشت.
(۷) سنت است که دعای افتتاح را بخواند، و آن دعای ذیل میباشد:
«اللهم باعد بینی وبین خطایای كما باعدت بین المشرق والمغرب، اللهم نقنی من خطایای كما یُنقَى الثوب الأبیض من الدنس، اللهم اغسلنی من خطایای بالماء والثلج والبرد» [۳۳].
«بارالها! به اندازه فاصله شرق و غرب میان من و گناهانم فاصله بینداز، خدایا! مرا از خطاهایم پاک گردان چنانچه لباس سفید از چرک و آلودگی پاک میشود، خدایا! با آب و برف و تگرک خطاهایم را شستشو ده».
(۸) و جایز است به جای دعای فوق این دعا خوانده شود:
«سبحانك اللهم وبحمدك، وتبارك اسمك، وتعالى جدك، ولا إله غیرك» [۳۴].
«خدایا! چنانکه شایسته مقام با عظمتت است تو را از نقص و کژیها دور میدارم و ستایشت میکنم، خیر و برکت بر اثر نام مبارک تو به دست میآید، بسیار بزرگوار و با عظمت هستی و جز تو معبود به حقی در زمین و آسمان وجود ندارد».
و اگر یکی دیگر از دعاهای مأثور از پیامبر جرا خواند، اشکالی ندارد، و بهتر آن است که هر بار یکی از آن دو را بخواند، زیرا در اینصورت بهتر از روش پیامبر جپیروی نموده است.
سپس میگوید: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم.
و سورهی فاتحه را میخواند؛ زیرا پیامبر جفرمود: «لا صلاة لمن لم یقرأ بفاتحة الكتاب» [۳۵].
«کسی که سورهی فاتحه را در نماز نخواند، نماز او باطل محسوب میشود».
(۹) بعد از قرائت سورهی فاتحه، در نمازهای جهری به صورت جهر و در نمازهای سری به صورت نهان، کلمهی «آمین» را میگوید.
(۱۰) سپس هر اندازه در توان داشته باشد، قرآن را میخواند.
(۱۱) بهتر آن است در نمازهای ظهر، عصر و عشا بعد از فاتحه از سورههای کوچک بهره جوید.
(۱۲) و در نماز صبح سورههای بزرگ را بخواند.
(۱۳) و در نماز مغرب بنا به دلخواه خود برخی اوقات از سورههای بزرگ و برخی اوقات نیز از سورههای کوچک انتخاب مینماید و از احادیث نقل شده در این مورد تبعیت مینماید.
(۱۴) رکوع.
(۱۵) در حالی که دستانش را بلند کرده و آن را در مقابل شانهها و لالهی گوشهایش قرار داده، تکبیرگویان به رکوع میرود و سرش را در مقابل پشتش قرار داده و دستانش را روی زانوهایش گذاشته، طوری که انگشتانش از هم جدا باشند و در آن آرام میگیرد.
و در رکوع این دعا را میخواند: «سبحان ربی العظیم».
بهتر این است که دعای فوق را سه مرتبه تکرار نماید.
و مستحب است همراه دعای فوق این دعا را نیز بخواند: «سبحانك اللهم ربنا وبحمدك، اللهم اغفر لی» [۳۶].
(۱۶) بلند شدن از رکوع.
در حالی که دستانش را بلند کرده و آن را در مقابل شانهها و لالهی گوشهایش قرار داده، از رکوع بلند میشود و در صورتی که امام یا منفرد باشد این دعا را میخواند: «سمع الله لمن حمده».
و در هنگام قیام این دعا را میافزاید: «ربنا لک الحمد حمدا کثیرا طیبا مبارکا فیه ملء السماوات والأرض، وملء ما بینهما و ملء ما شئت من شیء بعد» [۳۷].
و اگر دعای زیر را نیز اضافه نماید، کار خوبی را انجام داده، زیرا به اثبات رسیده که پیامبر جمیفرمود: «أهل الثناء والمجد، أحق ما قال العبد، وكلنا لك عبد، لا مانع لما أعطیت، ولا معطی لما منعت، ولا ینفع ذا الجد منك الجد» [۳۸].
هرگاه به عنوان مأموم پشت سر امام نماز گذاشت باید در هنگام برخواستن بگوید: «ربنا ولك الحمد ...»تا پایان ذکر.
مستحب است که بعد از بلندشدن از رکوع همانند قبل از رکوع دستانش را بر سینهاش بگذارد، زیرا در حدیث وائل بن حجر و سهل بن سعد آمده که پیامبر جچنین عمل مینمود.
