آنگاه که حقیقت را یافتم

فهرست کتاب

چرا در قرآن از ائمه نامی برده نشده است؟

چرا در قرآن از ائمه نامی برده نشده است؟

خداوند در قرآن خبر داده است، که قرآن را به عنوان توضیح و بیان برای هر چیزی بر بنده و فرستاده خود حضرت محمد جفرو فرستاده است. خداوند در آیه‌ای از قرآن می‌فرماید:

﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ٨٩[النحل: ۸۹].

«و ما این کتاب [آسمانی] را بر تو نازل کرده‌ایم که بیانگر همه چیز [امور دین مورد نیاز مردم]، است.»

در جای دیگری از قرآن بیان می‌فرمایند که خداوند در این قرآن هیچ چیزی را فرو گذار نکرده است.

﴿مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ٣٨[الأنعام: ۳۸].

«در کتاب [کائنات] هیچ چیز را فروگذار نکرده‌ایم.»

هیچ مسأله‌ای از اصول دین که دین بر آن استوار می‌شود، در قرآن ترک نشده است. بلکه قرآن کاملاً آن را ذکر کرده و با زیباترین شیوه آن را بیان داشته است. [۱۸۲]

فرمایش امام صادق÷در این مورد چه زیباست که می‌فرماید: «خداوند در قرآن همه چیز را بیان کرده است. به خدا قسم چیزی را که بندگان به آن نیاز دارند ترک نکرده است. حتی اینکه هیچ کس نمی‌تواند بگوید: ای کاش خدا در این مورد نیز آیه‌ای نازل می‌کرد. مگر اینکه خدا در آن مورد نیز آیه‌ای نازل کرده است.» [۱۸۳]

پس اگر این طور است آدم باید از سند عقیده امامت سؤال کند. کتاب بزرگ اسلام که قرآن است، بارها اصول و مبانی دینی را یادآوری و به آن‌ها سفارش کرده است در حالی که با وجود همه ادعاهای شیعه دوازده امامی، که می‌گویند امامت از اصول دین، بلکه مهم‌ترین آنهاست، نه از امامان دوازده‌گانه و نه از امامت بعد از پیامبر سخنی به میان نیامده است. آیا عجیب نیست که قرآن یک بار از جهاد و بعد از صلح سخن بگوید، مسائل اخلاقی را مورد بررسی قرار داده، در مورد بعضی از فروع فقهی مثل شیوه وضو گرفتن و تیمم کردن توضیح دهد، انواع مختلفی از خوردنی‌های حرام را ذکر کند اما موضوع امامت امامان دوازده‌گانه را ترک کند و در مورد آن هیچ توضیحی ندهد؟؟ امامتی که علامه آل کاشف الغطا در مورد آن می‌گوید: «امامت مثل نبوت یک وظیفه الهی است که از طرف خدا تعیین می‌شود»؟؟

گویی امام علی÷را می‌بینم که دارد استدلال خوارج را علیه آن مسائل اعتقادی که در قرآن ذکر نشده‌اند رد می‌کند. همین طور جواب کسانی را می‌دهد که امامت ائمه دوازده‌گانه را مهم‌ترین بخش دلایل قرار داده و ائمه را بر پیامبران برتری می‌دهند در حالی که قرآن هیچ اشاره‌ای به این موضوع نکرده و از آن سخنی به میان نیاورده است!

امام علی÷می‌فرماید: «آیا خدای سبحان، دین ناقصی فرو فرستاده و در تکمیل آن از آن‌ها کمک خواسته است؟ آیا آن‌ها شرکای خدا هستند که هرچه می‌خواهند در احکام دین بگویند و خدا رضایت دهد؟ آیا خدای پاک و منزه، دین کاملی را فرو فرستاده اما پیامبر جدر ابلاغ آن کوتاهی کرد؟ در حالی که خداوند پاک و توانا می‌فرماید:

﴿مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ٣٨[الأنعام: ۳۸].

«در کتاب [کائنات] هیچ چیز را فرو گذار نکرده‌ایم.»

همچنین می‌فرماید:

﴿تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ٨٩[النحل: ۸۹].

«در قرآن بیان هر چیزی است.» [۱۸۴]

[۱۸۲] کلمه اصول را گفتیم. زیرا قرآن به اصول و آنچه اساس است توجه بیشتری کرده و به توضیح فراوان فروع نپرداخته است. زیرا کلام خدا حق است که می‌فرماید خدا در آن هیچ چیزی را فروگذار نکرده است. حال اینکه ما می‌بینیم بسیاری از فروع به طور صریح در قرآن ذکر نشده‌اند از این امر در می‌یابیم که مقصود آیه اصول مسائل است نه فروع. [۱۸۳] الکافی، ج ۱، ص ۵۹، (باب الرد الی الكتاب والسنة)، حدیث شماره ۱، و تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۵۲. [۱۸۴] نهج البلاغه، ص ۶۱، خطبه شماره ۱۸، (و من كلام له÷في ذم اختلاف العلماء في الفتیا).