بیعهالرضوان برای عثمان بن عفان شهادت رضوان میدهد
چون علماء و راویان شیعهی اثناعشری اندکی امامت و رغبت انتقامجوئی از پدر زنان پیامبر و سایر اصحاب پیامبر را فراموش و از آن دچار غفلت میگردند، حقایق و واقعیتهای درخشانی هستند که ظاهر گشته و خاموش نمیگردند و [پیوسته] قابل رؤیت میباشند.
بیعهالرضوان ... همان بیعتی که پیامبر با یاران خود در آن بر قتال و جنگ مبایعت نمود و دست مبارک خود بر روی آن دست دیگر خود گذاشت و فرمود این [بیعت] هم برای عثمان است، سپس خبر کشتن عثمان نزد وی آمد.
حدیث صحیح و مشهوری است ولیکن بعید دانستم شیعه اثناعشری که عثمان را از دشنام و نفرین و نکوهش اشباع نمودهاند آن را ذکر کنند و حتی قابل تصور نیست که او را به نیکی یاد کنند [چه جای اینکه چنین روایتی را در مورد وی ذکر کنند] ولیکن در هنگام مطالعه با روایتی شیعی [از جانب راویان شیعه] برخورد نمودم که میتواند دیدگاه شیعی با انصاف را نسبت به عثمان بن عفانستغییر دهد و جایگاه عثمان را نزد پیامبر و به طور کلی در اسلام تبیین نماید.
کلینی در «کافی» از امام جعفر صادق روایت نموده است که امام فرموده است: (چون پیامبر در ذیالقعده برای غزوهی حدیبیه بیرون رفت و چون به مکان احرام رسیدند احرام نمودند و مسلح شدند و پیامبر خواست عمر را بفرستد، عمر گفت: ای رسول خدا جطایفهی من اندک است و بنابر آنچه خود واقف میباشید من در میان آنان میباشم، ولیکن شما را به سوی عثمان بن عفان دلالت مینمایم، پیامبر نزد او بفرستاد و فرمود نزد مؤمنین قوم خود برو و آنان را به وعدهی فتح مکه که خداوند به من داده است، بشارت دهید، چون عثمان رهسپار گردید. با ابان بن سعید برخورد نمود، و به کار خود پایان داد، و پیام خود را رسانده و آنان را از محتوای پیام [فتح مکه] آگاه ساخت، و سهیل بن عمرو نزد پیامبر بنشست و عثمان را در اردوگاه و لشکر مشرکین بنشست، و پیامبر جبا مسلمین پیمان بیعت گرفت، و به جای عثمان هم با یکی از دستانش بر دیگری زد، و مسلمانان گفتند: خوشا به حال عثمان، طواف خانهی خدا و سعی میان صفا و مروه را انجام داد، پیامبر فرمود: قرار نبود که چنین کند، چون عثمان برگشت پیامبر به وی فرمود: آیا طواف خانهی خدا را انجام دادی؟ گفت من طواف خانهی خدا نخواهم کرد و حال که رسول خدا آن را طواف ننموده است. [۶۰۳]
پیامبر خدا به خاطر عثمان با مسلمانان بیعت نمود و به جای عثمان هم با یکی از دو دست [شریف] خود بر دیگری زد، و اعتماد پیامبر نسبت به عثمان آشکارا معلوم است و در جواب مسلمانان میگوید – که عثمان چنین نکند، [و بعد از برگشت عثمان صحت اعتماد وی جنمایان گردید] همه این موارد دلیل و برهان قاطع و روشنی بر محبّت و اعتماد پیامبر نسبت به عثمان میباشد،
و به عمل و کار عثمان هم بنگرید که میگوید: (چگونه طواف کنم و حال پیامبر طواف نکرده است) که چه قدر پیامبر را اکرام و تقدیر میگذارد.
[۶۰۳] الکافی –کتاب الروضة– حدیث شماره (۳-۵) و مجلسی در مراة العقول (۲۳/۴۳۸-۴۴۸) میگوید: این حدیث حسن است.