اقتصاد اسلامی

فهرست کتاب

ارزش پول، تورم[١٣٤] و افلاس[١٣٥] و فهرست نرخ‌ها:

ارزش پول، تورم[١٣٤] و افلاس[١٣٥] و فهرست نرخ‌ها:

با توجه به توضیحاتی که داده شد، روشن گردید که: پول کاغذی "paper Gurrency" به‌خودی خود دارای ارزش حقیقی نیست و صرفاً بازگوکننده‌ی قدرت خرید پاره‌ای از اجناس و خدمات "Goods and Services" است. همین قدرت خرید، ارزش پول "Value of Money" تلقی می‌شود.

ارزش پول همواره به ‌وسیله قیمت کالا و خدمات تعیین می‌شود. با کاهش نرخ کالا و خدمات، ارزش پول افزایش یافته و با افزایش نرخ کالا و خدمات، ارزش پول کاهش می‌یابد. پس در واقع، «نرخ کالا» و «ارزش پول» همیشه در دو قطب مخالف حرکت می‌کنند. وقتی که بر گردش پول اضافه شود، بر تقاضای اجناس افزوده می‌شود، در نتیجه نرخ اجناس نیز بالا می‌رود و این امر سبب کاهش ارزش پول می‌شود. این وضع را «تورم» و در عربی «تضخم» و در انگلیسی "Inflation" می‌گویند [پس در واقع افزایش گردش و انتشار پول، سبب نزول ارزش آن می‌شود] ولی اکنون بر اثر عام شدن اصطلاح، کلمه‌ی «تورم» برای هر نوع اضافه در نرخ‌های کالا، به‌کار می‌رود، خواه آن اضافه در نتیجه‌ی «افزایش انتشار پول» پیدا شده باشد، یا عامل دیگر. اگر «تورم» به‌سبب افزایش تقاضای کالا پیدا شود، آن را "Demand Pulses Inflation"[١٣٦] و در عربی «تضخم بسببالطلب» می‌گویند.

و اگر به‌سبب افزایش خدمات تولید کالا، مثل بالا رفتن دستمزد کارگر یا غیره باشد، آنرا "Cost Push Inflation"[١٣٧] و در عربی «تضخم بسبب رفع الأسعار» می‌گویند. برعکس آن اگر از نرخ کالا کاسته شده و بر ارزش پول اضافه شود آن را «افلاس» و در عربی «انکماش» و در انگلیسی ''Deflation'' می‌گویند. فهرست قیمت‌ها برای ارزیابی ارزش پول، تورم و افلاس از قیمت اجناس و خدمات استفاده می‌شود و برای آن یک سیستم محاسبه وجود دارد که به‌آن در عربی «قائمة الأسعار» و در انگلیسی "Price Index" می‌گویند برای تدارک آن، ابتدا فهرستی از اجناس مورد نیاز اولیه، که کاهش یا افزایش قیمت آنها در زندگی روزمره‌ی مردم تأثیر می‌گذارند، تهیه می‌شود. سپس نرخ این اجناس را در ابتدا و انتهای مدتی که می‌خواهند کاهش یا افزایش ارزش پول در طول آن مدت را بدانند، مشخص کرده و میانگین آن را به ‌دست می‌آورند. براساس آن معلوم می‌شود که در طول این مدت، به ‌طور متوسط چند درصد بر قیمت آن اجناس کم یا اضافه شده است.

این میانگین ساده‌ی کاهش یا افزایش قیمت‌ها است، ولی ارزیابی دقیق ارزش پول بر این میانگین ممکن نیست، زیرا برای به‌ دست آوردن این میانگین، تمام اجناس در یک ردیف مساوی گذاشته شده‌اند، در حالی که کاهش یا افزایش در قیمت تمام اجناس، تأثیر یکسانی در زندگی روزمره‌ی مردم ندارد.

