سورۀ نَجم
این سوره مکی و ۶۲ آیه است
اسباب نزول آیۀ ۳۲: ﴿ٱلَّذِينَ يَجۡتَنِبُونَ كَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ إِلَّا ٱللَّمَمَۚ إِنَّ رَبَّكَ وَٰسِعُ ٱلۡمَغۡفِرَةِۚ هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَإِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّةٞ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡۖ فَلَا تُزَكُّوٓاْ أَنفُسَكُمۡۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ٣٢﴾ [۱۲۹۷].
۱۰۱۹- واحدی، طبرانی، ابن منذر و ابن ابوحاتم از ثابت بن حارث انصاری روایت کرده اند: هرگاه کودکی از یهود هلاک میشد میگفتند: وی صدیق است، حرفهای آنان به گوش رسول الله ج رسید و گفت: یهود دروغ میگوید، هیچ انسانی را خدا در رحم مادرش خلق نمیکند، مگر این که از سعادت و شقاوت او آگاه است. آنگاه خدا این آیه ﴿هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ...﴾ را نازل کرد [۱۲۹۸].
اسباب نزول آیۀ ۳۳ – ۴۱: ﴿أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي تَوَلَّىٰ٣٣﴾.
۱۰۲۰- ابن ابوحاتم از عکرمه روایت کرده است: رسول الله ج به قصد جنگ و پیکار با دشمنان دین از شهر بیرون میرفت. مردی آمد وسیلۀ سواری خواست. اما پیامبر چیزی نیافت که به او بدهد. مرد با دوست خود ملاقات کرد و گفت: به من کمک کن، گفت: شتر جوان خویش را به تو میدهم به شرطی که گناهان مرا بر عهده بگیری، او هم پذیرفت. برای همین آیۀ ﴿أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي تَوَلَّىٰ٣٣﴾ تا آخر آیۀ ۴۱ نازل شد [۱۲۹۹].
۱۰۲۱- و از دراج ابوسمیع روایت کرده است: دستهای از سپاۀ اسلام برای جنگ و پیکار با دشمنان دین عازم بودند. مردی از رسول الله ج خواهش کرد که به او وسیلۀ سواری ببخشد. پیامبر گفت: مرکب پیدا نمیکنم که به تو بدهم. آن مرد اندوهگین برگشت و به نزد شخصی که شترش روبرویش خوابیده بود رفت و شکوه و شکایت کرد. آن مرد گفت: اگر من برایت مرکب تهیه کنم و تو به سپاۀ اسلام ملحق شوی آیا تو در عوض حسنات خویش را به من میدهی، گفت: بله و شتر را سوار شد. پس خدا أ آیۀ ﴿أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي تَوَلَّىٰ٣٣ وَأَعۡطَىٰ قَلِيلٗا وَأَكۡدَىٰٓ٣٤ أَعِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡغَيۡبِ فَهُوَ يَرَىٰٓ٣٥ أَمۡ لَمۡ يُنَبَّأۡ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ٣٦ وَإِبۡرَٰهِيمَ ٱلَّذِي وَفَّىٰٓ٣٧ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ٣٨ وَأَن لَّيۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ٣٩ وَأَنَّ سَعۡيَهُۥ سَوۡفَ يُرَىٰ٤٠ ثُمَّ يُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ٤١﴾ [۱۳۰۰] را نازل کرد.
۱۰۲۲- ابن جریر از ابن زید س روایت کرده است: شخصی اسلام آورد، یکی از مشرکان او را دید و سرزنشش کرد و گفت: آیا دین بزرگان را ترک کردی و آنها را گمراه شمردی و میگویی آنها در دوزخند. گفت: من از عذاب پروردگار ترسیدم. گفت: چیزی از ثروت را به من بده تا همه گناهانت را به عهده بگیرم، آن شخص راضی شد که مقداری از ثروت خود را به او بدهد. اما سرزنشکننده مال زیادتر خواست، به توافق نرسیدند تا این که مال بیشتری به او بخشید با سند و شاهد تعهدات خود را موثق و استوار ساختند. پس آیۀ ﴿أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي تَوَلَّىٰ٣٣ وَأَعۡطَىٰ قَلِيلٗا وَأَكۡدَىٰٓ٣٤﴾ نازل شد [۱۳۰۱].
اسباب نزول آیۀ ۶۱: ﴿وَأَنتُمۡ سَٰمِدُونَ٦١﴾ [۱۳۰۲].
۱۰۲۳- ابن ابوحاتم از ابن عباس ب روایت کرده است: عدهای هنگام نماز خواندن رسول خدا ج به کبر و غرور از کنار آن حضرت میگذشتند. بنابراین آیۀ ﴿وَأَنتُمۡ سَٰمِدُونَ٦١﴾ نازل شد [۱۳۰۳].
***
[۱۲۹۷] ترجمه: «کسانى که از گناهان کبیره و زشتیها جز گناهان صغیره دورى مىگزینند. [بدانند که] پروردگارت گسترده آمرزش است. او به [حال] شما وقتى که شما را از زمین پدید آورد و هنگامى که شما در شکم مادرانتان جنینهایى بودید داناتر است. پس خودتان را به پاکى مستایید. او به پرهیزگاران داناتر است». [۱۲۹۸] ضعیف است، واحدی ۷۷۰ و طبرانی ۲ / ۸۱ از ثابت بن حارث انصاری به قسم مرفوع روایت کرده اند. در این اسناد ابن لهیعه ضعیف است، سوره مکی و مجالات یهود در مدینه بود. «تفسیر شوکانی» ۲۵۲۶ تخریج محقق. [۱۲۹۹] مرسل و ضعیف است، این سوره مکی است و در آن هنگام جنگ و غزا نبود. بنابراین باطل است. [۱۳۰۰] ترجمه: «آیا به کسى که رویگرداند، نگریستهاى؟ و اندکى داد و سنگدل شد. آیا در نزد او علم غیب است، پس او [همه چیز را] مىبیند؟ آیا به آنچه که در صحیفههاى موسى بود، خبر داده نشد؟ و [نیر در صحیفههاى] ابراهیمى که وفا گزارد؟ [با این پیام:] که هیچ بردارندهاى بار گناه دیگرى را بر نمىدارد. و آنکه انسان جز آنچه کرده است، ندارد. و آنکه [حاصل] تلاشش دیده خواهد شد. آن گاه به آن [تلاش] جزایى هر چه تمامتر به او خواهند داد». [۱۳۰۱] طبری ۳۲۵۹۶ از عبدالرحمن بن زید روایت کرده است و این مفصل است و ابن زید ضعیف متروک. [۱۳۰۲] ترجمه: «و شما غفلتزدهاید». [۱۳۰۳] طبری ۳۲۶۶۸ از ضحاک از ابن عباس روایت کرده اسناد این ضعیف است که ضحاک با ابن عباس ملاقات نکرده. طبری ۳۲۶۷۰ از مجاهد به همین معنی روایت کرده این مرسل است امید که این ماقبل خود را قوی سازد.