قدرت حفظ و یادآوری حضرت ابوهریره:
بر اثر همراهی کاملی که ابوهریره با حضرت پیامبر صداشت اطلاعاتی را از قول و اعمال حضرت رسول صکسب کرده بود که دیگران این اطلاعات را نداشتند و زمانی که ابوهریره اسلام را آورد حفظش بد بود که نزد پیامبر صاز این کم حفظی شکایت کرد. پیامبر صفرمود لباست را پهن کن، سپس فرمود: لباست را به سینهات بچسبان. ایشان هم آن را چسباند، بعد از این واقعه دیگر هیچ سخنی را هرگز فراموش نکرد.
و این داستان را (داستان پهن کردن لباس) امامان حدیث مانند ـ بخاری و مسلم و احمد، و نسائی و ابویعلی و ابو نعیم روایت کردهاند. معتقد است که آنچه گولدزیهر در مورد این داستان گمان کرده و آن را دروغ میداند، بهتان و گمان او است که علم آن را توجیه نمیکند و تعصبی است که از ستم یهودی نیست به بزرگترین صحابهای که از حضرت رسول حدیث روایت کرده نشأت گرفته است و من نمیدانم آیا دلیل علمی ایشان که این داستان دروغ است چیست؟ آیا از نصوص تاریخی که در دست دارد مطالبی پیدا کرده که ادعای او را تأیید میکنند؟ تا بر اساس آن همهی امامان حدیثی که این داستان را روایت کرده و راویان آن را مورد اطمینان دانستهاند تکذیب نماید؟!
مستشرقین و کسانی که مثل آنها هستند قدرت حفظ ابوهریره را تا این حد اعلا غریب میدانند و اما اگر به چشم انصاف و برابر علم روانشناسی و جامعه شناسی به این مسئله بنگرند چنین تعجب و غربتی را در آن نمییابند چون هر ملتی امتیازی دارد که با آن از دیگران جدا خواهد شد.
و حفظ از امتیازهای خاص عرب است، و در بین صحابه و بزرگان تابعین و افراد بعد از آنها کسانی بودهاند که در اسرع حفظ و قدرت یادآوری نمونهی عجیب بودهاند امام بخاری سیصد هزار حدیث را همراه سند آنها در حفظ داشته است. و امامان احمد بن حنبل ششصد هزار حدیث را در حفظ داشته و ابوزرعه هفتصد هزار حدیث را در حفظ داشته است. پس آنچه ابوهریره در حفظ داشته غریب نیست و تمام احادیثی که از ایشان روایت شده همانطوری که در مسند بقی بن مخلد آمده است ۵۳٧۴ حدیث است و همیشه علماء و شعراء عرب در قدیم و جدید شعر و نثرهای زیادی را حفظ میکردند که حفظ حدیث ابوهریره در کنار آنها چیز مهمی نیست. برای نمونه الاصمعی همانطوری که راویان ذکر کردهاند ۱۵۰۰۰ شعر از شعرهای کوتاه رجزخوانی را در حفظ داشته است.
نویسنده و محقق، استاد محب الدین خطیب آنچه از حفظ شیخ شنقیطی دیده که او را متعجب میکند بیان کرده است و اینک بیان ایشان در این مورد: ما شخصیت استاد علامه شیخ احمد بن امین شنقیطی/را میشناسیم، ایشان تمام شعرهای جاهلی و اشعار ابو العلاء معرّی را حفظ میکردند و اگر ما به خدمت ایشان میرفتیم چیزهای عظیمی از حفظیات او را بر میشمردیم. یکی از شاهکارهای ایشان کتاب «الوسیط فی تواهم علماء و ادباء شنقیط» است. استاد شنقیطی برای امتثال امر شیخ ما ـ شیخ طاهر جزائری ـ تمام این کتاب را از اول تا آخر از حفظ داشته است و در این کتاب نسبت تمام مردان و زنان اهل شنیقط و طایفه آنها و آنچه آنها آن را به نظم درآوردهاند و یا از آنها تأیید گرفته مانند تألیفات و خبرها و نوشتهها است، و آنچه شخصاً میدانم قبل از این کتاب اسناد شنقیطی، کتابی در این مورد تألیف نشده تا ایشان به آن مراجعه کنند. پس آنچه ابوهریرهساز احادیث رسول الله صکه در طول صحبت خود با پیامبر صحفظ کرده به نسبت محفوظات شیخ شنقیطی چیز مهمی نیست چه رسد به افراد غیر شنقیطی. از افراد امت ما کسانی هستند که به وسیله حفظ خوب و قدرت یادآوری بالا از دیگر افراد امتها متمایز هستند [۳۱۳]. صحابه در زمان ابوهریره به زیادی حفظ ایشان اعتراف کردهاند کما اینکه خواهید شنید. و مروان هم ایشان را در دقت حفظ امتحان کرد و در این امتحان پیروز شد. این مسئله را ابن حجر در «الاصابه» از ابو زعیزعة کاتب مروان نقل میکند. روان دنبال ابوهریره فرستاد و ایشان شروع کردند به روایت حدیث، مروان ابو زعیزعة را پشت تختی نشانده بود و همهی آنچه ابوهریره میگفتند را مینوشت. تا یک سال گذشت. مروان دنبال ابوهریره فرستاد و از آن احادیث از ایشان سؤال کرد. ابوهریره تمام آن احادیث قبلی را برایش تکرار کرد. وقتی که مروان آن نوشتهها را نزد خود نگاه داشته بود نگاه کرد، متوجه شد که حتی یک حرف از آن را تغییر نداده است. و این دلیل قاطعی است که بهتان مستشرقین متعصب و همپیمانان مسلمان آنان را که در حفظ و صداقت ابوهریره ایجاد شک میکنند رد میکند و این بهتان به خاطر شخصیت ابوهریره نیست بلکه یکی از مبارزات آنها بر ضد اسلام و ایجاد شک در سلامت پایه اسلام است.
[۳۱۳] مجله الفتح، شماره ٧۲۵.