تأثیر نوسان قیمت در اجناسی که نیاز آنها بیشتر است، حساس‌تر از تأثیر نوشان قیمت در اجناسی است که ضرورت آنها کمتر است. بنابراین برای ارزیابی دقیق ارزش پول، به‌هر جنس، مطابق با میزان اهمیت و نیاز آن، یک وزن داده می‌شود. در عربی آن را «وزن البضائع» و در انگلیسی "Weight of Commodity"[١٣٨] می‌گویند. این وزن را در میانگین ساده ضرب کرده، حاصل ضرب به‌دست آمده «میانگین وزن شده» است. در عربی «الـمعدل الـموزون» و در انگلیسی "Weight Average"[١٣٩] گفته می‌شود. جمع کل این میانگین وزن شده، فهرست نوسانات قیمت است که با آن کاهش یا افزایش ارزش پول را به طور دقیق می‌توان ارزیابی کرد.

از نقشه‌ی مندرجه‌ی ذیل کیفیت اجمالی "price Index"[١٤٠] واضح می‌گردد:

اجناس

نرخ سال ١٩٩١

نرخ سال ١٩٩٢

میانگین ساده

وزن

میانگین وزن شده

خوراک

   ٥٠

  ١٠٠

        ٢

٥%

٠٠/١

پوشاک

٢٠

٣٠

٥/١

٢%

٣%

مسکن

٣٠

٦٠

٢

٣%

٦%

 

 

 

میانگین جمع کل ٨٣/١

 

جمع کل ٩٠/١

از میانگین ساده جدول معلوم می‌شود که نرخ‌ها در طول یک‌سال از یک به ٨٣/١ افزایش یافته و ارزش پول ٨٣ درصد کاهش یافته است. از میانگین وزن شده معلوم می‌شود که نرخ‌ها از یک به ٩٠ درصد کاهش یافته است.

همچنین معلوم شد که فهرست قیمت‌ها یک امر تخمینی و غیر تحقیقی است، زیرا قضاوت در تعیین اجناس و تعیین وزن و نرخ برای هر جنس تخمینی است.

گاه بسیاری از معاملات را با فهرست قیمت‌ها تراز می‌کنند. در پاکستان تا مدتی حقوق کارمندان به‌وسیله «فهرست قیمت‌ها» تراز کرده می‌شد و به میزان کاهش ارزش پول به حقوق کارمندان نیز به‌همان میزان اضافه می‌شد[١٤١].

تراز یک چیز به‌وسیله فهرست قیمت‌ها را "Infrcstion" می‌گویند.

[١٣٤]- تورم از نظر عموم مردم، عبارت است از افزایش عمومی سطح قیمت‌ها که در عین حال مترادف با کاهش ارزش پول است. گاهی تورم را وجود پول زیاد در مقایسه با میزان داد و ستد می‌دانند. بهترین تعریف از تورم را خانم جون رابینسون (اقتصاددان انگلیسی) ارائه داده است. وی تورم را «افزایش نامنظم و افسارگسیخته‌ی قیمت‌ها» می‌داند (پول و بانک – علی ماجدی و حسن گلریز – انتشارات بانک مرکزی – ١٣٦٨).

[١٣٥]- افلاس به ‌معنی ورشکستگی است. براساس ماده ٤١٢ قانون مدنی ایران ورشکستگی تاجر یا شرکت تجارتی در نتیجه‌ی توقف از تأدیه‌ی وجوهی که بر عهده‌ی او است حاصل می‌شود.

[١٣٦]- تورم به‌سبب تقاضا.

[١٣٧]- تورم به‌سبب افزایش نرخ.

[١٣٨]- وزن کالا.

[١٣٩]- میانگین وزن کالا.

[١٤٠]- فهرست نرخ‌ها.

[١٤١]- در ایران نیز همه‌ساله حقوق کارکنان دولت براساس نوسانات نرخ کالاها افزایش می‌یابد.