در مورد حدیث سد الابواب
سپس مؤلف در ص ۲۶۰ از مهمترین عواملی بحث میکند که سبب شده جاعلان حدیث به جعل آن اقدام کنند، وبه عنوان نخستین عامل به دشمنی سیاسی میان حضرت ابوبکر سو حضرت علی سو هم چنین حضرت علی با معاویه،و نیز عبدالله بن زبیر و عبدالملک، و در نهایت دشمنی میان امویان و عباسیان اشاره میکند.
و البته این سخن بدون اشکال است، اما پس از آن سخنی را از ابن أبی الحدید نقل میکند که در آن امده است: «اصل دروغگویی در احادیث فضایل از جانب شیعه آغاز شد، و هنگامی که بکریه ـ یعنی کسانی که قایل به فضیلت ابوبکر سبودند ـ آن چه را شیعه در مورد علی سانجام داده بود دیدند شروع به جعل احادیثی در مورد ابوبکرسکردند که از جملهی آنها: «لو کنت متخذا خیلا: اگر در میان انسانها کسی را به دوستی میگرفتم». پس آنها این حدیث را در مقابل حدیث «الأخاء» جعل نمودند، و یا مانند حدیث سد ابواب، چون این حدیث ابتدا در مورد حضرت علی سبود ولی (بکریه) آن را تغییر دادند و در مورد ابوبکر سروایت کردند... الخ.
بدون شک ابن ابی الحدید در این که این دو حدیث را جزو احادیث موضوع بر شمرده معذور است زیرا تا وقتی او شیعه بودن خویش تعصب میورزد این امر طبیعی است [۲۸۴]. اما برای استاد در پیروی از او عذری نمیبینیم ـ مگر اینکه با او همسو بوده است ـ در این که او هم آن دو حدیث را جعلی دانسته است، در حالی که هر دو صحیح هستند و ائمهی حدیث آنها در کتابهای خود نقل کردهاند.
اما حدیث اول، امام بخاری از راه ابن عباس و ابن زبیر و امام مسلم هم از راه ابو سعید و ابن مسعود آن را روایت کردهاند.
اما حدیث دوم، که در مورد بستن درهای داخل مسجد به جز در خانهی ابوبکر ساست امام بخاری از راه ابوسعید و ابن عباس و امام مسلم هم از طریق ابو سعید و جندب و ابی بن کعب آن را روایت کرده است، و هر دو حدیث را ـ به جز امام بخاری و مسلم ـ امام مالک، ترمذی، طبرائی، امام احمد/، ابن عساکر و ابن حبان و غیر آنها هم روایت کردهاند.
اما حدیث «الأخاء» که شیعه ادعا کرده، پیامبرصبین خود و حضرت علی برادری بسته است از راه سچند مورد اعتماد به ثبوت نرسیده است، و هیچیک از کتابهای حدیثی مورد اطمینان یا راویان مورد وثوق آن را روایت نکردهاند، و شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: این حدیث در نزد علمای حدیث موضوع است و هیچیک از حدیث شناسان در جعلی بودن آن شک ندارند، و آن را فردی جاهل و دروغگو، به صورتی بسیار روشن جعل کرده است [۲۸۵].
اما حدیث سد ابواب که شیعه روایت کرده و در منزل حضرت علی سرا از آن استفاده کرده، اکثر ناقدان حدیث گفتهاند: این حدیث موضوع است، از جمله ابن جوزی و عراقی و ابن تیمیه و غیره، و با فرض صحت آن به طوری که ابن حجر در «فتح الباری» نقل کرده است علما این گونه پاسخ دادهاند: پیامبر صابتدا دستور داد به بستن درهای ورودی به مسجد به جز در خانهی حضرت علی س، پس وقتی درها را بستند، اقدام به بازنمودن درهای کوچکتری به داخل مسجد کردند، پس پیامبر صدستور داد آنها هم بسته شوند به جز درب کوچکی که به منزل ابوبکر سباز میشد و در برخی روایات آمده که درب ورودی را به درب کوچک منزل ابوبکر ملحق کرد، در برخی دیگر از روایات نقل شده این کار را برای رفت و آمد انجام دادند.
سپس ابن حجر میگوید: این نقل بدون اشکال، دو حدیث را با هم جمع میکند و ابوجعفر طحاوی هم در «مشکل الآثار» و ابوبکر کلاباذی در «معانی الأخبار» به همین طریق دو روایت را به هم پیوند دادهاند و تصریح شده است به این که خانهی ابوبکرساز خارج منزل و داخل آن دارای درب ورود و خروج بوده است، اما خانهی علیستنها دارای یک در بوده که آن هم به داخل مسجد باز میشده است.
[۲۸۴] افراد «نظام» [معتزلی] است و برخی از آنها شیعه هستند، هم چون «اسکافی» و «ابن ابی الحدید» وغیره و بیشتر آنها در مسائل فقهی پیرو مذهب امام ابو حنیفه میباشند، و از جمله نمونههای این گرایشات متباین این است که «شریف رضی» که از جمله رؤسای طالبین در عصر خود بود در عقیده به قضا و قدر معتزلی بود، همان طور که این مسأله برای خوانندگان بحثها و تألیف او پوشیده نمیماند. [۲۸۵] منهاج السنة، ج ۴ ص ٩۶.