مسایل چهارگانه [۵]
خداوندﻷشما را بیامرزد این را بدان که یادگیری چهار مسأله بر ما واجب است:
نخست: دانش.
که عبارت است از شناخت خداوندﻷ، پیامبرش جو شناخت دین اسلام همراه با دلایل.
دوم: عمل بدان.
سوم: دعوت دیگران به سوی آن.
چهارم: صبر و استقامت در برابر اذیت و آزاری که در این راه دامنگیر انسان میشود.
و دلیل آن همان سورهی قرآن است که خداوندﻷمیفرماید:
﴿ وَٱلۡعَصۡرِ ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ ٣﴾[العصر: ١-٣].
«سوگند به زمان (که سرمایه زندگی انسان، و فرصت تلاش او برای نیل به سعادت دو جهان است) انسانها همه زیانمندند. مگر کسانی که ایمان میآورند، و کارهای شایسته و بایسته میکنند، و همدیگر را به تمسّک به حق (در عقیده و قول و عمل) سفارش میکنند، و یکدیگر را به شکیبائی (در تحمّل سختیها و دشواریها و دردها و رنجهائی) توصیه مینمایند (که موجب رضای خدا میگردد)».
امام شافعی/در خصوص سورهی فوق فرموده است: اگر خداوندﻷتنها همین سوره را نازل میکرد کافی بود که در پی آن، بندگان هدایت یابند.
و امام بخاری/در خصوص آن فرموده است: باب علم قبل از قول و عمل [۶].
به دلیل اینکه خداوندﻷمیفرماید: ﴿ فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ ﴾[محمد: ١٩].
«بدان که قطعا هیچ معبودی جز الله وجود ندارد. برای گناهان خود و مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه».
در آیهی فوق ابتدا علم ذکر شده، سپس به قول و عمل اشاره شده است.
خداوندﻷشما را بیامرزد این را بدان که یادگیری مسایل سهگانهی ذیل و عمل به آنها بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است:
نخست: خداوندﻷبعد از اینکه ما را آفرید و روزیمان را نازل کرد، ما را رها و بیسرپرست جا نگذاشت، بلکه پیامبری را به سوی ما فرستاد و اعلام داشت هرکس از او پیروی نماید داخل بهشت میشود و هرکس او را نافرمانی کند، داخل آتش میگردد:
﴿ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ رَسُولٗا شَٰهِدًا عَلَيۡكُمۡ كَمَآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ رَسُولٗا ١٥ فَعَصَىٰ فِرۡعَوۡنُ ٱلرَّسُولَ فَأَخَذۡنَٰهُ أَخۡذٗا وَبِيلٗا ١٦﴾[المزمل: ١٥-١٦].
«(ای اهل مکه!) ما پیغمبری را به سوی شما فرستادهایم که (در روز قیامت) گواه بر شما است، همان گونه که به سوی فرعون پیغمبری را فرستاده بودیم. فرعون با آن پیغمبر به مخالفت برخاست، و ما هم او را به سختی فرو گرفتیم (و به مجازات شدیدی گرفتار ساختیم)».
دوم: خداوند هرگز قبول نمیدارد که کسی، اعم از فرشتهی مُقَرَّب و پیامبران فرستاده شدهی خود، همراه او عبادت شوند و به عنوان شریک او قرار داده شوند،.
زیرا خداوندﻷمیفرماید: ﴿ وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨ ﴾[الجن: ١٨].
«مسجدها مختصّ پرستش خدا است، و (در آنها) کسی را با خدا پرستش نکنید».
سوم: کسی که از پیامبر جپیروی نماید و خدا را به یگانگی بخواند، دیگر برای او جایز نیست که دشمنان خدا و رسولش را به عنوان دوست و یاور خود بداند، اگر چه از بستگان نزدیکش نیز باشد. خداوندﻷدر این خصوص میفرماید:
﴿ لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ كَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ أَوۡ إِخۡوَٰنَهُمۡ أَوۡ عَشِيرَتَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٖ مِّنۡهُۖ وَيُدۡخِلُهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ أُوْلَٰٓئِكَ حِزۡبُ ٱللَّهِۚ أَلَآ إِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٢٢﴾[المجادلة: ٢٢].
«مردمانی را نخواهی یافت که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند، ولی کسانی را به دوستی بگیرند که با خدا و پیغمبرش دشمنی ورزیده باشند، هرچند که آنان پدران، یا پسران، یا برادران، و یا قوم و قبیله ایشان باشند. چرا که مؤمنان، خدا بر دلهایشان رقم ایمان زده است، و با نفخه ربانی خود یاریشان داده است و تقویتشان کرده است، و ایشان را به باغهای بهشتی داخل میگرداند که از زیر (کاخها و درختان) آنها رودبارها روان است، و جاودانه در آنجا میمانند. خدا از آنان خوشنود، و ایشان هم از خدا خوشنودند. اینان حزب یزدانند. هان! حزب یزدان، قطعاً پیروز و رستگار است».
[۵] ثلاثة الأصول: إمام محمد بن عبد الوهاب [۶] صحیح البخاری (۱/۲۲) کتاب العلم.