مهر و شفقت پیامبر ج
پیامبر جدارای قلبی پر از مهر و محبت بود.
• او شفقت را تأیید میکرد و آن را دوست میداشت.
• دارای چهرهای شاداب و رویی مهرآمیز بود.
• و آنچه در سیره و روش وی معروف و مشهور است، اینکه هرگز با دستان خود کسی را نزد مگر وقتی در راه خدا به جهاد مشغول باشد و هیچگاه زنان و خدمتکاران را نمیزد.
و اینک مالک بن حویرث نمونهای از رحمت و شفقت پیامبر جرا برای ما بازگو مینماید و میگوید: ما دستهای جوان هم سن و سال خدمت پیامبر جآمدیم و برای مدت بیست روز در خدمت وی باقی ماندیم، ایشان فهمید که ما آرزوی خانوادهی خود کردهایم، از اینرو از ما پرسید که چه کسانی را جا گذاشتهایم؟ وقتی به او خبر دادیم که مهربان و با شفقت بود، فرمود:
«ارجعوا الی اهلیکم فعلوهم ومروهم وصلوا کما رأیتمونی اصلی».
«به میان خویشاوندان خود بازگردید، آداب دینی را به آنان بیاموزید و فرامین را برایشان توضیح دهید و طوری نماز بخوانید که من خواندهام».
اینکه مالک در مورد پیامبر جگفت: «مهربان و با شفقت بود». باید غیر از این واقعه، رفتاری را از پیامبر جمشاهده کرده باشد که او را به گفتن چنین کلامی در حق وی وادار مینماید.
و از جمله مدارکی که برای خوشرویی و چهرهی بشاش پیامبر جدر هنگام رویارویی با مردم، ارائه میشود، روایتی است که ترمذی در جامع خود از عبدالله بن جزء روایت کرده که میگوید: کسی را ندیدهام به اندازهی پیامبر جلبخندکنان با مردم برخورد نماید.
جریر بن عبدالله بجلی میگوید: از زمانی که به دین اسلام مشرف شدهام، هیچگاه پیامبر جچیزی را از من منع نکرده است، که از او درخواست نموده باشم، و هر وقت که مرا میدید، با تبسم و لبخند با من روبرو میشد [۲۵۸].
[۲۵۸] بخاری در باب مناقب جریر بن عبدالله بجلی آنرا آورده است.