(۱۷) سجده.
(۱۸) تکبیر گویان به سجده میرود و در صورت امکان زانوهایش را قبل از دستانش بر زمین میگذارد.
(۱۹) در صورتی که برایش ممکن نباشد، میتواند دستانش را قبل از زانوهایش بر زمین بگذارد.
(۲۰) انگشتان دست و پاهایش را رو به قبله میگذارد و باید انگشتان دستش را چسپیده و دراز بگذارد.
(۲۱) سجده باید روی اعضای هفتگانهی زیر انجام گیرد: پیشانی همراه با بینی، دو دستها، دو زانو و کف انگشتان پاها.
و در سجده باید بگوید: «سبحان ربی الأعلی».
(۲۲) و سنت است که ذکر فوق را سه مرتبه یا بیشتر تکرار نماید.
و مستحب است همراه دعای فوق این دعا را نیز بخواند: «سبحانك اللهم ربنا وبحمدك، اللهم اغفر لی» [۳۹].
و در هنگام سجده دعاهای زیادی را بخواند، زیرا پیامبر جفرمود:
«اما فی الرکوع فعظموا فیه الرب، وأما السجود فأكثروا فیه من الدعاء، فقمن أن یستجاب لكم» [۴۰].
«اما در رکوع خدا را بزرگ بشمارید، و اما در سجده بسیار دعا کنید چون شایسته است مورد استجابت قرار گیرد».
(۲۳) و از خدا بخواهد که خیر دنیا و آخرت را نسیبش بگرداند، گفتنی است که در نماز فرض و سنت این گونه دعاها جایز میباشند.
بازوهایش را جدا از پهلو، شکمش را جدا از زانو و زانوهایش را جدا از ران نگه میدارد و بازویش را از زمین بلند مینماید؛ زیرا پیامبر جفرمود:
«اعْتَدِلُوا فی السُّجُودِ، ولا یَبْسُطُ أحدُكُم ذِرَاعَیْهِ انْبِسَاطَ الكَلْبِ» [۴۱].
«در سجده تعادل را رعایت نمایید و نباید بازوهایتان را همانند سگ گسترده و پهن نمایید».
(۲۴) بلند شدن از سجده.
(۲۵) تکبیر گویان سر از سجده بلند مینماید و پای چپ را فرش کرده و روی آن مینشیند و پای راستش را نیز عمود مینماید و دستانش را روی ران و زانوهایش میگذارد.
و این ذکر را میخواند: «رب اغفر لی وارحمنی واهدنی و ارزقنی وعافنی واجبرنی» [۴۲].
«پروردگارا! مرا مورد مغفرت، رحمت، هدایت، روزی رسانی و حفظ و نگهداشت خویش قرار ده».
(۲۶) باید در آن نشستن به آرامش برسد و آرام گیرد.
(۲۷) سجدهی دوم و بلند شدن از آن به رکعت دوم:
(۲۸) تکبیر گویان به سجدهی دوم میرود و همان افعالی را انجام میدهد که در سجدهی نخست انجام داده است.
(۲۹) تکبیر گویان سرش را از سجده بلند کرده و اندکی مینشیند همانطور که میان دو سجده نشسته بود که به «نشست استراحت» نامیده میشود، گفتنی که این نشست مستحب میباشد و اگر آن را ترک گفت، اشکالی ندارد و ذکر و دعایی در آن وجود ندارد.
(۳۰) سپس با تکیه بر زانوهایش برای رکعت دوم برخواهد خواست، این در صورت توان انجام آن است، اما اگر توان آن را نداشت بر دستانش تکیه میدهد.
(۳۱) سپس سورهی فاتحه و هر آنچه در توان وی باشد قرآن را قرائت مینماید.
(۳۲) سپس همان افعالی را تکرار مینماید که در رکعت نخست انجام داده است.
(۳۳) روش نشستن برای تشهد:
اگر نماز دو رکعتی اعم از نماز صبح، جمعه و عید را انجام میداد، بعد از برخواستن از سجدهی دوم پای راستش را به صورت عمودی قرار داده و پای چپش را نیز فرش مینماید، و در حالی که دست راستش را گره زده و انگشت سبابه را رها نموده و به توحید اشاره میدارد، آن را روی زانوی راست میگذارد. و جایز است اگر دو انگشت خنصر و بنصر را گره بزند و سه انگشت دیگر را رها نماید و به انگشت سبابه به توحید اشاره کند. زیرا هر دو روش از پیامبر جنقل شده است.
