خلاصهی فصل «حدیث» از کتاب «فجرالاسلام» احمد امین
استاد احمد امین در کتاب خود به اسم «فجرالاسلام» فصل مخصوصی را به حدیث اختصاص داده است و حدود ۲۰ صفحه در مورد آن بحث نموده است و کوشیده تا مسأله حدیث و تدوین آن را از لحاظ زمانی بررسی کند. پس مفهوم حدیث و جایگاه و ارزش آن را در قانون اسلامی بیان کرده و سپس نوشته که حدیث در عهد پیامبرصندوین نشد، بلکه برخی از اصحاب پیامبر صتنها احادیثی را برای خودشان مینوشتند، و در کل صحابه پس از وفات پیامبر صبه دو گروه تقسیم شدند، پس برخی از آنها روایت نمودن احادیث زیاد از پیامبر صناپسند میدانست از این رو اگر کسی حدیثی را از پیامبر صروایت میکرد از او میخواستند برای صحت آن حدیث دلیل بیاورد و برخی هم به فراوانی اقدام به روایت حدیث از پیامبرصنمودند. بنابراین چون احادیث در کتاب مخصوصی گردآوری نشد و راویان هم تنها به نیروی حافظهی خود اکتفا کردند جعل نبودن حدیث و دروغ بستن به زبان پیامبرصافزایش یافت و برای تأیید نظر خود [جعل حدیث] میگوید دروغ بستن نسبت به پیامبرصقبل از وفات ایشان و در عصر خود پیامبر صآغاز شد، و اشاره میکند به اینکه ورود ملتها و اقوام گوناگون به دین اسلام تإثیر زیادی در جعل نمودن احادیث داشته است تا جایی که مقدار حدیث به حدّی زیاد شد که امام بخاری کتاب صحیح [۲۶۳]خود را از میان ۶۰۰ هزار حدیث متداول در آن عصر تدوین نموده است. سپس به ذکر مهمترین عوامل جعل حدیث میپردازد ـ و ما در بحثهای پیشین به بیان آنها پرداختیم ـ و از جملهی این عوامل به روی گردانی زیاد از حد مردم از علومی غیر از آنچه با قرآن و سنت پیامبر صپیوستگی محکمی داشته باشد میپردازد. و در نهایت تلاشهای علما در مقابله با وضع حدیث را ذکر میکند، و بعنوان وجود عیب و نقصی در این مقابله میگوید اینان یک دهم تلاشی که برای نقد و بررسی سند حدیث میکردند برای بررسی متن آن اختصاص نمیدادند. و بعد در مورد اصحابی که حدیث بیشتری را روایت کردهاند بحث میکند و از آن میان در مورد ابوهریرهسمیگوید: ابوهریره احادیث را از روی نوشته روایت نمیکرد بلکه آنچه را در حافظه داشت نقل کرده و چیزهایی که به طور مستقیم از پیامبر صنشنیده بود روایت مینمود از این روی بسیاری از اصحاب در احادیثش دچار تردید شدند، و در موردش نقدهای زیادی کردند. سپس «احمد امین» این فصل را با ذکر دورههای تاریخی که بر تدوین حدیث از ابتدا تا عصر امام مسلم و بخاری و غیر آن دو از قبیل صاحبان کتب چهارگانه گذشته است خاتمه میدهد.
