احادیث فضایل
و در صفحه ۲۶۱ میگویند: «و بدون شک احادیث فراوانی ـ وقتی آنها را میخوانی ـ در تأیید امویان، عباسیان و علویان و یا تخریب و پایین آوردن جایگاه آنها وضع شده است... و احادیث دیگری که جاعلان در مورد فضیلت قبایل وضع کردهاند در این چهارچوب قرار میگیرند... و بسیاری از احادیث موجود است که در بیان فضیلت قبیلهی قریش و انصار و جهینه و فرینه جعل شدهاند و همچنین به خاطر تعصب ورزی نسبت به مناطق، هیچ منطقهی بزرگی را نمیتوانی بیابی مگر اینکه حدیثی در مورد آن وجود دارد و بلکه این احادیث در فضیلت آنها آمده است. مثلاً «مکه» و «مدینه» و کوه اُحد و سرزمین «حجاز» و «یمن»، «شام»، بیت المقدس»، «درمصر» و فارس و غیره، در مورد فضیلت تمام این مناطق احادیث متعددی نقل شده است.
پیامبر صدر میان اصحابی بود که جان و مالشان را فدای او میکردند، ولی آنها در ایثار و فداکاری و جان بازی، متفاوت بودند همانگونه که در سبقت به اسلام تفاوت داشتند، پس جای تعجب نیست که پیامبر صبعضی از آنها را بیشتر پسندیده و تمجید کرده است و یا در برخی از آنها خصوصیت و خصلتی را یافته که نشانهی فضیلت و جایگاه والای آنها بوده است، پس چنین امری در مورد شهر مکه که مبدأ شروع دعوت بوده، و در مورد مدینه که جایگاه تأسیس دولت اسلامی است و در خصوص «بیت المقدس» که خداوند آن را در قرآن مدح کرده، و یا در رابطه با سایر شهرها و قبایل که پیشگامان خیر و نیکی بودهاند و فرزندانشان در راه [دعوت] الهی و گسترش اسلام سهم به سزایی داشتهاند هم صدق میکند.
پس طبیعی است ـ و بلکه واقع شده است ـ که افراد متعصب و نادان احادیثی را در مورد فضیلت رؤسای خود، و سرزمینهایشان و یا قبایل خود جعل کنند و آن را به احادیث صحیحی که در این زمینهها وجود داشته بیفزاید یا اینکه احادیثی را در مورد فضیلتهای دیگری جعل کنند که در مورد آنها حدیث صحیحی وجود نداشته است.
این دو مورد برای کسی جای نزاع و جدل نیست. پس وجود احادیث صحیح در مورد فضیلت برخی اشخاص، سرزمین و قبایل ثابت است و این قضیه مانع از وجود احادیث موضوع در آن نمیباشد. اما وظیفهی عالم با انصاف در این حالت این است که بدون تأمل و عجولانه تمام این احادیث را تصدیق یا تکذیب نکند و وجود احادیث دروغین او را وادار به تکذیب تمام این حدیثها ننماید و بودن احادیث صحیح هم باعث نشود در مقابل تمام آنها تسلیم گردد. و علما دارای راههایی از قبیل بررسی متن و سند حدیث هستند تا بتوانند احادیث ثابت شده را از جعلی جدا سازند، پس هر حدیثی که درستی سند و متن آن به اثبات میرسید ما به صحت آن حکم کردهایم و الّا نه، و اینها راه معقول است که در اینگونه حالات به کار میرود و این عملی است که امامان ما به هنگام مواجه شدن با آن مقدار عظیم و هولناک احادیث انجام دادهاند و احادیث فضایل هم از این امر مستثنی نبودهاند، و از این راه بوده است که پس از بحث و بررسی مقدار زیادی از این احادیث به ثبوت رسیده و ائمهی حدیث آنها را در تصنیفات خود به ثبت رساندهاند، برای مثال امام بخاری در حالی که کتاب او صحیحترین کتاب حدیثی و دقیقترین آنها و همچنین در بررسی احادیث سختگیرترین امام حدیثی است ـ صاحب «فجرالاسلام» هم به این امر اعتراف کرده ـ ابواب گوناگونی را در صحیح خود به احادیث صحیحی در مورد فضایل مهاجرین و انصار و بیان فضیلتهای مردانی از فریفتن با ذکر نامهای آنها اختصاص داده است، مانند: ابوبکر، عمر، عثمان، علی، سعدبن ابی وقاص، اُبی بن کعب و معاذ و بسیاری از بزرگان صحابه، همانگونه که احادیث متعددی در فضایل مکه، مدینه، یمن شام وغیره و احادیث دیگری در فضیلت قبایل مختلفی مثل قریش، مُزینه و جهینه به ثبوت رسیده است. و همانند این احادیث نزد امامانی همچون امام احمد /، مسلم، ترمذی و غیر آنها به صحت رسیده است و در همان وقت این بزرگان اقدام به تبیین احادیث موضوع آنها کردهاند، و حال راویان آنها را نمایان نمودهاند و آنان را به صورت دقیقی نقد و بررسی کرده و انگیزههای راویان و احوال آنها را روشن ساختهاند.
پس چه چیزی باعث شده مؤلف «فجرالاسلام» نسبت به این واقعیت روشن خود را به نادانی بزند و در مورد کلیهی احادیثی که در موضوع فضایل آمده دچار شک و تردید گردد؟ به راستی ـ و بدون شک ـ طرح و نقشهی مستشرقان در این موضوع [که هدفشان ابتدا بیاعتبار کردن امامان و رجال حدیثی و سپس خود حدیث و سنت پیامبر صو در نهایت تخریب پیکرهی اسلام بوده] که ما قبلاً آن را شنیدیم سبب دنباله روی استاد از آنها شده است. ولی خداوند یاریگر مؤمنان.