اقتصاد اسلامی

فهرست کتاب

تعریف کلمه‌ی بانک:

تعریف کلمه‌ی بانک:

١- تعریف بانک از نظر لغوی (عربی): کلمه‌ی بانک یا مصارف، جمع مصرف به فتح سوم بر وزن مفعل (جای صرف) اسم مکان از صرف است که به‌معنای فروش نقدینه‌ای با نقدینه‌ی دیگری است، ولی خرید و فروش نقدینه‌ای با نقدینه‌ی مشابه را «تهاتر» یا پایاپای (مراطلۀ) [از کلمه رطل که واحد وزن عرب است] گویند[٢٤٣].

کلمه‌ی مصرف در عربی، معادل "Banqe-Bank" در زبان‌های اروپایی و مشتق از کلمه‌ی ایتالیایی Banko به‌معنای میز یا چهارپایه است و وجه تسمیه‌ی آن این است که بازرگانانی که در آن زمان به‌کار صرافی می‌پرداختند، اسکناس‌های مختلف را در میز و نیمکت‌های چوبی مخصوصی می‌گذاشتند و روی نیمکت می‌نشستند و به کار خرید و فروش آنها می‌پرداختند. کلمه‌ی "Banqe-Bank" با پیشرفت و توسعه‌ای که در کار صراف‌ها ایجاد شده است، از همین کلمه گرفته شده و به‌ آن کس که به این کار می‌پردازد "Banker-Banqueir" گویند[٢٤٤].

٢- تعریف بانک در اصطلاح بانکی: در بسیاری از کشورها بانک‌ها را به دو نوع تجاری و غیرتجاری تقسیم کرده‌اند. در کشور مصر بانک‌های تجاری به بانک‌هایی گفته می‌شود که به‌طور عادی اقدام به پذیرش سپرده‌های جاری یا مدت‌دار که از یکسال تجاوز نمی‌کند، می‌کنند. در ایران این نوع سپرده‌پذیری مخصوص صندوق‌های قرض‌الحسنه است و اگرچه فعالیت بسیاری از بانک‌ها تجاری است اما مدت سپرده‌پذیری آنها اغلب بیش از یکسال است و بانک‌های غیرتجاری بانک‌هایی هستند که فعالیت اساسی آنها، سرمایه‌گذاری در فعالیت‌های کشاورزی، صنعتی و اعتباری است و پذیرش سپرده جاری، جنبه‌ی ‌عمده در فعالیت‌های آنها ندارد.

[٢٤٣]- محمد عرفةالدسوقی، حاشیة علی لشرح الکبیر، ج ٣، ص٢.

[٢٤٤]- دکتر غریب جمال، الـمصارف والأعمال الـمصرفیة، ص ٨ و مصطفی عبدالله المهشری، الأعمال الـمصر في والإسلام، ص ١٩ به نقل از سپرده‌های نقدی و راه‌های استفاده از آن در اسلام، دکتر حسن عبدالله امین، ترجمه‌ی محمد رخشنده، انتشارات امیرکبیر، ١٣٦٧.