مبانی اسلام

فهرست کتاب

نماز استخاره‌

نماز استخاره‌

خواندن این نماز برای هرکسی که‌ می‌خواهد کاری را انجام دهد و نمی‌داند که‌ آیا خیری در آن است یا نه‌، مستحب است. این نماز دو رکعت است که‌ خواندن آن در طول شب و روز جایز می‌باشد و بعد از فاتحه،‌ سوره‌ای را به‌ دل‌خواه خود می‌خواند، سپس بعد از اینکه‌ سلام می‌دهد، خدا را تمجید و ستایش کرده‌ و بر پیامبر جصلوات می‌فرستد، سپس همان دعای مأثور را می‌خواند که‌ بخاری از جابرسروایت کرده‌ است که‌ گفت: پیامبر جهمچنان که‌ خواندن سوره‌ای از قرآن را به‌ ما می‌آموخت (کیفیت) استخاره‌ را نیز یاد داده‌ و می‌فرمود:

«اللهم إنی أستخیرُك بعلمك، وأستقدِرُك بقدرتك، وأسألُك من فضلك العظیم، فإنَّك تقدر ولا أقدر، وتعلم ولا أعلم، وأنت علام الغیوب، اللهم إن كنت تعلم أن هذا الأمر (ویسمی حاجته) خیر لی فی دینی، ومعاشی، وعاقبة أمری - أو قال: عاجل أمری وآجله - فاقدره لی، ویسره لی، ثم بارك لی فیه. وإن كنت تعلمُ أن هذا الأمر، شرٌّ لی فی دینی ومعاشی، وعاقبة أمری - أو قال: عاجل أمری وآجله - فاصرفه عنی واصرفنی عنه، واقدُر لی الخیر حیث كان، ثم أرضنی به».

«خدایا من از علم تو آنچه را که‌ خیر من است طلب می‌کنم و از قدرت تو (برای آنچه که‌ نمی‌توانم) مدد می‌جویم و از بخشش فراوان تو می‌طلبم، زیرا تو قادر (مطلق) هستی و من ناتوانم و تو علم (کامل) داری و من چیزی نمی‌دانم و فقط تو دانای همه‌ی نهان‌ها هستی. خدایا اگر می‌دانی که‌ در این‌کار خیر دین و دنیای من نهفته‌ است و سرانجام آن برایم نیکی است، پس مرا بر آن قادر ساز و آن را برایم آسان کن و سپس آن را برایم مبارک فرما. خدایا اگر تو می‌دانی در این کار شر دین و دنیا و سرانجام بدی قرار دارد، آن را از من دور ساز و مرا هم از آن منصرف گردان و هرجا که‌ خیری است، مرا در به‌ دست آوردن آن قدرت عطا فرما و مرا بدان راضی گردان».

امام نووی در شرح حدیث فوق گفته‌ است: انسان بعد از استخاره‌ باید کاری را انجام دهد که‌ بدان دل می‌بندد و نباید به‌ چیزی اعتماد نماید که‌ قبل از استخاره‌ بدان دل‌بسته‌ بود، بلکه‌ باید کاملا از اختیارات خود بیرون آمده‌ و همه‌ چیز را به‌ خداوندمحول نماید، در غیر این‌صورت استخاره‌ی او معنایی ندارد و اقدام او در راستای طلب خیر و اثبات علم و قدرت به‌ خداوند، به‌ عنوان اقدامی دروغ قلمداد می‌شود، زیرا اگر صادق می‌بود از حول و قوت و اختیارات شخصی خود بیرون می‌آمد و همه‌ را به‌ خدواندمحول می‌نمود.