مبانی اسلام

فهرست کتاب

شرح احادیث چهارگانه‌ای که‌ محور دین هستند [۲۱۳]

شرح احادیث چهارگانه‌ای که‌ محور دین هستند [۲۱۳]

حدیث نخست: «إنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیاَّتِ وَإنمَّاَ لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى».

«همانا اعمال و کردار به نیت بستگى دارد، و هرکس از کردارش به اندازه نیتش اجر و ثواب مى‌برد».

حدیث فوق از ارزش والا و فواید عظیمی برخوردار است، زیرا گفتار و کردار خواه ظاهری باشد یا اینکه‌ نهان، به‌ نیت انسان بستگی دارد، پس هر عملی که‌ خالی از نیت باشد سودی عاید‌ انجام‌دهنده‌ی آن نمی‌شود و خداوندنیز آن را نمی‌پذیرد، «وَإنمَّاَ لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى». «و هرکس از کردارش به اندازه نیتش اجر و ثواب مى‌برد»، پس اگر به‌ قصد رضایت خداوند و اخلاص بندگی برای خداوندبه‌ انجام عملی بر آمد، او به‌ پاداش الهی نایل می‌گردد، اما اگر هدفی دنیوی را در دل داشت و عبادت را به‌ عنوان وسیله‌ای برای رسیدن بدان قرار داد و یا اینکه‌ نیت بدی داشت، پس خداوندطبق نیتش با او حساب می‌نماید.

حدیث دوم: «إِنَّ الْحَلاَلَ بَیِّنٌ، وَإِنَّ الْحَرَامَ بَیِّنٌ».

«محققاً حلال روشن و آشکار است، و محققاً حرام روشن و واضح است».

خداوند متعال در قرآن کریم و پیامبر جدر شریعت فراگیر و پاک خود، مسایل حلال را طوری برای ما توضیح داده‌ که‌ دل بدان آرام می‌گیرد، چرا که‌ شک و شبهه‌ای را روی آن باقی نگذاشته‌ است و حرام نیز واضح و روشن است برای کسی که‌ بخواهد از آن دوری گزیند و بدان آلوده‌ نشود، و در میان حلال و حرام کارهایى است که به گونه‌اى شباهت به حلال یا حرام دارد، پس مسلمانی که خود را از همانندها نگه داشت، به حقیقت از شک و شُبهه دور گشته و دین و ناموس خود را حفظ کرده است، و اگر کسی خود را از آن نگه‌ نداشت، در حرام واقع می‌شود.

بنابراین واجب است که تقوای الهی را داشته‌ باشیم و در کردار و گفتارمان از فرامین واضح و روشن الهی و رسولش پیروی نماییم و از منهیات آنان دوری گزینیم، و در حدیث آمده‌ که‌ پیامبر جفرمود:

«دَعْ مَا یَرِیْبُكَ إِلَى مَا لاَ یَرِیبُكَ».

«آنچه تو را به شک اندازد که‌ حرام است یا حلال، آن را رها کن و بگذار. و آن چه تو را به شک نمى‌اندازد بگیر».

حدیث سوم: «مِنْ حُسْنِ إِسْلاَمِ الْمَرْءِ تَرْكُهُ مَا لاَ یَعْنِیهِ».

«از خوبى‌هاى مسلمانى فرد است، ترک‌کردنِ آن چه را که نه مورد توجه اوست، نه به او ربط دارد و نه وابسته به کارش است».

ایمان و احسان در کلمه‌ی اسلام داخل می‌شوند و این حدیث یکی از پایه‌های دین حنیف اسلام می‌باشد، زیرا مسلمان به‌ یکی از دو صفت زیر متصف می‌شود: اگر از شریعت خداوندو پیامبرش جتبعیت نماید و از کردارهای زشت دوری گزیند و آنان را رها سازد، او به‌ عنوان مسلمانی حقیقی قلمداد می‌شود، و اما اگر گفته‌های زشت و کردارهای ناپسند را انجام دهد و خود را از گفت و شنودهای بیهوده‌ دور نگرداند، او از دین مستقیم الهی انحراف پیدا کرده‌ و منحرف شده‌ است، و اینک پیامبرجدر این خصوص فرموده‌ است: «المسلم من سلم المسلمون من لسانه‌ و یده».

«مسلمان کسی است که‌ مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند».

حدیث چهارم: «مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هذَا مَا لَیْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ».

«کسى که در دین ما چیزى تازه و نو آورَد، آن بدعت مردود است و به دین نمى‌چسبد».

حدیث فوق بیانگر این است که‌ واردکردن هر چیز تازه‌ای به‌ دین که‌ در قرآن و سنت، اصلی قولی و عملی برای آن یافت نشود، امثال عبادت‌هایی که‌ خداوند تشریع ننموده‌ و پیامبر جبدان دستور نداده‌ است، آن عبادت مردود است و به‌ صاحبش برگردانده‌ می‌شود، زیرا عمل وی بدعت شمرده‌ می‌شود و بدعت در دین جایگاهی ندارد، و اگر کسی طبق قرآن و سنت پیامبر جعملی را انجام داد، به‌ امید خدا، عمل او پذیرفته‌ شده‌ است.

[۲۱۳] به‌ نقل از : دلیل المسلم المبتدیء ص (۲۸-۲۹)