این بود خلاصهی فصل حدیث از کتابی «فجرالاسلام» که از صفحهی ۲۵۵ تا صفحهی ۲٧۴ نقل شد. اما پیش از پرداختن به نقد کامل سخنان «احمد امین» باید بدانید که دیدگاه مرحوم احمدامین در مورد حدیث معروف است. یکی از مسلمانان ملحد به نام اسماعیل أدهم مقالهای را در سال ۱۳۵۳ هـ در مورد تاریخ حدیث در کشور مصر انتشار داد، و در آن اعلام کرد: این ثروت عظیم حدیث که نزد ماست، و آنچه در کتب صحاح آمده است بر اساس هیچ اصل و اساسی استوار نیستند، بلکه همگی مشکوک بوده و غالباً جعلی میباشند این مقاله با انزجار و انتقاد محافل اسلامی مواجه شد، تا اینکه حکومت مصر در پی درخواست استادان الأزهر ناچار شد مقاله را جمعآوری کند، و نویسندهی مقاله هم مجبور شد برای دفاع از خودش نامهای را به یکی از مجلات اسلامی [۲۶۴]ارسال کند و در آن نوشته بود که او در مورد شک در صحت حدیث تنها نیست و این امر فقط به او اختصاص ندارد بلکه گروه زیادی از ادیبان و دانشمندان برگ با او موافق هستند، و از آن میان اسم استاد احمدامین را ذکر کرده بود و ابراهیم ادهم ادعا نموده بود که نامهای را از «احمد امین» مبنی بر موافقت او با دیدگاهش دریافت کرده است، و ما انتظارداشتیم استاد این ادعای او را تکذیب کند اما متأسفانه این کار را نکرد بلکه در برخی از مجلات هفتگی ادبی [۲۶۵]تأسف خود را نسبت به آن چه نویسندهی مقاله با آن مواجه شده بود ابراز کرد و آن را مقابله با آزادی افکار و مانعی در راه بحثهای علمی دانست. و هنگامی که در سال ۱۳۶۰ هـ ق بحث پیرامون امام زهری بالا گرفت، استاد احمدامین به دکتر علی حسن عبدالقادر که هیاهو و سروصدا پیرامون او صورت گرفت گفت: «دانشگاه الأزهر آراء علمی آزاد را نمیپذیرد، پس بهترین روش برای گسترش نظریاتی که از میان نظرات مستشرقان مناسب میدانی این است که به هنگام بیان، به طور صریح و آشکار آنها را به صاحبانش نسبت ندهی، اما به نحوی آنها را در میان علمای الأزهر مطرح کن که انگار دیدگاهی است که از جانب خودت طرح میشود، و بر آن لباسی نازک و جذاب بپوشان تا با برخورد با آن رنجیده نشوند، همانطور که من در دو کتاب خویش «فجرالاسلام» و «ضحیالاسلام» آن کار را کردهام». این چیزی بود که من خودم از دکتر علی حسن به نقل از «احمد امین» شنیدم، و آن هنگام بود که ما آراء او را نقد کردیم و تشکیک او نسبت به سنت و تحریفش را در قبال حقایق اسلامی روشن ساختیم، زیرا ما هرگز جزو کسانی نیستیم که در کمینگاه تهمت نشسته تا بیگناهان را در دام گناه بیندازند. بلکه ما از کسانی هستیم که ادله را در رابطه با متهمی که شبهاتی اورا در بر گرفته، برای تحقیق جمعمیکنیم، و سخنان و تهمتهائی که به او نسبت داده شده گردآوری مینمائیم... [تا در سایهی نقدی علمی و تاریخی به ابطال سبههها و تهمتهایش بپردازیم] پس نقد ما بر بحث حدیث و تاریخ آن در کتاب «فجرالاسلام» بر این اساس استوار است، و من در همین زمینه بحثهای کاملی را در زمان حیات خود استاد احمدامین منتشر کردم و این بحثها به اطلاع او رسید و اعتراف نمود به این که اولین نقد علمی که بر کتاب او «فجرالاسلام» نوشته شده، همین است [۲۶۶].
[۲۶۳] حافظ ابن حجر، در مقدمهی کتابش فتح الباری آورده که تعداد احادیث بخاری با مکررات، تعلیقات، متابعات و اختلاف روایات ٩۰۸۲ حدیث است. (علومالحدیث و مصطلحه، صبحی صالح، ترجمهی دکتر عادل نادر علی، انتشارات اسوه، ص ۲۱۰ [مترجم]. [۲۶۴] مجلهی الفتح ع شمارهی ۴٩۴، ص ۱۲. [۲۶۵] مجلهی الرسائل. [۲۶۶] از قول دانشمند پژوهش گر دکتر علی عبدالواحد در یکی از جلساتی که در دفتر مجلهی فتح که متعلق به استاد محبّالدین خطیب میباشد.