(۳۴) بهتر آن است هر بار یکی از آن دو روش را تبعیت نماید.
(۳۵) و دست چپ را روی ران و زانوی چپش میگذارد.
تشهد و صلوات بر پیامبر ج:
(۳۶) سپس در آن نشست، تشهد را به صورت زیر قرائت مینماید:
«التحیات لله والصلوات والطیبات، السلام علیك أیها النبی ورحمة الله وبركاته، السلام علینا وعلى عباد الله الصالحین، أشهدُ أن لا إله إلاّ الله، وأشهد أن محمداً عبده ورسوله» [۴۳].
«همه بزرگداشتها از لحاظ ملکیت و شایستگی از قبیل سر فرود آوردن، رکوع، سجده، ماندگاری و دوام و دعاها و کردارهای شایسته از آن خدا است؛ سلامت و رحمت و برکت خدا بر تو باد ای پیامبر خدا. دورد و سلام خدا بر ما و همهی بندگان شایستهی خدا باد. گواهی میدهم که معبودی جز الله وجود ندارد و محمد بنده و فرستادهی خداوند است».
سپس میگوید: «اللهم صلِّ على مُحمد وعلى آل محمد، كما صلیت على إبراهیم وآل إبراهیم، إنك حمیدٌ مجید، وبارك على محمد وعلى آل محمد، كما باركت على إبراهیم وآل إبراهیم، إنك حمیدٌ مجید» [۴۴].
«خدایا! بر محمد و خاندانش درود بفرست چنانچه بر ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستادی که تو ستودهی با شکوهی، و بر محمد و خاندانش برکت بفرست چنانکه بر ابراهیم و خاندان ابراهیم برکت فرستادی که تو ستودهی با شکوهی».
و از شر چهار چیز به خدا پناه میبرد و میگوید: «اللهم إنی أعوذ بك من عذاب جهنم، ومن عذاب القبر، ومن فتنة المحیا والممات، ومن فتنة المسیح الدجال» [۴۵].
«خدایا! از عذاب دوزخ و قبر، آزمایش مرگ و زندگی و دجال به تو پناه میبرم».
(۳۷) سپس به دلخواه خود هر آنچه از خیر دنیا و آخرت میل داشته باشد، از خدا طلب مینماید و اگر برای پدر و مادرش یا کسانی دیگر از مسلمانان دعا نماید، اشکالی ندارد، گفتنی است که خواندن این دعاها در نماز فرض و سنت فرق نمیکند، زیرا در حدیث ابن مسعودسبه صورت عام آمده است، آنجا که تشهد را به او یاد میداد، فرمود:
«ثم لیتخیر من الدعاء أعجبه إلیه فیدعو» [۴۶].
«سپس هر دعایی را که بیشتر دوست دارد، انتخاب نماید».
و در روایت دیگری چنین آمده: «ثم لیختر بعد من المسألة ما شاء».
«سپس میتواند بعد از آن، هر آنچه که بخواهد از خدا طلب نماید».
سپس به طرف راست و چپ سلام میدهد و چنین میگوید: «السلام علیكم ورحمة الله».
(۳۸) روش خواندن نمازهای سه رکعتی و چهار رکعتی:
(۳۹) اگر نماز سه رکعتی همانند نماز مغرب و یا چهار رکعتی همانند ظهر و عصر و عشاء را میخواند، تشهد مذکور را همراه با صلوات بر پیامبرسمیخواند.
(۴۰) سپس با تکیه بر زانوهایش برای رکعت سوم برمیخیزد.
(۴۱) و تکبیر گویان دستانش را بلند کرده و آن را در مقابل شانهها و لاله گوشهایش قرار میدهد.
(۴۲) و طبق معمول دستانش را روی سینههایش میگذارد.
(۴۳) و تنها سورهی فاتحه را قرائت مینماید.
و اگر احیانا در رکعت سوم و چهارم نماز ظهر سورهای دیگر را بخواند، هیچ اشکالی ندارد و برای اثبات این موضوع حدیثی که ابوسعید از پیامبر جروایت کرده بر آن دلالت مینماید [۴۷].
(۴۴) سپس بعد از رکعت سوم در نماز مغرب و بعد از رکعت چهارم در نمازهای ظهر، عصر و عشا تحیات را میخواند.
(۴۵) سپس به طرف راست و چپ خود سلام خواهد نمود و سه بار «استغفرالله» را میگوید.
