اسباب نزول آیات قرآن کریم ترجمه لباب النقول

فهرست کتاب

سورۀ تَغابُن

سورۀ تَغابُن

این سوره مدنی و ۱۸ آیه است

اسباب نزول آیۀ ۱۴: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجِكُمۡ وَأَوۡلَٰدِكُمۡ عَدُوّٗا لَّكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُمۡۚ وَإِن تَعۡفُواْ وَتَصۡفَحُواْ وَتَغۡفِرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ١٤ [۱۳۹۲].

۱۰۹۶- ترمذی و حاکم هردو به قسم صحیح از ابن عباس ب روایت کرده اند: گروهی از اهالی مکه اسلام را پذیرفتند، اما زنان و فرزندان‌شان مانع هجرت آن‌ها به مدینه گردیدند. پس آیۀ ﴿إِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجِكُمۡ وَأَوۡلَٰدِكُمۡ عَدُوّٗا لَّكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُمۡ در مورد ایشان نازل شد. هنگامی که خدمت پیامبر ج رسیدند متوجه شدند که مسلمان‌ها همه دانا و عالم به احکام شرع شده اند. بنابراین، عزم کردند که زنان و فرزندان خود را آزار و شکنجه نمایند. پس ایزد توانا ﴿وَإِن تَعۡفُواْ وَتَصۡفَحُواْ را تا آخر آیه نازل کرد [۱۳۹۳].

۱۰۹۷- ابن جریر از عطاء بن یسار روایت کرده است: تمام سورۀ تغابن در مکه نازل شده است بجز آیات ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجِكُمۡ تا آخر سوره که مدنی هستند، عوف بن مالک اشجعی زن و فرزند زیاد داشت. چون ارادۀ جهاد و پیکار می‌کرد، زن و فرزندانش گریه می‌کردند و از رفتن منصرفش می‌ساختند و می‌گفتند: ما را به که می‌سپاری؟ دلش بر آن‌ها می‌سوخت و به سرپرستی آن‌ها می‌پرداخت. پس این آیات نازل گردید.

اسباب نزول آیۀ ۱۶: ﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ وَٱسۡمَعُواْ وَأَطِيعُواْ وَأَنفِقُواْ خَيۡرٗا لِّأَنفُسِكُمۡۗ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٦ [۱۳۹۴].

۱۰۹۸- ابن ابوحاتم از سعید بن جبیر روایت کرده است: هنگامی که خدای متعال ﴿ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ را نازل گردانید. طاعت و عبادت زیاد، برای مسلمانان موجب زحمت و مشقت شد و از بس به نماز ایستادند ساق پاهاشان ورم کرد و پیشانی‌هایشان زخم شد. پس خدا أ جهت تخفیف و سهولت بر مسلمانان آیۀ ﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ وَٱسۡمَعُواْ وَأَطِيعُواْ... را نازل فرمود.

***

[۱۳۹۲] ترجمه: «اى مؤمنان، به راستى [برخى‏] از همسرانتان و فرزندانتان براى شما دشمن‏اند. پس از آنان بر حذر باشید. و اگر در گذرید و روى بگردانید و بیامرزید [بدانید] که خداوند آمرزگار مهربان است». [۱۳۹۳] ترمذی ۳۳۱۷، حاکم ۲/ ۴۹۰، طبری ۳۴۱۹۸، طبرانی ۱۱ / ۲۷۵، از سماک از عکرمه از ابن عباس روایت کرده اند. حاکم و ذهبی این را صحیح می‌دانند. اسناد این قوی نیست، زیرا سماک در روایاتش از عکرمه مضطرب است. طبری ۳۴۱۹۹ به قسم مرسل روایت کرده است. طبری ۳۴۲۰۰ از وجه دیگر به صورت موصول از عطیۀ عوفی روایت کرده اسناد این به خاطر عطیۀ عوفی واهی است. اصل این دارای شاهد است که طبری ۳۴۲۰۱ از عطاء بن یاسر و طبری ۳۴۲۰۴ از قتاده به قسم مرسل روایت کرده است. [۱۳۹۴] ترجمه: «پس تا [حدّى‏] که مى‏توانید از خداوند پروا بدارید و بشنوید و فرمان برید و انفاق کنید که براى خودتان بهتر است. و کسانى که از آز نفس خویش مصون باشند، آنانند که رستگارند».