اقتصاد اسلامی

فهرست کتاب

اصول نظام سرمایه‌داری:

اصول نظام سرمایه‌داری:

نظام سرمایه‌داری مشتمل برسه اصل اساسی است:

١- مالکیت شخصی "Private Property"

اصل اول این است که هرفرد در این نظام، اختیار آن را دارد که هر مقدار از اشیاء وامکانات تولید را که خواسته باشد، در مالکیت شخصی خود نگه دارد. در نظام سوسیالیستی هر فرد اگر چه اشیایی را که برای استفاده شخصی باشند، می‌تواند در ملکیت داشته باشد، اما امکانات تولید چون زمین یا کارخانه را عموماً نمی‌تواند در ملکیت شخصی خود داشته باشد. ولی در نظام سرمایه‌داری هر فرد، هر نوع اشیایی را که خواسته باشد خواه برای استفاده شخصی باشند یا امکانات تولید، می‌تواند در ملکیت شخصی خود نگه دارد.

٢- عامل منافع شخصی "Private Motive "[٩]

اصل دوم این است که عاملی که در عمل تولید نقش دارد، عامل کسب منافع شخصی هر فرد به شمار می‌رود.

٣- عدم دخالت دولت در امور اقتصادی "Laissez Faire "[١٠]

اصل سوم نظام سرمایه‌داری این است که دولت نه حق دخالت در امور تجاری بازرگانان را و نه حق ایجاد موانع در امور اقتصادی آنها را دارد و نه تجار و تولید کنندگان و صاحبان سرمایه موظف به عمل برشرایط و قیود اضافی دولت هستند. عموماً برای این اصل اصطلاح "Laissez Faire" بکار برده می‌شد. این کلمه در اصل فرانسوی است، یعنی «حساسیت عدم دخالت دولت». معنی آن «بگذار هرچه می‌خواهد بکند» است. یعنی به دولت گفته می‌شد آنهایی که مشغول تدابیر امر اقتصادی خود هستند به هر طریقی که خواسته باشند، عمل کنند. در امور آنها دخالت نکن و دولت حق ندارد به مردم بگوید: این کار را بکنید و آن کار را نکنید و این حق را نیز ندارد که چگونگی تجارت را برای مردم تعیین کند. سومین اصل نظام سرمایه‌داری در واقع فلسفه اساسی و زیر بنایی آن است. اگر چه بعدها نه تنها در خود ممالک تحت پوشش این نظام نیز اجرای این اصل محدود شد و بر قانون «عدم دخالت دولت» عمل نشد، بلکه در ممالک تحت پوشش نظام سرمایه‌داری دخالت‌های بیشماری از طرف دولت در امور تجاری تولید و قانون مالکیت اعمال گردید. امروز در تمدن جهان چنین کشوری یافت نمی‌شود که دولتش در امور اقتصادی و تجاری مردم دخالت نکند ولی فلسفۀ بنیادین اقتصاد و سرمایه‌داری همین بود که دولت دخالت نکند بلکه مهار بازرگانان را کاملاً آزاد بگذارد.

چنانکه بر مبنای همین فلسفه گفته می‌شود: «بهترین دولت آن است که فرمانروایی کم‌تری داشته باشد» یعنی در امور اقتصادی و تجاری مردم دخالت نکند. زیرا در اقتصاد سرمایه‌داری عامل منافع شخصی، اصل مؤثر است به همین دلیل آن را نظام سرمایه‌داری می‌گویند و نام دوم آن "Market Economy" یعنی «اقتصاد بازار» است، زیرا در آن از اهرم‌های بازار یعنی عرضه و تقاضا کار گرفته می‌شود.

[٩]- آدام اسمیت (١٧٢٣-١٧٩٠ م)، در اسکاتلند متولد شد. آدام اسمیت، بنیانگذار نظام سرمایه‌داری در کتاب ثروت ملل گفته است: «مهم‌ترین عامل محرک فعالیت‌های اقتصادی نفع شخصی است». وی می‌گوید: «اگر افراد در کسب نفع شخصی آزاد گذاشته شوند و هرفرد بتواند بدون مانع، نفع شخصی خود را تأمین کند، آنگاه منافع اجتماع هم به بهترین شکل حاصل خواهد شد، زیرا اجتماع چیزی جز مجموع افراد تشکیل دهنده آن نیست، بنابراین منافع هر فرد و اجتماع هماهنگ و همسو است».

[١٠]جان استوارت میل (١٨٠٦-١٨٧٥م) واضع نظریه عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است. وی با مداخله دولت در فعالیت‌های اقتصادی و محدود کردن آزادی های فردی به شدت مخالف است. شعار «بگذار بشود» در مسایل اقتصادی از ابتکارات اوست.