اما جواب شبههی چهارم:
از سوی اصحاب رسول الله صبه تواتر رسیده است که آنها به مقتضای خبر واحد عمل نمودهاند و این امر جای شک و تردیدی نیست. و ما برخی از دلایل و حوادث را که بر خبر آحاد عمل شده است. ارائه خواهیم داد پس وقتی بر اساس روایتهایی میفهمیم که اصحاب به تعدادی خبر واحد عمل نکردهاند دلیل بر ترک خبر واحد از جانب آنها نیست بلکه آن موارد به خاطر دلایلی از قبیل شک در مفهوم خبر، توهم در آن یا تمایل آنها برای اثبات آن بوده است، به عنوان مثال یکی از مواردی که مخالفان عمل به خبر آحاد مورد استناد قرار میدهند. روایت مغیره در مورد مقدار سهم الأرث جده است که حضرت ابوبکر س آنرا را رد کرد و نپذیرفت. اما در واقع علت عدم پذیرش خبر مغیره از سوی ایشان به این معنی نیست که خبر آحاد را قبول نداشتند بلکه ابوبکر صدیق سبه دنبال چیزی بود که این خبر را تقویت کند و اعتماد او را به این قانون اسلامی یعنی اعطای یک ششم ارث به جده افزایش دهد. و زمانی که این قانون وجود دارد ولی به صورت نص در قرآن نیامده است ناگزیر برای عمل به آن و بر قرار بودنش و نیز رعایت احتیاط در مورد ان، آن را عملی کرد. به آن اقرار نمود. از اینرو وقتی محمد بن مسلمه هم گفت: که آن را از پیامبر صشنیده است دیگر حضرت ابوبکر سدر عمل به این خبر مغیره تردیدی به خود راه نداد.
و چنین سخنی هم در مورد عمل حضرت عمر سهنگام رد خبر ابو موسی هم صدق میکند زیرا – همانطور که بیان کردیم – در حقیقت کار حضرت عمر سدرس و آموزهای بود برای اصحاب و کسانی که پس از ایشان به دین اسلام روی میآوردند تا بدانند در مورد اخذ حدیث از رسول گرامی اسلام صرعایت احتیاط لازم و ضرری است، و به همین سبب بود که عمر بن خطاب به ابو موسی اشعری گفت: «براستی من قصد متهم کردن تو را ندارم اما این سخن به عنوان حدیث پیامبر صنقل شده بود. [پس واجب بود در مورد صحت و سقم آن احتیاط به خرج میدادم] و مانند این بیان در مورد هر آنچه از این قبیل به عنوان حدیث آمده است گفته میشود و این احتیاط کردن را نمیتوان به عنوان راهی برای عدم استناد به خبر آحا د تلقی کرده در غیر این صورت به هنگام پیوستن یک صحابی به صحابی دیگر عمل به آن لازم خواهد شد ولی اگر از مرتبهی حدیث آحاد خارج نشد اگر چه سخن دو یا سه صحابی دیگر هم به آن اضافه شود و مفهوم سؤال و پرسش اصحاب را برای شما بیان خواهیم کرد تا بدانیم که برخی از اصحاب از برخی دیگر در مسائل مختلف پرسشهایی کردهاند و تعدادی از آنها رأی آنها را نپذیرفتهاند و یا همدیگر را تخطئه نمودهاند و اینها همکی از روی اجتهاد در دین و تحقیق و بررسی در نقل احادیث رسول اکرم صبرای زدودن اشتباه و وهم و گمان از آنها بوده است. امام آمدی میگوید: «اخبار وروایاتی که رد شدهاند و یا در مورد آنها توقف به عمل آمده است به خاطر اموری بوده که آن را اقتضا کردهاند از قبیل داشتن احادیث مخالف خود و یا نداشتن شروط صحت. و نه بخاطر اینکه این احادیث از نوع آحاد بوده است چون آنها در عمل به آن هم رأی هستند و بر این اساس در مورد حجیت ظواهر کتاب و سنت توافق کردهایم، هر چند ترک ظاهر قرآن و سنت و توقف در آنها به خاطر اموری که خارج از ظواهر کتاب و سنت هستند [۲۱۲]و جایز [۲۱۳]میباشد اینها شبهاتی بود که علما از منکرین حجیت خبر آحاد نقل کردهاند و چیزی که مانده است ذکر دلایل حجت بودن اخبار آحاد برای وجوب عمل به آنها است و برای ا انسان مسلمان شایسته نیست در صورتی که صحت این اخبار برای او ثابت شد با آن مخالفت کند. به تحقیق علمای اصول دلایل زیادی بیان کردهاند که هر چند برخی از آنها جای بحث دارد و بعضی را میتوان قبول یا رد کرد [۲۱۴]پس لازم دانستم از کتاب «الرساله» امام شافعی /سخنی را در این باره هر چند طولانی ذکر کنم، زیرا ایشان تا جایی که میدانم – او بیان امامان بزرگوار، اولین کسی است که در این مرود سخن گفته است و بهترین شرح را ارائه نموده ا ست و تمامی کسانی که پس از ایشان در این باره چیزی نوشتهاند وام دار ایشان هستند پس دوست داشتم از این منبع گوارا و زلال با سبک عربی رسا و بیانی فصیح و شیوا بیا شامیم.
[۲۱۲] الأحکام ۱/۱٧٧. [۲۱۳] مثل امور عارضی از قببل، نسخ یک آیه، تخصیص، تقیید و... [۲۱۴] رجوع شود به کتاب الأحکام آمدی ۲/٧۵ به بعد و نیز، التقریر شرح التحریر ۲/۲٧۲ و حاشیهی آن با شرح الأسنوی بر منهاج ۲/۲٩۴.