برخورد با صحابه از طریق اشتباهاتشان
انسان صالح گاهی دچار اشتباه و لغزش میشود ولیکن فوراً به خود آمده و موضع تازهای میگیرد، وخداوند علیرغم لغزش وی او را به عنوان اهل صلاح شناخته و نزد خداوند دارای مقامی است، و اشتباه و خطای انسانی به شرف و جایگاه او لطمهای وارد نمیسازد.
آیا ممکن است که به این جماعت تزکیهشده با این دیدگاه نگریسته شود که منافق و در پی مصلحت شخصی خود بودهاند و کوچک و بزرگ آنان جز اندکی که از انگشت دستان تجاوز نمیکند همگی مرتد و کافرند؟! تمام این [احکام ظالمانه] به علت امامتی است که نص صریحی دربارهی آن وجود ندارد.
پاداش این جماعت مؤمن مجاهد در برابراین جهاد بزرگ و اسلامی که گسترش داده و آن را به ما و امتها رساندهاند اینکه نزاهت و عقیده آنان و همه چیزشان مورد نکوهش قرار گیرد [هل جزاء والاحسان الا الاحسان]و پیشینیان گفتهاند: برخی مردم همچون مگس جز بر زخم نمینشینند و این عادت کسانی است که در دیگران جز اشتباه نمیبینند تا آنان را مورد اتهام قرار دهند، نمیخواهند در مورد کسانی که از نظر آنان منفور باشند و جز بدی و زشتی را ببینند، و دوری و فاصلهی تفاوت این بدبینیها – که با نگاه تیره و انتقاد به صالحین بلکه به مردمی که در خدمت پیامبرتربیت یافته از مدرسه وی تخریج شده است مینگرند – با تعالیم اسلام و اخلاق آن بر کسی پوشیده نیست.
تربیت اسلامی به ما یاد داده است که مسلمان پاک درون و سرشت است و نیز پاک زبان و رفتار است، و او از جمعآوری و جستجوی خطاء و اشتباهات مردم به دور است زیرا اخلاقی دینی او را از این حد رفعت میبخشند، و رسول خدا جفرموده: مسلمان نفرینکننده و طعنهزن و دشنامدهنده نیست.
و یکی از دانشمندان عارف چه زیبا شاگرد خویش را نصیحت کرده و میفرماید:
با همان میزان و معیاری که ارزیابی میکنی ارزیابی میشوی.
هر آنکه مردم را با معیاری ارزیابی نماید میبایست ابتدا خود و محبوبان خود با همان معیاری که برای ارزیابی دیگران از آن استفاده میکند ارزیابی نماید تا معلوم شود که چه اندازه به دشمن خود ظلم و تجاوز مینماید و خود احساس نمینماید.
و صاحب خرد گفتهاند: همچنانکه قرضدهی قرضی داده شوی با همان معیاری که پیمانه و ارزیابی کنی ارزیابی شوی، و تیر زهرآگین اگر در قتل مردم به کار رود صاحب آن را نیز از پای درآورد.
و هر کس با دوستان خداوند دشمنی نماید خداوند با وی اعلام جنگ و هتک حرمت و رسوایی نموده است.
آنانی که در پی اشکالتراشی صحابه رسول خدایند ج- که از پیامبر دفاع و او را یاری دادند و به عنوان هجرت در راه دین خانواده و دارائی خود را در مکّه به جایی گذاشتند و تمام زندگی را با برادران خویش تقسیم نمودند - لازم است بدانند که چه جرم سنگینی در حق اسلام و خود مرتکب میشوند، چنانچه دقت نمایند پی خواهند بود که تیرهایی که نیکوکاران را با آن مجروح مینمایند همان تیرهایی است که محبوبان و کسانی که آنان ادعای محبتشان را میکنند آن زخمی مینمایند و چنانچه فردی از خوارج که امام علی÷با آنان مبارزه کرد نفرت علی را در دل داشته باشد و او را از شناخت واقعی علی نابینا کرده باشد و بخواهد با همان دیدگاه شیعه که به ابوبکر و عمر و عثمان نگاه میکنند به علی بنگرد و قلم را به دست گیرد و به نوشتن سیره و زندگی نادیدهی این امام بزرگوار بپردازد به نوشتن اشتباه و گناه یا سخنان ناروا اقدام میکند، میخواهم صورت کاملاً متفاوتی را از جلوهی این مرد بزرگ را برای شما آشکار سازم.
با همان روش که شیعهی اثناعشری در نشاندادن ابوبکر، عمر، عثمان و سایر صحابه با جلوه بدعتگذار و تغییردهنده سنت – به کار میبرند یک فرد ناصبی هم علی را با همان صورت جلوه میدهد. و ما بر این یقینیم که کوچکتر از آنیم که علی÷را ارزیابی نمائیم، آن مرد بزرگی که ایمان در قلب و جسم و زندگی وی مجسم بود، ولی امیدوارم خواننده با انصاف اهدافی که من در طرح این دیدگاه دارم دریابد.