در مورد ابوهریره س
پس از مطالب گذشته به فصل آخر از نقد و بررسی کتاب (فجر الاسلام) که متعلق به ابوهریره ساست میپردازیم. و شهادت میدهم که مؤلف در توجیه طعنه در مورد ابوهریره و همراهی با مستشرقین و نظام و وارد کردن آن طعنهها بر آن صحابی بزرگوار خیلی ماهر بوده است. چون طعنهای خود را در جاهای مختلف از گفتارش تقسیم کرده و سخن او در مورد ابوهریره سخن آگاهانه است چون ترسیده که سوء نیت او در مورد ابوهریره آشکار گردد اما شیوه مؤلف در تحریف بعضی از حقایق تاریخ ابوهریره و بیان شک صحابه در مورد این صحابی بزرگوار همه آنها درون مؤلف «فجر الاسلام» را آشکار میسازد و پرده از نهانگاه نفس او برمیدارد.
و من مناسب دیدم که قبل از اینکه با مؤلف در مورد مسایلی که در مورد ابوهریره نوشته به بحث و گفتگو بنشینم ترجمه مختصری در مورد ابوهریره بیان نمایم تا نظر تاریخ راست و صادق و نظر صحابه به حضرت رسول و علماء تابعین و ائمه مسمانان در مورد این صحابی بزرگوار شناخته شود و بعد از آن تا این صورت نورانی به صورتی که مؤلف فجر الاسلام به تبعیت از استادان مستشرق خود بیان نموده در کنار هم قرار گیرند.
اسم و کنیه ابوهریره [۳۰٩]:
در اسم ابوهریره اختلاف هست و در مورد اسم پدر ایشان نظرهای زیادی هست که القب الحلبی آنها را به چهل و چهار نظر رسانیده است. و الحافظ ابن حجر آنها را در سه مورد خلاصه کرده از مشهورترین آنها در زمان جاهلیت به عبد شمس بن صخر نام برده میشد اما زمانی که اسلام آورد پیامبرصایشان را عبدالرحمن نام نهاد. او از طایفه دوس است که یکی از طایفههای یمن است و مادر ایشان امیمه بنت صفیح بن الحارث دوسی بوده است و به سبب کنیه او به ابو هریره چیزی است که ترمذی از او حکایت میکند. او فرمود من چوپان گوسفندان خودمان بودم و گربه کوچکی داشتم که شبها او را در درختی میگذاشتم و در روز با او بازی میکردم این سبب شد که کنیه من را ابوهریره بگذارند.
[۳۰٩] این ترجمه را از مصدرهای متعدد بر گرفتهایم مانند ـ الاستیعاب «بن عبدالبر ووالاحبابه لابن مجد وتهذیب الاسماء للنووی وغیر اینها.