اعمال حاجی در روز عرفه
بعد از طلوع خورشیدِ روز عرفه، پیامبر جو اصحابشدر حالی به سوی عرفات حرکت کردند که برخی از آنان تلبیه و برخی دیگر نیز تکبیر سر میدادند.
بعد از اینکه پیامبر جبه نزدیک مرز عرفات رسید، در جایی به نام «نَمِرَه» گنبدی از مو را برایش فراهم ساختند و زیر سایهی آن استراحت نمود، این عمل پیامبر جبیانگر آن است که حجاج میتوانند از سایهی چادر، درخت و ... استفاده نمایند.
بعد از زوال خورشید پیامبر جسوار بر مرکبش شد و به ارائهی خطبه پرداخت و مناسک حج را به آنان یاد داد و از ارتکاب اعمال جاهلی و ربا به آنان هشدار داد و بیان داشت که خون و اموال و ناموسشان بر آنان حرام است و فرمان صادر نمود که به کتاب خدا و سنت پیامبرش جچنگ فرا زنند و اعلام داشت که اگر بدان چنگ فرا زنند هرگز گمراه نمیگردند.
بر همهی مسلمانان واجب است که به این وصیت پیامبر جالتزام ورزند و در هرجا که باشند طبق آن عمل نمایند.
و بر حاکم و رهبران مسلمانان واجب است که به قرآن و سنت پیامبر جاعتصام ورزند و در تمامی قضایای حکومتشان بدان مراجعه نمایند و ملتشان را به سوی آن سوق دهند، زیرا این تنها راه عزت، کرامت، سعادت و نجات در دنیا و آخرت میباشد، از خداوند متعال خواهانم که همهی ما را به سوی آن توفیق دهد.
سپس پیامبر جنماز ظهر و عصر را به صورت قصر و جمع خواند، یعنی نماز ظهر و عصر را به صورت جمع تقدیم و با یک اذان و دو اقامه برپا داشت.
سپس به طرف موقف [۱۸۳]حرکت کرد و رو به قبله نمود، و در حالی که بر مرکبش بود، خدا را ذکر مینمود و او را میخواند و تا غروب آفتاب دستانش را برای دعا بلند نگه داشت؛ گفتنی است که پیامبر جدر آن روز افطار کرده بود و روزه نگرفت، تا اعلام دارد که برای حجاج مشروع همان است که پیامبر جانجام داد و باید خود را به ذکر، دعا و تلبیه تا غروب آفتاب مشغول نمایند و دستانشان را بالا نگه دارند و نبیاد روزه باشند؛ و در روایت صحیح از پیامبر جنقل شده که فرمود:
«ما من یوم أكثر عتقاً من النار من یوم عرفة، وإنه سبحانه لیدنو فیباهی بهم ملائكته».
«هیچ روز به اندازهی روز عرفه، دوزخیان از آتش نجات داده نمیشوند، در آن روز خداوند متعال نزدیک آمده و با بندگانش بر فرشتگان فخر مینماید».
و از پیامبر جروایت شده که خداوندﻷدر روز عرفه خطاب به فرشتگان میگوید:
«انظروا إلى عبادی! أتونی شعثاً غبراً، یرجون رحمتی، أشهدكم أنی قد غفرت لهم».
«به بندگانم نگاه کنید! آنان که آشفته و خاکی رنگ نزد من آمدهاند و به رحمتم امیدوار گشتهاند، شما را شاهد قرار دادم که از آنان در گذشتم».
و باز در روایت صحیح آمده که پیامبر جفرمود:
«وقفت هاهنا وعرفة كلها موقف».
«در همینجا توقف نمودم و تمامی صحرای عرفه موقف میباشد».
سپس پیامبر جبعد از غروب، تلبیه گویان به طرف مزدلفه حرکت نمود.
[۱۸۳] جایی در بین جبل الرحمه در عرفات کنار صخرهها