سورۀ یُونُس
این سوره مکی و ۱۰۹ آیه است
اسباب نزول آیۀ ۲: ﴿أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ رَجُلٖ مِّنۡهُمۡ أَنۡ أَنذِرِ ٱلنَّاسَ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنَّ لَهُمۡ قَدَمَ صِدۡقٍ عِندَ رَبِّهِمۡۗ قَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٞ مُّبِينٌ٢﴾ [يونس: ۲] [۷۹۱].
۶۰۸- ابن جریر از طریق ضحاک از ابن عباس ب روایت کرده است: هنگامی که پروردگار أ محمد ج را به رسالت برانگیخت، عرب یا جماعتی از اعراب نبوت او را انکار کردند و گفتند: خدا بزرگوارتر از این است که فرستادۀ او انسان باشد. خدای متعال آیۀ ﴿أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنۡ أَوۡحَيۡنَآ...﴾ و آیۀ ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ إِلَّا رِجَالٗا ...﴾ [النحل: ۴۳] را در آن هنگام نازل کرد. چون خدای ﻷ بر آنها دلایل و شواهد را تکرار کرد. گفتند: اگر هم پیامبر ضروراً باید از انسانها باشد، دیگران از محمد به رسالت سزاوارترند ﴿وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ عَظِيمٍ٣١﴾[الزخرف: ۳۱] «چرا این قرآن بر مردی از این دو قریۀ بزرگ فرو فرستاده نشد» و همچنین میگفتند: از محمد بزرگوارتر نیز هستند، مرادشان ولید بن مغیره از مکه و مسعود بن عمرو ثقفی از طایف بود. پس خدای بزرگ در این خصوص آیۀ ﴿أَهُمۡ يَقۡسِمُونَ رَحۡمَتَ رَبِّكَ﴾[الزخرف: ۳۲]. را برای رد سخنان آنان نازل کرد [۷۹۲].
***
[۷۹۱] ترجمه: «آیا براى مردم [جاى] شگفتى است که به مردى از آنان وحى کردهایم [با این پیام] که: مردم را هشدار ده و مؤمنان را مژده ده که نزد پروردگارشان پیشینه راستین دارند. کافران گفتند: این [شخص] جادوگرى آشکار است». [۷۹۲] طبری ۱۷۵ ۴۲ از بشر بن عماره از ابوروق از ضحاک از ابن عباس روایت کرده، اسناد آن جداً ضعیف است، زیرا بشر ضعیف و ضحاک با ابن عباس ملاقات نکرده. واحدی در «اسباب نزول» شمارۀ ۵۳۴ از ابن عباس بدون اسناد روایت کرده است.