دوم: عقل
اما در مورد عقل بشری باید گفت که اگر اندکی در خصوص قاعدهی زیر فکر نماید که میگوید: «نیستی چیزی را نمیآفریند»، درمییابد که چارهای جز اعتراف به وجود خداوندﻷرا ندارد.
خداوندﻷمیفرماید: ﴿ أَمۡ خُلِقُواْ مِنۡ غَيۡرِ شَيۡءٍ أَمۡ هُمُ ٱلۡخَٰلِقُونَ ٣٥ أَمۡ خَلَقُواْ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ ٣٦ ﴾[الطور: ٣٥-٣٦].
«آیا ایشان (همین جوری از عدم سر بر آوردهاند و) بدون هیچگونه خالقی آفریده شدهاند؟ و یا اینکه (خودشان خویشتن را آفریدهاند و) خودشان آفریدگارند؟ یا اینکه آنان آسمانها و زمین را آفریدهاند؟! بلکه ایشان طالب یقین نیستند».
آیهی فوق مقدمات ذیل را ترتیب داده است:
آیا نیستی چیزی را میآفریند؟ پاسخ: خیر، نیستی چیزی را نمیآفریند. مقدمهی بعدی: آیا شما، خود را آفریدهاید؟ پاسخ: خیر، ما خود را نیافریدهایم. مقدمهی سوم: اگر نیستی شما را نیافریده و شما نیز خود را نیافریدهاید، آیا شما جهان هستی را همراه با تنظیمات دقیقش آفریدهاید؟
پاسخ: کسی که خود را نیافریده، نمیتواند دیگری را بیافریند، و کسی که برای خود نفع نداشته باشد، نمیتواند به دیگری سود برساند، پس در نتیجه: اگر نیستی ما را نیافریده و ما نیز خود را نیافریدهایم و جهان هستی را به وجود نیاوردهایم، از اینرو وجود آفرینندهای لازم و ضروری میباشد که او نیز خداوندﻷاست که آفرینندهی هر چیزی میباشد. چنانکه خداوندﻷمیفرماید:
﴿ ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖۖ ﴾[الزمر: ٦٢].
«خدا آفریدگار همه چیز است».
و نگریستن در موجودات و کائنات بر وجود پدیدآورنده دلالت میکند، به همین خاطر است که خداوند از ما میخواهد به آفریدههایش بنگریم و در آن به تأمل بنشینیم، تا ما را به آفرینندهی بزرگ برسانند، خداوندﻷمیفرماید:
﴿ إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلۡفُلۡكِ ٱلَّتِي تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٖ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٖ وَتَصۡرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلۡمُسَخَّرِ بَيۡنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ١٦٤﴾[البقرة: ۱۶۴].
«مسلّماً در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز (و اختلاف آن دو در درازی و کوتاهی و منافع بیشمار آنها) و کشتیهائی که به سود مردم در دریا در حرکتند (و برابر قانون وزن مخصوص اجسام و سرشت آب و باد و بخار و برق، و غیره که از ساختههای پروردگارند در جریانند) و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده (که برابر قوانین منظّمی بخارها به ابرها تبدیل و بر پشت بادها به جاهائی که خدا خواسته باشد رهسپار میگردند و پس از تلقیح، به صورت برف و تگرگ و باران مجدّداً بر زمین فرو میریزند) و با آن زمین را پس از مرگش زنده ساخته و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و در تغییر مسیر بادها و ابرهائی که در میان آسمان و زمین معلّق میباشند (و برابر قوانین و ضوابط ویژهای در پهنه فضا پراکنده نمیگردند و هدر نمیروند)، بیگمان نشانههائی (برای پیبردن به ذات پاک پروردگار و یگانگی خداوندگار) است برای مردمی که تعقّل ورزند».