آنگاه که حقیقت را یافتم

فهرست کتاب

روایات شیعی عدالت حاکم را شرط قرار داده است نه عصمت او را

روایات شیعی عدالت حاکم را شرط قرار داده است نه عصمت او را

بی‌تردید کسی که در مورد میراث شیعه اثنی عشری و سیر تکامل تاریخی آن در زمانهای گذشته تحقیق کند، بدون شک در می‌یابد که عقیده عصمت امام، بر اثر تحولاتی که آن زمان در حرکات شیعی به وجود آمده است، یک جریان افراطی غلوکننده آن را به وجود آورد و ترویج این عقیده مسموم در بین پیروان اهل بیت را سرلوحه کار خویش قرار داد. بدون شک هر کس کتاب‌های علمای شیعه اثنی عشری را که برای تقویت عقیده عصمت تألیف شده‌اند فراموش کند و با بی‌طرفی در آثار شیعی که این علما نقل کرده‌اند بحث و تحقیق کند، روایاتی را می‌بیند که اصلا برای علمای شیعه خوشایند نیست که با بی‌طرفی در مورد آن‌ها تحقیق کنند و آن‌ها را مورد بررسی قرار دهند.

علامه طوسی در (تهذیب الاحكام) و ابن بابویه قمی در (علل الشرایع) از امام جعفر صادق÷و ایشان از پدر خود روایت می‌کند که فرمودند: «نزد امام علی÷سخن از حروریه به میان آمد، ایشان فرمودند: هرگاه آن‌ها بر جماعتی از مؤمنین یا امام عادلی شوریدند با آن‌ها بجنگید. اما اگر بر امام ستمگری شوریدند با آن‌ها نجنگید. زیرا دلیلی برای کار خود دارند [۲۱۸].» همان طور که می‌بینید این روایت به هیچ وجه به عصمت اشاره نمی‌کند بلکه از عدالت و ظلم امام سخن می‌گوید.

چرا امام علی نفرمودند: اگر بر امام معصومی شوریدند با آن‌ها بجنگید و اگر بر غیر او شوریدند با آن‌ها جنگ نکنید؟ و نفرمود: اگر بر امامان دوازده‌گانه شوریدند با آن‌ها بجنگید در غیر این صورت با آن‌ها جنگ نکنید؟

شیخ رضی در مورد این موضوع در نهج البلاغه می‌گوید، زمانی که مردم شکایت خود از حضرت عثمانسرا پیش امام علی بردند و از ایشان خواستند که با حضرت عثمانسحرف بزند تا با مردم صحبت کرده و در این موارد آن‌ها را قانع کند، امام علیسبر ایشان داخل شده و فرمودند: «همانا مردم پشت سر من هستند و مرا میان شما و خودشان میانجی قرار داده‌اند. به خدا نمی‌دانم به شما چه بگویم. چیزی را نمی‌دانم که شما ندانید. شما را به چیزی راهنمایی نمی‌کنم که نشناسی. هر آنچه که ما می‌دانیم شما هم می‌دانید. ما از شما به چیزی پیشی نگرفته‌ایم تا شما را از آن آگاه سازیم و چیزی را در پنهانی نیافته‌ایم که آن را به شما ابلاغ کنیم. به همان صورت که ما دیده‌ایم و شنیده‌ایم شما هم دیده‌اید و شنیده‌اید. چنان که ما با رسول خدا جبوده‌ایم. شما هم بوده‌اید. پسر ابوقحافه [حضرت ابوبکر صدیق÷] و پسر خطاب [حضرت عمر فاروقس]در عمل کردن به حق از شما بهتر نبودند. شما در خویشاوندی به رسول خدا جنزدیکتری و داماد ایشان شدی که آنان نشدند [۲۱۹]، پس نسبت به خدا تقوا پیشه کن. به خدا قسم شما نابینایی نیستی که بینایت کنند و نادان نیستی تا تو را تعلیم دهند. راه‌ها روشن هستند و نشانه‌های دین برپا، پس بدان که برترین بندگان خدا در پیشگاه او رهبر عادلی است که خود هدایت شده و دیگران را هدایت می‌کند. سنت شناخته شده‌ای را برپا دارد و بدعت ناشناخته‌ای را از بین ببرد. سنتها روشن بوده و نشانه‌هایش آشکار است. بدعت‌ها نیز ظاهر بوده و نشانه‌هایش آشکار است. بدترین فرد نزد خدا ستمگری است که خود گمراه بوده و باعث گمراهی دیگران شود. سنتی پذیرفته شده را از بین ببرد و بدعتی ترک شده را بر جای بگذارد.» [۲۲۰]

سخن امام علی÷در این جا مثل روز روشن است و نیازی به توضیح ندارد.

