آنگاه که حقیقت را یافتم

فهرست کتاب

۷- آیت الله حائری احقاقی

۷- آیت الله حائری احقاقی

از آیت الله احقاقی در مورد کلمه (شدید القوی [۱۴۹]در سوره نجم سؤال شد، ایشان جواب دادند: «چطور ممکن است حال اینکه در حدیث صحیح آمده و نزد امامیه مشهور است که امام علی÷در عالم اول (عالم نورانی) معلم جبرئیل÷بوده این روایت بسیار مشهور است و احتیاجی به ذکر آن نیست!» [۱۵۰]

آیا امام علی÷به جبرئیل، امین وحی آسمان را آموزش داده است؟!! بی‌تردید این حرف زیاده‌روی بیش ازحد و گمراهی آشکاری است که به هیچ توضیحی نیاز ندارد.

یکی از مقلدان ایشان از او می‌پرسد: «پیامبر جدر بیماری وفاتش به برادر و پسر عموی خود امام علی÷فرمودند: «هنگامی که روح مقدس من از بدنم خارج شد، با دستت آن را بگیر و به صورتت بمال.» بعد فرمود: «اگر من از دنیا رفتم مرا غسل بده و کفن کن و بدان که اولین کسی که بر من نماز می‌خواند خداوند جبار است. بعد اهل بیتم، بعد فرشتگان، و همین طور درجه به درجه از امت من.» معنی برآمدن روح از تن پیامبر چیست؟ همچنین معنی اینکه امام علی÷آن را با دست گرفته و صورتش را با آن مسح کند چیست؟ بعد نماز خواندن خداوند بر ایشان چگونه است؟ به ما جواب دهید! خدا به شما طول عمر دهد! آیت الله حائری جواب می‌دهد و می‌گوید: «نفس اینجا به معنی روح است. یعنی هرگاه روح از بدنم خارج شد، به عنوان تبرک آن را به صورتت بمال. زیرا روح پاک پیامبر شریف‌ترین و پاک‌ترین ارواح است. البته این قضیه درباره روح بشری پیامبر است. اما روح لاهوتی [۱۵۱]ایشان همان است که بعد از وفات هر معصوم به معصوم دیگر منتقل می‌شود. آن روح همان پادشاه هدایت شده‌ای است که در روایات ما نقل شده است. در بعضی روایات نیز وارد شده که این روح لاهوتی مثل کف، روی لبان امام پیدا شده امام بعدی آن را با دهان خود گرفته و می‌خورد.

در بعضی روایات نیز آمده که آن روح لاهوتی مثل گنجشکی مجسم شده و امام بعدی آن را می‌بلعد، همانطور که این واقعه در مورد امام رضا÷و امام جواد÷روی داد. [۱۵۲]

[۱۴۹] آیه چنین است ﴿عَلَّمَهُۥ شَدِيدُ ٱلۡقُوَىٰ٥[النجم: ۵]. «[جبرئیل فرشته] بس نیرومند آن را بدو آموخته است.» ظاهراً منظور آیت الله حائری این است که چطور ممکن است جبرئیل÷چنین نیرویی داشته باشد یا او قرآن را آیه پیامبر آموزش دهد با اینکه این روایت وجود دارد (مترجم). [۱۵۰] الدین بین السائل والمجیب، ج ۲، ص ۴۹، سؤال شماره ۲۴۰. [۱۵۱] (لاهوت) اصطلاحی است که مسیحیان آن را به کار برده‌اند و معنای آن نزد آن‌ها جوهر و حقیقت خدا است. اما به عقیده ما این کلمه را نمی‌توان برای خدا به کار برد. هرچند محل اختلاف به کار بردن این لفظ برای خدا نیست بلکه منظور اشاره به معنی آن بود. [۱۵۲] الدین بین السائل والمجیب، ج ۲، ص ۷۵-۷۶ سؤال شماره ۲۵۶.