سپس این ذکر را میخواند: «اللهم أنت السلام ومنك السلام، تبارکت یاذا الجلال والإکرام» [۴۸].
و همچنین میگوید: «لا إله إلا الله وحده لا شریك له، له الملك وله الحمد وهو على كل شیء قدیر، اللهم لا مانع لما أعطیت ولا معطی لما منعت ولا ینفع ذا الجد منك الجد» [۴۹].
(۴۶) «لا حول ولا قوة إلا بالله، لا إله إلا الله، ولا نعبد إلا إیاه، له النعمة وله الفضل وله الثناء الحسن، لا إله إلا الله مخلصین له الدین ولو كره الكافرون» [۵۰].
(۴۷) و ۳۳ بار «سبحان الله»، ۳۳ بار «الحمدلله» و ۳۳ بار «الله اکبر» را میگوید و در نهایت خواهد گفت: «لا إله إلا الله وحده لا شریك له، له الملك وله الحمد، وهو علی کل شیء قدیر» [۵۱].
(۴۸) و «آیة الکرسی» را میخواند [۵۲].
(۴۹) و بعد از هر نمازی سورههای (اخلاص)، (فلق) و (ناس) را میخواند [۵۳].
(۵۰) و بعد از نماز صبح و نماز مغرب مستحب است که سورههای فوق سه بار تکرار شوند، زیرا احادیثی در این خصوص از پیامبر جنقل شده است.
(۵۱) گفتنی است که تمام اذکار فوق سنت میباشند و از دایرهی فرض بودن خارج هستند.
[۲۹] این رسالهای است که مفتی عام در مملکت عربی استاد عبدالعزیز بن عبدالله بن باز آن را به نگارش در آورده است. [۳۰] بخاری آن را از مالک بن حویرث روایت کرده است، ش : ۶۳۱ [۳۱] مسلم از ابوهریره روایت کرده است. [۳۲] مراد از ستره گذاشتن چیز مرتفعی مانند شمشیر و امثال آن در جلو است تا اینکه از عبور دیگران ممانعت نماید. [۳۳] متفق علیه. بخاری ۷۴۴ ، و مسلم ۵۹۸ آن را از ابوهریره روایت کردهاند. (۱۴۷) [۳۴] مسلم آن را از افعال عمر گزارش داده است. شرح مسلم (۴/۱۱۱). [۳۵] بخاری (۷۵۶) و مسلم (۳۹۴) آن را از عباده بن صامت روایت کردهاند. (۳۸) [۳۶] بخاری (۴۸۴) به نقل از عایشه. [۳۷] مسلم (۴۷۶) به نقل از عبدالله بن ابی ارقی [۳۸] مسلم (۴۷۷) (۲۰۵). [۳۹] بخاری (۴۸۴) به نقل از عایشه. [۴۰] مسلم (۴۷۹) (۲۰۷) به نقل از ابن عباسس [۴۱] بخاری (۷۲۲) و مسلم (۸۹۳) (۲۲۳) به نقل از انسس [۴۲] احمد (۱/۳۷۱) ابوداود (۸۵۰) ترمذی (۲۸۴ ، ۲۸۵)، ابن ماجه (۸۹۸)، حاکم (۱/۲۷۱) که آن را از ابن عباس نقل کرده و صحیح قلمداد نموده است. [۴۳] بخاری (۶۲۳۰) و مسلم (۴۰۲) (۵۵) به نقل از ابن مسعودس. [۴۴] بخاری (۳۳۷۰) و مسلم (۴۰۶) (۶۶) به نقل از کعب بن عجزهس. [۴۵] مسلم (۵۹۰) (۱۳۴) به نقل از ابوهریره. [۴۶] بخاری (۸۳۵) و مسلم (۴۰۲) (۵۵). [۴۷] مسلم (۷۵۲) (۱۶۵) [۴۸] مسلم (۵۹۲) (۱۳۶) به نقل از ثوبانس. [۴۹] بخاری (۸۴۴) و مسلم (۵۹۳) (۱۳۷) به نقل از مغیره بن شعبهس. [۵۰] مسلم (۵۹۴) (۱۳۹) به نقل از عبدالله بن زبیرس. [۵۱] مسلم (۵۹۷) (۱۴۶) به نقل از ابوهریره. [۵۲] نسائی در باب : عمل الیوم و اللیلة (۱۲۳) به سند صحیح. [۵۳] احمد (۴/۱۵۵) و ابوداود و ابن حبان در صحیح خود آن را گزارش دادهاند.