آنگاه که حقیقت را یافتم

فهرست کتاب

دین موروثی

دین موروثی

اگر شما در نجف، قطیف یا قم متولد می‌شدی خواسته یا ناخواسته شیعۀ اثناعشری بودی چون جامعه آنجا و پدر و مادرت شیعه می‌بودند. در عین حال اگر در ریاض، قاهره یا وهران به دنیا می‌آمدی حتماً سنی می‌بودی چون جامعه و خانواده‌ات تو را اینگونه تربیت می‌کردند.

ولی آیا حق همان است که جامعه‌ برایمان مشخص می‌کند یا حقیقت را باید از راه دلائل و برهان شناخت؟

اگر سنی هستی سعی کن خود را به جای همکار شیعۀ دوازده‌ امامی‌ات قرار دهی که با تو مناظره و تو را متهم به بغض و رویاروئی با اهل بیت می‌کند. اما اگر این فرد شیعه از یک پدر و مادر سنی و در یک شهر سنی به دنیا می‌آمد او اولین شخصی می‌بود که تو را یاری می‌داد و از تو پشتیبانی می‌کرد و بیشتر از تو علیه شیعیان دوازده امامی می‌ایستاد. در حالی که او اکنون با تو مجادله می‌کند و متعصبانه در مقابل تو جبهه گرفته است.

پس مشخص است که ما باورهای دینی‌مان را از پدر و مادرمان اخذ می‌کنیم نه از روحیه حق‌جویی و بی‌طرفی برای حق.

پیامبر جدر حدیثی می‌فرماید: «كلُّ مولودٍ یولدُ علی الفطرةِ فأَبواه یهوِّدانهِ أو ینصرانهِ أویمجسانِهِ... .» [۱]

«هر فرزندی مطابق فطرتش [پاک و سالم] به دنیا می‌آید. اما والدینش او را یهودی، نصرانی یا مجوسی بار می‌آورند.»

این حدیث در زمینه پیرویمان از مذاهب فکری و اعتقادی منطبق است.

امروز بیشتر مسلمانان دین و مذهب را مانند اموال منقول و غیرمنقول از آبا و اجدادشان به ارث می‌برند و بر مسیر آن‌ها حرکت می‌کنند. البته در صورتی که دین در زندگی مردم اهمیت کمتری از درهم و دینار و متاع دنیوی نداشته باشد.

امتهای گذشته پیامبرانشان را تکذیب می‌کردند و در برابر حق موضع‌گیری کرده و می‌گفتند:

﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ٢٣[الزخرف: ۲۳].

«ما پدران ونیاکان خود را بر آئینی یافته‌ایم و ما هم قطعاً بدنبال آنان می‌رویم.»

جواب پیامبر به آنان چنین بود:

﴿قَٰلَ أَوَلَوۡ جِئۡتُكُم بِأَهۡدَىٰ مِمَّا وَجَدتُّمۡ عَلَيۡهِ ءَابَآءَكُمۡۖ٢٤[الزخرف: ۲۴].

«پیامبر [در پاسخ آنان] گفت: مگر من بهتر از آنچه که از پدرانتان به دست آورده‌اید برایتان نیاورده‌ام.»

باطل‌گرایان متعصب و نادان پاسخ دادند:

﴿إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ٢٤[الزخرف: ۲۴].

«ما نسبت به رسالت شما کافریم.»

این مناظره در تاریخ بسیار تکرار می‌شود اما نه در بین پیامبران و اقوام بت‌پرستشان بلکه بین کلام حق و افراد متعصبی که براساس عقایدی که از اجداد خود به ارث برده‌اند، حرکت می‌کنند وحق را کنار گذاشته و به باطل تمسک جسته‌اند.

امیر صنعانی در این باره می‌گوید:

قبل از هدف اصلی، اصل مهمی را بیان می‌کنیم که خداوند آن را مطرح کرده است و در چندین آیه از قرآن از کفار اشکال می‌گیرد که آنان از اجدادشان کورکورانه تقلید می‌کردند و اندیشه‌هایشان فقط به پیروی از آنان محدود می‌شد.

خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَلَايَهۡتَدُونَ١٧٠[البقرة: ۱۷۰].

«وقتی به آنان گفته می‌شد: از قانون خدا پیروی کنید، می‌گفتند: ما از آیینی که پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم. آیا اگرچه پدرانشان چیزی نفهمیده باشند و به هدایت راه نبرده باشند [باز هم باید از آن پیروی ‌کنند]؟»

همچنین می‌فرماید:

﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ٢٣[الزخرف: ۲۳].

«ما پدرانمان را براساس آیینی یافته‌ایم [که بت‌پرستی را بر همگان واجب کرده است.] و ما هم بی‌تردید [به شیوه آن‌ها عمل کرده و] به دنبال آن‌ها خواهیم رفت.»

همچنین می‌فرماید:

﴿مَا يَعۡبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُهُم مِّن قَبۡلُۚ[هود: ۱۰۹].

«اینان همان چیزهایی را می‌پرستند و همان عبادتی را می‌کنند که پدرانشان [در گذشته] انجام می‌دادند.»

همچنین می‌فرماید:

﴿قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ٧٤[الشعراء: ۷۴].

«گفتند: بلکه ما پدرانمان را یافتیم که این چنین [عبادت] می‌کردند.»

همچنین می‌فرماید:

﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَا[يونس: ۷۸].

«گفتند: [ای موسی] آیا پیش ما آمده‌ای تا ما را از آنچه اجداد و نیاکانمان را بر آن یافته‌ایم منصرف کنی؟.»

در تمام این آیات آمده است که آن‌ها با حسن ظن به نیاکانشان می‌نگریستند و از عادات آنان پیروی و مخالفان را منحرف قلمداد می‌نمودند و به راه و روش اجدادشان افتخار می‌کردند تا جایی که محمد جرا ابن ابی‌کبشه صدا می‌زدند چون او مانند ابوکبشه از پرستش آنچه که آبا و اجدادشان می‌پرستیدند امتناع می‌ورزید. حتی از این طریق به ابوطالب نیز قبل از مرگ تذکر دادند و به او گفتند: آیا از راه و روش عبدالمطلب دست‌ برمی‌داری؟!

بدین علت پیامبر جدر احادیث از پدر و مادر به عنوان عوامل تغییر فطرت نام برده است. «تنها والدین، کودک را به یهودی یا مسیحی تبدیل می‌کنند.» بدین جهت خداوند کسانی را که احبار و رهبان را ارباب خود قرار می‌دهند مورد خشم قرار می‌دهد که پیامبر خدا جدر تفسیر آن می‌فرماید: وقتی ارباب و رهبان چیزی را برای آنان حلال یا حرام می‌کنند کاملاً از آنان پیروی می‌کنند. [۲]

هر کسی که خرد و انصاف دارد باید در همه انسان‌های گذشته و حال در جوامع اسلامی و غیراسلامی بنگرد و با بررسی انبیا و پیشینیان و تابعینی که از آنان پیروی می‌نمودند که تعدادشان به نسبت کل انسان‌ها اندک است درمی‌یابد که مردم از دین پدرانشان کورکورانه و از روی جمود تقلید می‌کنند!!) [۳]

[۱] صحیح بخاری، کتاب الجنائز، حدیث شماره (۱۳۸۵)، علل الشرائع ابن بابویه قمی، ج ۲، ص ۳۷۶، روایت شماره (۲). [۲] ایقاظ الفكرة لمراجعة الفطرة (ص ۴۵-۵۰). [۳] ترمذی این حدیث را از عدی بن حاتمسروایت کرده است.