توحید مورد نظر پیامبران
پیامبران -علی نبینا وعلیهم الصلوة والسلام- مردم را به سوی توحید عملی (الوهیت) فراخواندهاند، ولی در مقابل، کافران و مخالفان آن را انکار میکردند، لذا از زمان نوح÷تا دوران پیامبر بزرگوار اسلام ججنگ و درگیری بر سر این نوع توحید بود:
﴿ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥ ﴾[الأنبیاء: ۲۵].
«ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستادهایم، مگر اینکه به او وحی کردهایم که: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا پرستش کنید».
و یا میفرماید: ﴿ وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ ﴾[النحل: ٣٦ ].
«ما به میان هر ملتی پیغمبری را فرستادهایم که خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید».
یعنی: تنها خدا را پرستش کرده و از بندگی غیر او بپرهیزید، پس هرکه فقط خدا را عبادت نماید از صراط مستقیم دنبالهروی نموده و به محکمترین دست آویز درآویخته است:
﴿ فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ لَا ٱنفِصَامَ لَهَاۗ﴾[البقرة: ٢٥٦].
«بنابراین کسی که از طاغوت نافرمانی کند و به خدا ایمان بیاورد، به محکمترین دستاویز درآویخته است و اصلا گسستن ندارد».
و یا میفرماید: ﴿ لَا تَتَّخِذُوٓاْ إِلَٰهَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَإِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ ٥١ ﴾[النحل: ٥١].
«دو معبود دوگانه برای خود برنگزینید، بلکه خدا معبود یگانهای است و تنها و تنها از من بترسید و بس».
مشرکان عرب اقرار و اعتراف میکردند که: خداوند آفریننده همه چیز است و خدایان ایشان توانایی آفرینش، روزی دادن، زنده کردن و میراندن را ندارند:
﴿ وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ ٩﴾[الزخرف :۹].
«اگر از مشرکان بپرسی که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است، قطعا خواهند گفت: خداوند با عزت و بس آگاه».
ولی با وجود آن مشرک قلمداد میشدند چون علاوه بر خدا، خدایان دروغینی را نیز -که میپنداشتند زمینه نزدیک شدن به خدا را برایشان فراهم میسازد- پرستش میکردند، لذا توحیدی که بدان اعتقاد داشتند (توحید ربوبیت) سودی برایشان در بر نداشت، زیرا توحید الوهیت را انکار نموده بودند:
﴿ وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ ١٠٦﴾[یوسف: ١٠٦].
«و اکثر آنان که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرک می باشند».
چون تنها برای خدا سر فرود نیاورده و تنها از او یاری نمیخواستند، بلکه علاوه بر ایشان خدایان دیگری را هم پرستش میکرده و میگفتند:
﴿مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ ﴾[الزمر: ٣].
«ما آنان را پرستش نمیکنیم مگر بدان خاطر که ما را به خداوند نزدیک گردانند».
ویا میگفتند: ﴿ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ ﴾[یونس: ١٨].
«و میگویند: اینها میانجیهای ما در نزد خدایند».
بنابراین هرکه توحید اعتقادی را تأیید ولی توحید عملی را انکار نموده و در کنار خدا، خدایان دیگری را نیز پرستش کند، مشرک محسوب میگردد و به عنوان مسلمان قلمداد نمیشود.