سورۀ لُقمَان
این سوره مکی و ۳۴ آیه است
اسباب نزول آیۀ ۶: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ٦﴾[لقمان: ۶] [۱۰۵۴].
۸۳۱- ابن جریر از قول عوفی از ابن عباس ب روایت کرده است: شخصی از قریش یک کنیز آوازخوان خرید. این کلام عزیز ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ﴾ در مورد او نازل شد [۱۰۵۵].
۸۳۲- جویبر از ابن عباس ب روایت کرده است: نَضر بن حارث یک کنیز آوازخوان و رامشگر خریده بود و هرگاه میشنید که شخصی قصد دارد اسلام را بپذیرد او را به نزد کنیز آوازخوان و رامشگر خود میبرد و میگفت: برای مهمانمان غذاهای لذیذ تهیه کن از شراب ناب سیرابش گردان، نغمههای زیبا و شورانگیز و آهنگهای دلنشین برایش بخوان، [و به آن شخص میگفت] این بهتر است از آنچه که محمد دعوتت میکند، از نماز، روزه و از این که پیشاپیش او به جنگ و خونریزی بپردازی و زار کشته شوی. پس این کلام عزیز در مورد او نازل شد.
اسباب نزول آیۀ ۲۷: ﴿وَلَوۡ أَنَّمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن شَجَرَةٍ أَقۡلَٰمٞ وَٱلۡبَحۡرُ يَمُدُّهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦ سَبۡعَةُ أَبۡحُرٖ مَّا نَفِدَتۡ كَلِمَٰتُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ٢٧﴾[لقمان: ۲۷] [۱۰۵۶].
۸۳۳- ابن جریر از عکرمه روایت کرده است: اهل کتاب از رسول خدا ج در بارۀ روح سؤال کردند. پس خدای پاک آیۀ ﴿وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلرُّوحِۖ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّي وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا٨٥﴾[الإسراء: ۸۵] «و از تو درباره روح مىپرسند. بگو: [آگاهى از] روح شأنى از [شؤون ويژه] پروردگار من است و از دانش جز اندكى به شما ندادهاند». را نازل کرد. یهود گفتند: تو گمان میکنی بهرۀ ما از علم خیلی اندک است در حالی که برای ما تورات نازل شده که سراسر حکمت است و کسی که به او حکمت داده شود صاحب خیر بیشمار است. آیۀ ﴿وَلَوۡ أَنَّمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن شَجَرَةٍ أَقۡلَٰمٞ...﴾ نازل شد [۱۰۵۷].
۸۳۴- ابن اسحاق از عطاء بن یسار روایت کرده است: این کلام خدا ﴿وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا﴾ در مکه نازل شده بود. چون پیامبر به مدینه هجرت کرد. دانشمندان یهود آمدند و گفتند: برای ما خبر رسیده است که تو میگویی، بهرۀ شما از دانش بسیار اندک است. منظور تو ما هستیم یا قومت؟ پیامبر گفت: مرادم همۀ شما هستید. دانشمندان یهود گفتند: خود به کتابت میخوانی که برای ما تورات عطا شده است که همۀ معلومات و دانشها در آن درج شده است. پیامبر گفت: معلوماتی که در تورات آمده است نسبت به علم خدا بسیار اندک است. پس خدا آیۀ ﴿وَلَوۡ أَنَّمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن شَجَرَةٍ أَقۡلَٰمٞ﴾ را نازل کرد [۱۰۵۸].
۸۳۵- ابن ابوحاتم این حدیث را با همین عبارت از سعید یا عکرمه از ابن عباس روایت کرده است [۱۰۵۹].
۸۳۶- ابوشیخ در کتاب «عظمه» و ابن جریر از قتاده روایت کرده اند: مشرکان گفتند: بدون شک سخنان محمد نزدیک به تمام شدن است. پس خدا آیۀ ﴿وَلَوۡ أَنَّمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ را نازل کرد [۱۰۶۰].
اسباب نزول آیۀ ۳۴: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسٞ مَّاذَا تَكۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسُۢ بِأَيِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرُۢ٣٤﴾[لقمان: ۳۴] [۱۰۶۱].
۸۳۴- ابن جریر و ابن ابوحاتم از مجاهد روایت کرده اند: مردی از اهل بادیه آمد و گفت: زن من حامله است به من بگو که او پسر میزاید یا دختر؟ و در سرزمین ما خشک سالی آمده و هیچ چیز در آن جا نروییده است، آگاهم کن که چه وقت در آنجا باران میبارد؟ خودم زمان ولادتم را میدانم تو برایم بگو که چه وقت مرگم فرا میرسد؟ پس خدای بزرگ ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ﴾ را نازل کرد [۱۰۶۲].
***
[۱۰۵۴] ترجمه: «و از مردم کسى هست که خریدار سخنان بیهوده است تا بى [هیچ] دانش [مردم را] از راه خداوند گمراه سازد. و آن را به ریشخند گیرد. همینانند که عذاب خوار کننده [در پیش] دارند». [۱۰۵۵] مؤلف در «در المنثور» ۵ / ۳۰۷ با کلمات بیشتر به فریابی، طبری و ابن مردویه نسبت کرده است. این حدیث در طبری ۲۸۰۵۰ به عبارت «در المنثور» آمده که نزول آیه در آن نیست این کلمات یا از چاپ مانده و یا مناسب بود که مؤلف به قریابی و ابن مردویه نسبت دهد نه به طبری. به هرحال اسناد واهی است به خاطر این که عطیه بن سعد عوفی ضعیف متروک است و از او راویهای مجهول روایت کرده اند. [۱۰۵۶] ترجمه: «و اگر همه درختان زمین قلم شوند و دریا [جوهر.] آن گاه هفت دریا [ى دیگر] یاریگر آن [دریا] شوند، سخنان خداوند پایان نپذیرند. بى گمان خداوند پیروزمند فرزانه است». [۱۰۵۷] طبری ۲۸۴۰۱ روایت کرده این مرسل است. [۱۰۵۸] طبری ۲۸۱۵۰ مرسل است. [۱۰۵۹] ضعیف است، طبری ۲۸۱۴۸ از ابن اسحاق از ابن عباس روایت کرده است در این اسناد راویی است که نامش ذکر نشده و ابن کثیر ۳ / ۵۵۷ نام این راوی را محمد بن ابومحمد گفته که مجهول است چنانچه در «میزان اعتدال» و «تقریب التهذیب» [۲ / ۱۳۰ ناشر دار الکتب العلمیه بیروت] آمده است. «فتح القدیر» ۲۰۵۴ تخریج محقق. [۱۰۶۰] طبری ۲۸۱۴۷ از قتاده روایت کرده است. [۱۰۶۱] ترجمه: «به راستى دانش [زمان و چگونگى] روز قیامت به نزد خداوند است. و باران را فرو مىفرستد و آنچه را در رحمهاست مىداند. و هیچکس نمىداند فردا چه به دست مىآورد. و هیچ کسى نمىداند که در کدام سرزمین مىمیرد، بى گمان خداوند دانا [و] آگاه است». [۱۰۶۲] ضعیف است، طبری ۲۸۱۷۳ از مجاهد به صورت مرسل روایت کرده است. به «زاد المسیر» ۱۱۰۷ به تخریج محقق نگاه کنید.