۶ـ سوء استفاده جاعلان حدیث از حدیثهای زیاد ابوهریره:
اما اینکه اعلان حدیث روایتهای فراوان ابوهریره را فرصتی مناسب برای جعل حدیث دانستهاند و حدیثهای بیشماری را به دروغ به ایشان نسبت دادهاند [۳۳۸]چیزی نیست که مختص به ابوهریره باشد، بلکه عمر و علی و عائشه و ابن عباس و ابن عمر و جابر و انس و تمام اینها و غیر آنان هم مورد هجوم جاعلان حدیث و سوء استفادهی آنان قرار گرفتهاند اما اینکه در زندگینامهی آنان گفته شود که جاعلان حدیث، روایتهای بسیاری بر زبان آنان بافتهاند، لطمهای را بر آنان وارد نمیکند. پس وقتی که چنین گفتهای در مورد زندگینامهی اصحاب و تابعین بیتأثیر است، چه فرقی به حال ابوهریره میکند؟ چرا ابوهریره را به آن اختصاص داده و راویان بزرگ صحابه مانند عائشه و علی و عمر را به آن اختصاص نداده است؟ در اینجا «دائرة المعارف الاسلامیة» ما را آگاه کرده تا به ما خبر بدهد که این مطلب همان است که گلدزیهر در نتیجهی جستجو در مورد ابوهریره نسبت میدهند در زمان بعد از خودش به او نسبت دادهاند. او با این سخن خود میخواهد در تمام روایتهای ابوهریره شک وارد نماید همچنانکه قبل از آن تصور کرده و میگوید: تمام این مسائل ما را بر آن وا میدارد که نسبت به حدیثهای ابوهریره دیدگاه شک و پرهیز داشته باشیم [۳۳٩]و زمانی که، بحث خود در مورد ابوهریره را به این نتیجه رسانیده پس بر احمد امین لازم است که ترجمه ابوهریره را با آن خاتمه دهد، پس آیا میبینید که صاحب فخرالاسلام تا چه اندازه در پیروی از نقشههای دشمنان اسلام مخلص است؟ و آیا میبینید که چگونه روش طعنه را نسبت به این شخصیت یگانه در تمام مناسبات قرار داده؟ مثلاً هنگامی که از رد اصحاب بر یکدیگر سخن میگوید، اولین مثالی که ذکر میکند رد عائشه و ابن عباس بر ابوهریره میباشد و زمانی که بیوگرافی ابوهریره را بیان مینماید میگوید که از فقط حدیث را روایت میکرد، گویا این چیزی است که در بین تمام صحابه به ابوهریره اختصاص میدارد. یا هنگامی که میخواهد گذشتگان را به این خاطر سرزنش کند که آنان بدون توجه به متن حدیث فقط به نقد سند پرداختهاند و بر این اساس حتی احادیث مخالف را هم پذیرفتهاند، مثالی برای کار نمییابد، جز حدیث ابوهریره. و زمانی که میخواهد ثابت نماید که خواهشهای نفسانی، راویان را بر ان داشته که عل حدیث نمایند و مقداری از جعل در صدر اول اسلام روی داده، بازهم مثالی جز ابوهریره و حدیث ابوهریره را نمییابد. آری مؤلف «فجرالاسلام» جملههای زشتی را با روشی ملایم بر این صحابی بزرگوار وارد مینماید، بدون اینکه اثبات مطلبی کند، یا تحقیق او معتمد بر دلیلی باشد او این کار را میکند تا اندیشه و فکر کثیفی که در ذهن گلد زیهر هواپرست را محقق کند که در تلاش است تا تاریخ و سیره بزرگان ما را که این شرع و دین را برای ما نگهداری و نقل کردهاند تحریف نماید.
و اما به استاد احمد امین و سابقین ولاحقین او از مستشرقین و مستبدان میگوئیم اصحابی که بعد از وفات حضرت رسول صد ۴٧ سال برای مردم در حضور بزرگان اصحاب و نزدیکترین مردم به حضرت رسول صاز همسر و اصحابش حدیث روایت میکند که روز به روز احترام و عظمتش در نزد ایشان بیشتر میشود و در شناخت احادیث به ایشان مراجعه میشود و تابعین از هر سوی به طرف او میشتابند و بزرگ علماء تابعین امام شجاع، متقی، پرهیزکار سعید بن المسیب با دختر ابوهریره ازدواج میکند و علم و حدیث از او یاد میگیرد و کسانی که از او حدیث روایت کردهاند و از او دانش یاد گرفتهاند به ۸۰۰ نفر از اهل علم میرسندو ما در مورد هیچیک از اصحاب نشنیدهایم تا این اندازه از او حدیث و یا علم یاد گرفته باشند و تمام آنها بر عظمت و اطمینان به وی اجماع دارند و ۱۳ قرن از تاریخ اسلام سپری میشود و تمام مدارک راستی در مورد احادیث اخبار ابوهریره میباشد براستی اصحابی در تاریخ به جایگاهی میرسد که ابوهریره به آنجا رسیده ولی امروز کسی به سوی او میآید که گمان میکند تمام مسلمانان چه امامان و اصحاب و تابعین و محدثین او را کاملاً نشناختهاند و او در واقع فردی اهل افتراء و دروغ بوده است براستی دیدگاهی مانند این دیدگاه که بعضی از مردم در مورد این صحابی بزرگوار دارند و کسانی که صاحب این دیدگاه و به آن معتقد هستند علم و عقل خوار و پستی دارند.
[۳۳۸] ص ۲٧۰. [۳۳٩] دائرة المعارف الاسلامیه ن.شتهی مستشرقین، ج ۱ ص ۴۱۸.