آنگاه که حقیقت را یافتم

فهرست کتاب

وحدتی که در پی تحقق آنیم

وحدتی که در پی تحقق آنیم

سخن از وحدت می‌گوییم و حاصل کارمان تفرقه است. شعار یکی‌شدن سر می‌دهیم اما جز پراکندگی حاصلی ندارد.

ما خار می‌کاریم در نتیجه فقط درد را درو خواهیم کرد ... از زخم‌های عمیق امت می‌نالیم، در حالی که چاقو به دست پیوندهای آن را پاره می‌کنیم.

مانند هر مسلمان دیگری این حقّ را دارم که نسبت به فراموش ‌شدن تاریخ بزرگ و فداکاری‌های رهبرانمان متأسف باشم که تنها در کتاب‌های مدرسه، مسابقات ماه رمضان و وسایل ارتباط جمعی همچون سریال‌ها و نمایش‌ها به عنوان ضرب‌المثل ذکر می‌شوند و بیشتر به سیاه‌نمایی تاریخ و بزرگان شبیهند تا به ذکر حقایق انکار ناپذیر.

حق دارم نسبت به از دست‌دادن همت‌های والایی که در طول تاریخ اسلامی در میادین مختلف بروز یافتند و انسان‌های شایسته‌ای را به ما تحویل دادند متأسف باشم. امروز آنان به شخصیات ارجمندی تبدیل شده‌اند که بر آنان سرود می‌خوانیم و در هنگام ذکر نامشان اشک می‌ریزیم!

بله من و شما حق داریم اندوهگین باشیم و با ایمان و احساس دینی‌مان سعی کنیم به دوران عزت و اقتدار برگردیم.

چشمان من منتظر طلوع وحدت اسلامی و در انتظار کسی بود، که غم و اندوه را از چهرۀ امت اسلامی بزداید ... .

ای کاش می‌توانستم تمام این فرقه‌های مختلف را جمع می‌کردم و گره‌ای را که مسلمانان امروز تاکنون نتوانسته‌اند آن را باز کنند بگشایم.

اما همان طور که از درک عوامل این تفرقه ناتوان بودم، صدایم نیز در این راستا ضعیف بود ... . من واقعاً انسانی عاطفی بودم ... دوست داشتم در یک چشم به هم‌زدن وضع امت اسلامی تغییر کند. مثل اینکه اختلاف امت اسلامی بر سر مسائلی جزئی است و به راحتی می‌توان آن‌ها را از سر راه برداشت.

من و این حزن و اندوه با هم بزرگ شده‌ایم. ولی امروز چیزهایی از آن درک می‌کنم که قبلاً نمی‌دانستم ... . همواره دربارۀ وحدتی که از آن سخن می‌گوییم و آن را مدنظر داریم از خود می‌پرسم: آیا این وحدتی صوری است که تنها برای لحظه‌ای با آن هستیم و در طول عمر هرگز به آن نخواهیم رسید یا وحدتی که اساس و پایه ما را در برابر متجاوزین مستحکمتر می‌کند؟

آیا این وحدت بر اساس قرآن و سنت پیامبر خدا جاست یا با کتاب خدا و سنت پیامبرش در تضاد است؟!

من همواره ارتباطمان با اهل کتاب را [که خداوند توسط پیامبران کتابش را بر آنان نازل کرد] به یاد می‌آوردم زمانی که از دین پدرانشان و از دستورات الهی منحرف شدند و اسلام بر آنان نازل شد و گمراهیشان را برطرف کرد و آنان را به پذیرش حقیقت دعوت نمود تا از گمراهی خارج شوند و عقایدشان را در راستای وحی الهی قرار دهند.

وحدت دارای معیارهای شرعی است اگر مسلمانان از فرقه‌های گوناگون می‌خواهند با هم متحد شوند باید بر مبنای عقیده‌ای باشد که حضرت محمد جآن را برایشان به ارمغان آورده است نه بر مبنای عقایدی که هیچ ارتباطی با اسلام ندارند.

در این آیه کمی تأمل کنید که خداوند خطاب به مؤمنین می‌فرماید:

﴿فَإِنۡ ءَامَنُواْ بِمِثۡلِ مَآ ءَامَنتُم بِهِۦ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْۖ وَّإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا هُمۡ فِي شِقَاقٖۖ فَسَيَكۡفِيكَهُمُ ٱللَّهُۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ١٣٧[البقرة: ۱۳۷].

«اگر آنان [اهل کتاب] به آنچه که شما بدان ایمان دارید، ایمان بیاورند هدایت خواهند شد و اگر [به آن] پشت کنند راه اختلاف و دشمنی را در پیش گرفته‌اند و خدا [به عنوان پشتوانه‌ تو] برای آنان بس است و او شنوا و دانا است.»

تأمل در سیرۀ پیامبر گرامی جمایه پند و عبرت است.

در زمان پیامبر اسلام جعده‌ای در ظاهر مسلمان بودند و شهادتین را بر زبان می‌آوردند بدون اینکه معنی آن را در زندگیشان اجرا کنند. و بعضی از مؤمنین نیز با حسن ظن به سخنانشان گوش فرا می‌دادند.

خداوند می‌فرماید:

﴿لَوۡ خَرَجُواْ فِيكُم مَّا زَادُوكُمۡ إِلَّا خَبَالٗا وَلَأَوۡضَعُواْ خِلَٰلَكُمۡ يَبۡغُونَكُمُ ٱلۡفِتۡنَةَ وَفِيكُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ٤٧[التوبة: ۴۷].

«اگر آنان همراه شما [برای جهاد] بیرون می‌آمدند، چیزی جز شر و فساد بر شما نمی‌افزودند ایشان به سرعت در میان شما مشغول فتنه ‌اندوزی هستند و در میانشان هم کسانی هستند که به سخن ایشان بسیار گوش فرا می‌دهند. و خداوند ستمگران را می‌شناسد.»

اما ما از این حقیقت غافلیم یا خود را به غفلت می‌زنیم و عواطفمان را قاضی قرار داده و اسلام را پیرو آن می‌سازیم.