سورۀ انبیاء
این سوره مکی و ۱۱۲ آیه است
اسباب نزول آیۀ ۶: ﴿مَآ ءَامَنَتۡ قَبۡلَهُم مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآۖ أَفَهُمۡ يُؤۡمِنُونَ٦﴾[الأنبياء: ۶] [۹۱۷].
۷۱۴- ابن جریر از قتاده روایت کرده است: اهالی مکه به رسول خدا گفتند: اگر سخنانت حق است و از گرایش ما به اسلام خرسند میشوی کوۀ صفا را برای ما به کوۀ طلا تبدیل کن، جبرئیل امین خدمت پیامبر آمد و گفت: اگر دوست داشته باشی آنچه قوم تو از تو درخواست کردهاند واقع میشود، اما اگر خواست آنها برآورده شد و بازهم ایمان نیاوردند به آنان مهلت داده نمیشود. اگر خواسته باشی در برابر آنها با تأنی و آهستگی کار کن. آیۀ ﴿مَآ ءَامَنَتۡ قَبۡلَهُم مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآۖ أَفَهُمۡ يُؤۡمِنُونَ٦﴾[الأنبياء: ۶] نازل شد.
اسباب نزول آیۀ ۳۴: ﴿وَمَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِكَ ٱلۡخُلۡدَۖ أَفَإِيْن مِّتَّ فَهُمُ ٱلۡخَٰلِدُونَ٣٤﴾[الأنبياء: ۳۴] [۹۱۸].
۷۱۵- ابن منذر از ابن جریج روایت کرده است: به پیامبر اکرم ج اطلاع داده شد که زمان مرگت فرا رسیده است. گفت: پروردگارا! پس چه کسی امت مرا راهنمایی میکند؟ آنگاه خدا آیۀ ﴿وَمَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِكَ ٱلۡخُلۡدَ﴾ را نازل کرد [۹۱۹].
اسباب نزول آیۀ ۳۶: ﴿وَإِذَا رَءَاكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِي يَذۡكُرُ ءَالِهَتَكُمۡ وَهُم بِذِكۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ هُمۡ كَٰفِرُونَ٣٦﴾[الأنبياء: ۳۶] [۹۲۰].
۷۱۶- ابن ابوحاتم از سدی روایت کرده است: سرور کائنات از کنار ابوجهل و ابوسفیان – که باهم صحبت میکردند – گذشت. چون ابوجهل او ج را دید، خندید و به ابوسفیان گفت: این پیامبر خاندان عبد مناف است، ابوسفیان خشمگین شد و گفت: آیا به بعثت پیامبری از خاندان عبد مناف باور ندارید سرور کائنات سخنان آنها را شنید و برگشت و زشتیها و ناشایستیهای ابوجهل را بیان کرد و با تهدید گفت: عاقبت تو را به جز رنج و اندوه نمیبینم تو گرفتار سختیها و محنتهای مشقتباری خواهی شد که دیگر عهدشکنان دچار آن شدند. پس ﴿وَإِذَا رَءَاكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا﴾ نازل شد [۹۲۱].
اسباب نزول آیۀ ۱۰۱: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ١٠١﴾[الأنبياء: ۱۰۱] [۹۲۲].
۷۱۷- حاکم از ابن عباس ب روایت کرده است: چون آیۀ ﴿إِنَّكُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمۡ لَهَا وَٰرِدُونَ٩٨﴾[الأنبياء: ۹۸] «به يقين شما و آنچه به جاى خداوند مىپرستيد، آتش افروز جهنّم [خواهيد بود]. شما بر آن وارد خواهيد شد» نازل شد. ابن زبعری گفت: پرستندگان آفتاب، مهتاب، فرشتگان و عزیر همه باهم همراه با خدایان ما در دوزخند. پس خدا أ ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ١٠١﴾[الأنبياء: ۱۰۱] و ﴿وَلَمَّا ضُرِبَ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوۡمُكَ مِنۡهُ يَصِدُّونَ٥٧ وَقَالُوٓاْ ءَأَٰلِهَتُنَا خَيۡرٌ أَمۡ هُوَۚ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلَۢاۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٌ خَصِمُونَ٥٨﴾[الزخرف: ۵۷-۵۸]. «و چون [آفرينش] فرزند مريم مثل زده شد، آن گاه قومت از آن بانگ [به ريشخند] برداشتند. و گفتند: آيا معبودان ما بهترند يا او. [آن مثل را] براى تو جز از روى جدال نزدند حقّ اين است كه آنان گروهى ستيزه جويند» را نازل کرد [۹۲۳].
***[۹۱۷] ترجمه: «پیش از آنان [مردم] هیچ شهرى که [اهل] آن را نابود کردیم، ایمان نیاورده بودند. آیا اینان ایمان مىآورند»؟ [۹۱۸] ترجمه: «و پیش از تو براى هیچ بشرى جاودانگى مقرّر نداشتهایم. آیا اگر بمیرى ایشان جاودانه مىمانند»؟ [۹۱۹] معضل است، امام احمد میگوید: احادیثی که ابن جریج به صورت مرسل روایت میکند، مانند حدیث موضوع هستند. تفرد ابن جریج به این روایت بدون ائمۀ دیگر مثل ابن عباس و علمای تفسیر بعد از او، دلیل بر وهن این است. [۹۲۰] ترجمه: «و چون کافران تو را ببینند فقط تو را به ریشخند مىگیرند. [مىگویند] آیا این [شخص] است که معبودانتان را [به بدى] یاد مىکند؟ و آنان یاد [خداى] رحمان را منکرند». [۹۲۱] مرسل و ضعیف است، بسیاری از علما سدی را ضعیف میدانند، اگر حدیث را به صورت موصول روایت کند و اگر به صورت مرسل روایت کند چه خواهد بود. «تفسیر شوکانی» ۱۷۳۰ به تخریج محقق. [۹۲۲] ترجمه: «به راستى آنان که پیشتر از [سوى] ما نیکویى برایشان مقرّر شده است، آنان از آن دور داشته مىشوند». [۹۲۳] حاکم ۲ / ۳۸۵ و طبری ۲۴۸۳۸ از ابن عباس روایت کرده اند. در اسناد طبری عطاء بن سائب راستگوست مگر شوریده خرد شده، این حدیث متابع دارد که حاکم روایت کرده و صحیح شمرده و ذهبی هم موافق است و واحدی ۶۱۶ و طبرانی ۱۲ / ۱۵۳ هم از ابن عباس روایت کرده اند. در اسناد این عاصم بن بهدله صدوق است و گاهی خطا میکند. طبری ۲۴۸۳۵ از ابن اسحاق به صورت مرسل روایت کرده است. «تفسیر شوکانی» ۱۷۴۷ و ۱۸۱۷ به تخریج محقق.