معاملهی نقد و پیش فروش در اجناس:
در برخی از کشورها، به سبب وجود بازار بورس برای عرضه اشیاء و اجناس نیز، مثل سهام، معامله نقد و پیش فروش انجام میگیرد و آن هم بابت چند قلم کالای عمدهی تجاری مثل گندم، پنبه و غیره[٨٢].
در معاملهی نقد اجناس، انتقال حقوق به نفع خریدار، همزمان با عقد بیع صورت میگیرد، اگر چه گاهی به علت پاره ای از مشکلات اداری در تحویل کالا به طور ناخواسته تأخیر میشود.
در معاملهی پیش فروش اجناس، انتقال حقوق و تحویل کالا به تاریخ مشخصی در آینده موکول میشود، اصولاً آن را "Forward Sale" یا "Future Sale" نیز میگویند.
اما امروزه عملاً در میان این دو تفاوت وجود دارد: اگر هدف هر دو، داد و ستد در تاریخ معین است، یعنی هدف خریدار، دریافت کالا و هدف فروشنده دریافت قیمت، در تاریخ معین است، به آن پیش فروش کالا "Forward Sale " میگویند و اگر هدف هر دو داد و ستد نیست، بلکه انتخاب کالا صرفاً به لحاظ اساس معامله میباشد، به آن (فروش در آینده) "Future Sale" میگویند. در این نوع معامله، هدف داد و ستد نیست، بلکه یکی از دو منظور زیر میباشد.
١- دریافت نفع در تاریخ معین به صورتSpeculation'' ".
٢- تأمین خسارت های احتمالی "Heding".
توضیح:
هدف از "Speculation" دریافت نفع به کمک ابزار تعادل قیمتها[٨٣] در تاریخ معین میباشد. مثلاً در یکم دی ماه، معامله به این شکل انجام گرفته که فروشنده در یکم بهمن صد محموله پنبه با قیمت یک میلیون تومان برای مشتری تهیه کند.
اما هدف هیچ یکی [اعم از فروشنده و خریدار] در این معامله، داد و ستد کالا نیست، بلکه درسررسید معین فقط به تعادل سود و زیان میپردازند. اگر در یکم بهمن نرخ افزایش یافته و قیمت صد محموله پنبه به طور مثال، به یک میلیون و صدهزار تومان برسد، فروشنده صد هزار تومان به خریدار داده، حساب خود را با او تصفیه میکند و اگر در تاریخ سررسید نرخ کاهش یافته و قیمت صد محموله پنبه به ٩٠٠ هزار تومان برسد، فروشنده صد هزار تومان از خریدار وصول کرده، حساب خود را با او تصفیه میکند.
هدف از "Heding" در معامله فروش آنیده، تأمین نمودن خسارتهای احتمالی میباشد که به آن "Heding" میگویند و در عربی به آن «تأمين ضد الخسارة» میتوان گفت. توضیح آن به این صورت است که یک شخص به منظور دریافت یک کالا، آن را به صورت پیش فروش"Furward Sale" از کسی میخرد، اما از ترس این که شاید در سررسید تحویل جنس، قیمت آن در بازار کاهش یابد، به خاطر محفوظ ماندن از ضرر احتمالی، باز همان جنس را در "Futures Market"[٨٤] تعادل عرض و تقاضا به طور"Future" (فروش در آینده) با تعیین همان تاریخ به عنوان تاریخ سررسید تحویل جنس، به دیگری میفروشد تا مقدار زیانی که در معاملهی اول نصیب او شده، به وسیله معاملهی دوم جبران شود.
به عنوان مثال: زید در یکم دی ماه صد محموله پنبه را با قیمت یک میلیون تومان خرید نموده و یکم بهمن به عنوان موعد تحویل جنس مقرر گردیده، اما زید از ترس این که مبادا در سررسید تحویل، قیمت جنس کاهش یافته و او دچار ضرر شود، برای محفوظ ماندن از این خسارت احتمالی دوباره آن را با قیمت یک میلیون تومان برای تاریخ یکم بهمن در بازار "Futures" به خالد میفروشد، حال اگر در یکم بهمن، قیمت صد محموله پنبه به ٩٠٠ تومان برسد، زید صدهزار تومان ضرر کرده است، اما چون همین مقدار پنبه را برای تاریخ یکم بهمن به خالد فروخته است، در یکم بهمن با ٩٠٠ هزار تومان، صد محموله پنبه از جای دیگر خریده با قیمت یک میلیون تومان به خالد میفروشد، به این ترتیب ضرر صدهزار تومانی زید در معامله اول، از راه معاملهی دوم او با خالد، جبران میشود، فروش آینده "Future Sale" به منظور محفوظ ماندن از این نوع خسارت ها نیز انجام میگیرد که، به آن "Heding" میگویند، در برخی از کشورها معامله های "Future" و غیره در بازار بورس و در برخی دیگر از کشورها در بازارهای جداگانهای انجام میگیرد[٨٥].
[٨٢]- «بورس کالا» بازار متشکل و سازمان یافتهای (مانند بورس اوراق بهادار) است که تعداد زیادی از تولید کنندگان و بازرگانان، کالا یا متاع خود را در عرضه و کالای مربوطه پس از بررسیهای کارشناسی و قیمت گذاری توسط کارگزاران آن بازار، برای خریداران ابلاغ میشود، مانند بورس طلا، بورس فولاد، بورس گندم و غیره، در ایران اصطلاح «بورس کالا» به بازارهای اختصاصی کالاهای سرمایهای، واسطهای یا مصرفی اطلاق میشود، که در یک محدوده معین واقع شده و تعداد زیادی از عناصر عمده فروشی، آن کالای خاص را در بر میگیرد مانند فرش، بازار آهن آلات، بورس ابزار و یراق و غیره (بورس، سهام- غلام حسین دانی، انشارات نخستین، ١٣٧٥٠ص ١٠-٩).
[٨٣]- تعادل عرض و تقاضا.
[٨٤]- بازار فروشهای آینده.
[٨٥]- معمولاً در بازارهای بورس کشورهای خارج، دلالان نفتی نفت را به این شیوه خرید و فروش میکنند.