اما علامه نوری طبرسی در کتاب (مستدرك الوسائل) از امام هادی÷روایت می‌کند که فرمودند: «خداوند باغی در بهشت دارد که آن را برای سه گروه آماده کرده است امام عادل، مردمی که برادر مسلمان خود را در مالش به داوری برگزیند و مردی که در برآوردن نیاز برادر مسلمان خود تلاش می‌کند، خواه برآورده شود یا نه.» [۲۲۱]

همچنین از امام علی÷روایت می‌کند که فرمودند: «جهاد در راه خدا همراه با هر امام عادلی بر شما واجب است. زیرا جهاد در راه خدا یکی از راه‌های بهشت است.» [۲۲۲]

علامه ابن بابویه در کتاب (ثواب الاعمال) از امام جعفر صادق روایت می‌کند که فرمودند: «خداوند سه گروه را بدون حساب وارد بهشت می‌کند. امام عادل، تاجر راستگو و پیری که عمرش را در عبادت و طاعت بسر برده باشد.» [۲۲۳]

همچنین از امام جعفر صادق÷روایت می‌کند که فرمود: «رسول خدا جفرمودند: خداوند در بهشت درجه‌ای دارد که هیچ کس بدان درجه نمی‌رسد جز، امام و رهبر عادل، کسی که با خویشاوندانش نیکی می‌کند و مرد عیالواری که صبر در پیش گرفته باشد.» [۲۲۴]

همچنین از امام جعفر صادق÷و او از پدرش و او از جدش و او از امام علی÷و او هم از پیامبر جروایت می‌کند که ایشان در وصیت خود به آن حضرت فرموده‌اند: «ای علی، چهار کس دعایشان استجابت می‌شود. امام عادل، پدری که برای فرزندش دعا کند، مردی که از ته دل برای برادرش دعا کند، مظلومی که خدا به او می‌فرماید: قسم به عظمت و جلال خودم، تو را یاری می‌کنم، هر چند که زمان زیادی بگذرد.» [۲۲۵]

از سلمه پسر کهیل که سلسله این حدیث را به پیامبر جرسانده، از ابن عباس، او هم از پیامبر روایت می‌کند که فرمودند: هفت گروه، در روزی که هیچ سایه‌ای غیر از سایه خداوند وجود ندارد، در سایه عرش خدا قرار می‌گیرند، امام عادل جوانی که در عبادت خداوند رشد کند، مردی که با دست راست می‌بخشد و در حالی آن را از دست چپ خود مخفی می‌کند...، تا آخر حدیث.» [۲۲۶]

ابن فتال نیشابوری از پیامبر اکرم جروایت می‌کند که فرمودند: «محبوب‌ترین و نزدیکترین مردم نزد خدا در روز قیامت، امام و رهبر عادل است و بی‌تردید منفورترین و معذب‌ترین مردم نزد خدا، امام ستمگر است.» [۲۲۷]

در روایت دیگری آمده که: نزدیکترین، محبوبترین و بلند مرتبه‌ترین مردم نزد خدا، در روز قیامت امام عادل است [۲۲۸]. بی‌تردید همه این روایات متواتر شیعی، در حد ذات خود کافی هستند تا ثابت شود که ائمه فقط عدالت را به عنوان شرطی برای امامت قرار داده‌اند، نه عصمت.

[۲۱۸] تهذیب الاحكام، ج ۶، ص ۱۴۵ (باب قتال اهل البغی من اهل الصلاة) حدیث شماره (۷) و علل الشرایع، ج ۲، ص ۶۰۳، حدیث شماره (۷۱). [۲۱۹] من نمی‌دانم شیعه کجا و این سخنان با ارزش امام علی÷کجا، که بزرگی و خویشاوندی حضرت عثمان بن عفانسرا با پیامبر اکرم جخیلی روشن توضیح می‌دهد؟! [۲۲۰] نهج البلاغه، خطبه شماره (۱۶۴) خطبه: (ومن كلام له÷اجتمع الناس الیه وشكوا ما نقموه علی عثمان). [۲۲۱] مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۴۰۸ و کتاب المؤمن، ص ۵۳. [۲۲۲] مستدرك الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۶، بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۵۰. [۲۲۳] ثواب الاعمال، ص ۱۳۳، باب (ثواب الامام العادل والتاجر الصدوق والشیخ الذی أفنی عمره في طاعة الله تعالی). [۲۲۴] الخصال، ص ۱۹۷، باب (فی الجنة درجة لاینالها الا ثلاثة.) [۲۲۵] الخصال، ص ۱۹۷، باب (اربعة لاترد لهم دعوة.) [۲۲۶] الخصال، ص ۳۴۳، و معدن الجواهر، ص ۵۸، باب (ذكر ما جاء في سبعة.) [۲۲۷] روضة الواعظین، ص ۴۶۶. [۲۲۸] عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۳۷۲.