آنگاه که حقیقت را یافتم

فهرست کتاب

مشروع دانستن دروغ و معقول دانستن امور غیر معقول

مشروع دانستن دروغ و معقول دانستن امور غیر معقول

به جز شیعیان اثناعشری هیچ کدام از ادیان یا مذاهب دروغ را تقدیس نمی‌کنند و آن را مشروع و صحیح نمی‌دانند!

در آغاز ورود به این مبحث دشوار از این سخن تقی الدین ابن تیمیه جلد ۱ ص ۵۸ کتاب (منهاج السنه النبویه) تعجب می‌کردم که می‌گفت: «علما با استفاده از نقل، روایت و إسناد اجماع دارند که رافضیان [۵۶۲]دروغگوترین فرقه هستند و دروغ در میان آن‌ها ریشه‌دار است. به همین دلیل علما و دانشمندان مسلمان به وسیله دروغ‌های فراوانشان آن‌ها را از دیگران تشخیص می‌دهند.» بلکه آن را جزو اقوال و نظرات تندروانه‌ای می‌دانستم که گرایش‌های متعصبانه مذهبی آن زمان به آن گرایش داشت. اما من این کلام را مورد بررسی و تأمل فراوان قرار دادم و در پایان دریافتم که سخنی به جا و کاملاً دقیق است!

زیرا علما و مراجع شیعه امامیه به دروغ رنگ و لعاب شرعی می‌دهد و بدون هیچ گونه شرم و حیایی آشکارا آن را اعلام می‌کنند.

از آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی پرسیده شد: آیا در استدلال علیه فرد دروغگو یا کسی که گمراهی را ترویج می‌کند چنانچه دروغ ادعاهای او را باطل کند، دروغ گفتن جایز است؟!

او در پاسخ گفته است: چنانچه ردّ آن سخن باطل فقط با دروغ گفتن ممکن باشد، جایز است. [۵۶۳]

به همین دلیل از فراوانی دروغ‌هایی که کتاب‌های شیعیان اثناعشریی مملو از آن است و اکاذیب فراوانی که به مخالفانشان و اصحاب پیامبر جنسبت می‌دهند تعجب نکنید که اگر عالم شیعه در اثبات عقیده‌اش یا پاسخ گفتن به شبهات مخالفانش مجبور باشد دروغ خواهد گفت.

آری اگر روایاتی را دیدی که در نظر شیعه امامیه دارای اسناد صحیح است و نه تنها به مخالفانشان و یاران پیامبر دروغ می‌بندد بلکه به ستارگان و کهک‌شان‌های دیگر نیز نسبت دروغ می‌دهند تعجب نکنید.

کلینی به نقل از ابو صالح عجلان روایت می‌کند که: مردی بر امام صادق÷وارد شد و به او گفت: فدایت شوم! آیا این گنبد آدم است؟ امام پاسخ داد: آری! خداوند گنبدهای بسیاری دارد. مگر نه این است که در پشت این مغرب شما ۹۳ مغرب دیگر وجود دارد و سرزمین‌های سفیدی که مملو از آفریده‌هاست و با نور آن روشنی می‌یابند. هرگز به اندازه یک لحظه هم نسبت به خدا نافرمانی نکرده‌اند. آن‌ها نمی‌دانند که آیا آدم آفریده شده است یا نه و از فلان و فلان برائت می‌جویند»!

مجلس در شرح این حدیث می‌گوید: منظور امام از (فلان و فلان) ابوبکر و عمر بوده است. [۵۶۴]

شگفتا مخلوقاتی که نمی‌دانند آیا آدم÷آفریده شده است یا نه از ابوبکر و عمر برائت می‌جویند!!

این گونه روایات در بسیاری از کتاب‌های حدیث مشهور و مورد اعتماد شیعه اثناعشری فراوان است و بعضی از محققان و دانشمندان امامیه آن‌ها را صحیح و معتبر دانسته‌اند. از جمله آن‌ها شیخ محمد باقر مجلسی در (مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول) است. من این روایت را بررسی کردم و دریافتم که از طریق چند سند و با الفاظ مشابهی از نظر معنی نقل شده است که تعداد روایات آن فقط در نزد شیخ محمد بن حسن صفار به (دوازده روایت) می‌رسد. [۵۶۵]

بدین ترتیب خرافات با اعتقادات آمیخته شد و خشم خود را با نفرین یاران رسول خدا فرونشاندند.

لا حول ولا قوة الا بالله.

[۵۶۲] علمای اهل سنت به چند علت این اصطلاح را به شیعیان امامیه اطلاق می‌کنند. از جمله اینکه زمانی که امام بزرگوار زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب ولایت و دوستی شیخین یعنی ابوبکر و عمرسرا پذیرفت به علت کینه‌شان نسبت به آن دو او را رد کردند [رفضوه] به همین دلیل امام زید آن‌ها را رافضه نامید. همچنین گفته شده است به این علت رافضه نامیده شدند که ابوبکر و عمر را رد کردند. نگا مجموع الفتاوی ج ۴ ص ۴۳۵ والعبر ج ۱ ص ۲۸. [۵۶۳] صراط النجاة في أجوبة الاستفتاء ات ج ۱ ص ۴۴۷ سؤال شماره ۱۲۴۵. [۵۶۴] الكافی، كتاب الروضه، حدیث شماره (۳۰۱)، مجلسی در (مرآة العقول ج ۲۶ ص ۱۶۷ و۱۶۸) آن را صحیح دانسته است. [۵۶۵] بصائر الدرجات ص ۵۰۹، (باب في الأئمة أن الخلق الذی خلق المشرق والمغرب یعرفونهم و....).